پژوهش های مشاوره (تازه ها و پژوهش های مشاوره)
سال:1383 | دوره:3 | شماره:11 |تعداد مقالات:6

هدف از انجام این تحقیق تعیین میزان تأثیر خودشناسی اسلامی در حال اختلاف های زناشویی بود. جامعه آماری کلیه زن و شوهرهایی بودند که از طریق اطلاعیه ای داوطلب شرکت در این تحقیق شدند. از میان آنها 14 زوج (28 آزمودنی) پس از ردیف کردن نمراتشان همتا شدند و به طور تصادفی به گروه آزمایشی یا گواه اختصاص یافتند. ابزارهای تحقیق پرسشنامه 29 سؤالی خودشناسی و مقیاس 32 سؤالی سازگاری زناشویی اسپانیر بود. هر دو مقیاس در شرایط کنترل شده در مرحله قبل و بعد از مشاوره در مورد هر دو گروه اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس تکرار سنجش، آزمون توکی (HSD)، ضریب همبستگی پیرسون و رسم نمودار تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که افزایش خودشناسی به طور معنی داری (0.001=p )، باعث افزایش سازگاری زناشویی گروه آزمایشی نسبت به قبل از مشاوره و در مقایسه با گروه گواه می شود. تأثیر خودشناسی بر حالت خود بالغ گروه آزمایش (6.36) بیشتر از حالت خود والدینی (3.34) و حالت خود کودکی (4.36) است. همچنین همبستگی سازگاری زناشویی با حالت خود بالغ (0.87) بیشتر از حالت های خود والدینی (0.53) و خود کودکی (0.62) است.

این پژوهش به بررسی رابطه میان ساختار قدرت در خانواده با رضامندی زناشویی بین زنان کارمند و خانه دار شهر تهران می پردازد. نمونه پژوهش شامل 200 نفر زن (100 نفر کارمند 100 نفر خانه دار) می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارتند از: 1- پرسشنامه ENRICE که برای بررسی رضامندی زناشویی بکار گرفته شد و 2- پرسشنامه محقق ساخته 41 سوالی که ساختار قدرت در خانواده را اندازه گیری می کند.در پژوهش حاضر اینگونه فرض شد که بین ساختار قدرت در خانواده با 1- رضامندی زناشویی میان زنان، 2- تحصیلات شوهر، 3- تحصیلات زن، 4- طول دوره زندگی زناشویی، 5- درآمد شوهر، 6- درآمدزن، 7- مشارکت شوهر در کارهای منزل رابطه وجود دارد. همچنین فرض گردید که ساختار قدرت در خانواده در بین خانواده هایی که زن و شوهر هر دو شاغلند و خانواده هایی که در آن زن خانه دار می باشد، متفاوت است.به منظور تحلیل داده های جمع اوری شده از آمار توصیفی، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون تعقیبی شفه و ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون استفاده شد.نتایج نشان داد بین ساختار قدرت در خانواده با رضامندی زناشویی زنان و همچنین تحصیلات شوهر رابطه وجود دارد. فرضیه دیگر پژوهش نیز مبنی بر تفاوت ساختار قدرت در خانواده هایی که زن و شوهر هر دو شاغلند و خانواده هایی که در آن زن خانه دار می باشد، مورد تایید قرار گرفت.

این تحقیق به بررسی مقایسه بین تعارض زناشویی ابعاد آن در مراجعین زن مرکز خدمات مشاوره ای و زنان عادی می پردازد. به دلیل محدودیت های موجود با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد صد نفر (100) از زنان متأهل باسواد که حداقل دو سال از ازدواج آنها گذشته و دارای فرزند بودند و به مرکز مشاوره شهید بهشتی با قصد حل مشکلات زناشویی مراجعه کرده اند و صد نفر(100) از زنان معمولی که به مرکز مشاوره مراجعه نکرده بودند. انتخاب گردیده و به پرسشنامه زناشوییMCQ پاسخ دادند، داده های پژوهش نشان می دهد اگر چه در افراد نمونه تعارض زناشویی به طور معنادار وجود ندارد، ولی بین ابعاد تعارض این دو دسته افراد تفاوت معنی دار وجود دارد. همچنین بین ابعاد تعارض زناشویی در مراجعین زن با برخی ویژگی های شخصی از جمله: سن زن، شغل زن، شغل همسر، مدت ازدواج و سطح درآمد خانواده رابطه معنی داری وجود دارد.

هدف از این تحقیق بررسی تاثیر روان درمانی شناختی، آرامسازی عضلانی و ترکیب این دو روش در کاهش فشار خون اساسی زنان (59- 25 سال) شهر تهران بود. به همین منظور 60 زن که فشار خون بالاتر از 140 HHmg داشتند به صورت تصادفی در یکی از چهار گروه زیر قرار داده شدند. این گروه ها عبارتند از : 1) گروه شناخت درمانی 2) گروه آرامسازی عضلانی 3) گروه ترکیبی (ترکیب آرامسازی و شناخت درمانی) و 4) گروه کنترل. درمان در 8 جلسه انجام شد. فشار خون افراد توسط یک پرستار که از اهداف درمان بی اطلاع بود، قبل و بعد از دوره درمان اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون شفه، تحلیل شد. نتایج کاهش معنادار در فشار خون گروه های آزمایشی نسبت به گروه کنترل نشان داد.

اگر چه تغییر و تحول به عنوان اصلی اجتناب ناپذیر در هر نظام آموزشی مورد توجه است، اما مهمتر از آن، پژوهش در زمینه مفید بودن این تغییرات است. به همین منظور، هدف این پژوهش، بررسی تطبیقی برخی از مسایل هدایت تحصیلی و سازشی دانش آموزان شاخه نظری در نظام سالی واحدی، نسبت به نظام نیمسالی واحدی در شهرستانهای کاشان، آران و بیدگل است.روش تحقیق مورد استفاده این پژوهش کمی و کیفی بوده که در قسمت کمی از یک پرسشنامه محقق ساخته، با ده سؤال بسته پاسخ و در قسمت کیفی از مصاحبه نیمه سازمان یافته برای گرآوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق کلیه مشاوران نظام جدید آموزش متوسطه نظری کارشناسان ادارات شهرستانهای کاشان، آران و بیدگل است که در هر دو نظام نیمسالی و سالی واحدی خدمت نموده اند. به علت محدود بودن تعداد جامعه آماری، همه مشاوران و 10 نفر از کارشناسان شهرهای مذکور در تحقیق شرکت نموده اند. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از آمار توصیفی و برای تجزیه و تحلیل مصاحبه ها از شیوه مقوله بندی و آمار توصیفی استفاده شده است. نتایج حاصل از پرسشنامه نشان داد که میانگین میزان مسایل و مشکلات مشاوران در نظام سالی واحدی بطور قابل توجهی کمتر از نظام نیمسالی واحدی است. یافته های حاصل از مصاحبه نیز در اغلب موارد نتایج به دست آمده از طریق پرسشنامه را تایید نمود.