علوم پایه (دانشگاه آزاد اسلامی)
سال:1389 | دوره:20 | شماره:1/78 (ویژه زیست شناسی) |تعداد مقالات:14

مقدمه: سیب زمینی (Solanum tuberosum L.) مهم ترین فرآورده غذایی غیرغله ای جهان است. در نگاه تجاری، این محصول پس از گندم، برنج و ذرت، رتبه چهارم را دارد. بنابراین، شناخت چگونگی نمو غده ها برای بهبود کیفیت آن و نیز عوامل کنترل کننده بنیانگذاری و رشد غده ها از اهمیت زیادی برخوردار است.هدف: اثرات غلظت های گوناگون بنزیل آمینوپورین (BAP) و ساکارز به عنوان ترکیبات القایی بر ریزغده - زایی، بر زمان ریزغده ایی، تعداد، وزن تر و خشک ریزغده ها مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسی: برای مطالعه اثر تیمارهای هورمونی و قندی از کشت دو مرحله ای استفاده شد. در مرحله اول از محیط MS مایع دارای  mgl-1 GA3+0.5mgl-1BAP0.4+ ساکارز 20 gl-1 برای تکثیر شاخه ها استفاده شد. جداکشت های تک گره ای در برابر نور سفید (4000-5000 LUX) و بر روی شیکر، به مدت یک ماه رشد داده شدند. در مرحله دوم، از محیط های MS مایع القا ریزغده زایی دارای غلظت های گوناگون ساکارز (mg-110، 5، 2، 1) در تاریکی پیوسته استفاده شد. ریزغده زایی طی 10 هفته پس از القا، مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: در محیط های القایی دارای غلظت های پایین ساکارز (30 gl-1)، افزایش غلظت های BAP اثر القایی بر ریزغده زایی نداشت. افزایش غلظت ساکارز تا سطح  40 gl-1و تنها در غلظت های زیاد BAP، با تاخیر زمانی در پایان هفته چهارم، ریزغده ها القا شدند. در این حال، ریزغده ها از تغییر الگوی رشد مریستم انتهایی و حجیم شدن بخش زیرراسی بن رست رشد یافتند. با افزایش BAP، ریزغده ها بزرگتر و به صورت چسبیده به ساقه به وجود آمدند. با افزایش ساکارز تا سطح 60 gl-1، حتی در غلظت های پایین BAP، القا ریزغده ها طی دو هفته نخست و با تاخیر زمانی تا هفته ششم صورت پذیرفت. این ریزغده ها در محیط خارج از شیشه دوام زیادی نداشتند. در غلظت های زیاد ساکارز و BAP، افزون بر القا ریزغده ها تا پایان هفته دوم، میانگین تعداد ریزغده تحت تاثیر قرار گرفتند. در محیط های القایی دارای غلظت های بالای ساکارز (80 gl-1)، با افزایش غلظت BAP تا 10 mgl-1، خفتگی ریزغده ها افزایش یافت و از سلامتی بیش تری برخوردار بودند. بیشترین نسبت وزن خشک ریزغده ها به وزن خشک شاخه ها، در غلظت های بالای  10 mgl-1 BAPو سطوح بالای ساکارز 8% به دست آمد. محیط های دارای 5 mgl-1 BAP و 80 gl-1 ساکارز دارای میانگین بیشترین تعداد ریزغده بودند، در حالی که بالاترین وزن تر ریزغده ها در محیط های دارای 5 mgl-1 BAP و 60 gl-1 ساکارز به وجود آمدند. در هرحال، غلظت های بالای ساکارز همراه با افزایش غلظت BAP، توانستند مدت زمان القا و تشکیل ریزغده ها را به کوتاه ترین زمان یعنی 2 هفته برساند. ساکارز و BAP، هر دو، بر تغییرات وزن تر ریزغده ها نقش دارند. افزایش غلظت ساکارز، اثری معنی داری بر افزایش وزن خشک و ماده سازی در ریزغده ها دارد.نتیجه گیری: برای انتخاب محیط القایی مناسب، افزون بر تعداد و وزن تر ریزغده های القا شده، شاخص هایی چون سلامتی، مدت زمان خفتگی، و نسبت وزن خشک ریزغده ها به وزن خشک شاخه ها نیز باید مورد توجه قرار گیرند.

مقدمه: گیاه مارگریت (Chrysanthemum maximum Ramond) از خانواده مرکبان است که شاخه های بریده آن در گلفروشی ها زیاد و کشت آن در فضای سبز رایج شده است.هدف: دراین پژوهش شناسایی مواد تشکیل دهنده اسانس گیاه در مراحل مختلف نمو و بررسی مقایسه ای ترکیب های گل و دانه های گرده در ابتدا و انتهای فصل گلدهی بررسی شده است.روش بررسی: گیاهان مارگریت در مراحل مختلف رویشی، پیش گلدهی و زایشی و همچنین گل ها و دانه های گرده در ابتدا و انتهای فصل گلدهی برای بررسی تغییرات کمی و کیفی اسانس جمع آوری شدند. گیاهان جمع آوری شده با روش تقطیر با آب (برای مراحل رویشی، پیش گلدهی و گلدهی) و روش خیساندن در هگزان نرمال (برای گل ها و دانه های گرده ابتدا و انتهای فصل گلدهی) اسانس گیری شدند و ترکیب اسانس ها توسط دستگاه های (GC) و (GC/MS) شناسایی شدند.نتایج: بیشترین مقدار اسانس مربوط به مرحله پیش گلدهی است که در آن 21 ترکیب شناسایی گردید. از ترکیب های مشترک و شاخص مراحل نموی می توان به -pineneα و –caryophylleneβ اشاره کرد و در گل ها و دانه های گرده در ابتدا و انتهای فصل گلدهی سه ترکیب سزکویی ترپن Caryophyllene oxide، –caryophylleneβ و spathulenol مشاهده می شود.نتیجه گیری: آنالیزهای GC/MS نشان داد که سزکویی ترپن ها عمده ترین ترکیب های تشکیل دهنده اسانس گیاه مارگریت محسوب می شوند و بهترین زمان برای کسب اسانس بیشتر، مرحله پیش گلدهی است.

مقدمه:گیاه کنجد به تیره Pedaliaceae تعلق دارد.این تیره شامل 60 گونه می باشد.کشور اتیوپی احتمالا به عنوان مبدا اصلی کنجد اهلی (Sesamum indicum L.) می باشد. گیاه کنجد یکی از گیاهان مهم روغنی، صنعتی و دارویی به شمار می رود.هدف: بدست آوردن دانه رست سترون از بذر گیاه کنجد، کشت موفق اجزای مختلف دانه رست، تعیین محیط مناسب برای کال زایی و اندام زایی و مقایسه عوامل تنظیم کننده رشد بر تشکیل کال و اندام زایی می باشد.روش بررسی: در این پژوهش، کشت درون شیشه ایی گیاه کنجد در محیط کشت پایه MS با استفاده از هورمون هایIAA ،Kin  وNAA  بررسی شد. از قطعات ریشه، ساقه،برگ و جوانه رویشی دانه رست های سترون رشد یافته در محیط کشت پایه فاقد هورمون، به عنوان جداکشت استفاده گردید. از طرح بلوک کاملا تصادفی با 3 تکرار و در هر تکرار 4 نمونه استفاده گردید.نتایج: بهترین محیط کشت از بین محیط کشت های فوق جهت کال زایی، از نظر اندازه و ﭘایداری کال ها محیط های کشت دارای 10 IAA و Kin 2،10 IAA  و Kin 5،10 NAA  و Kin 2،10 NAA  و Kin 5، 20 NAA و10 Kin  بر حسب میلی گرم بر لیترتشخیص داده شد. از بین جدا کشت های مورد استفاده، جداکشت مریستم راسی در محیط کشت دارای 2mg/l IAA و 10mg/lKin بعد از تشکیل کال و اندام زایی، بیشترین میانگین تشکیل گیاه کامل داشت، این گیاهان دارای بیشترین ﭘایداری در محیط کشت و سپس در محیط طبیعی نسبت به گیاهان نو پدید حاصل از جوانه رویشی در محیط های کشت با غلظت های متفاوتی از Kin/IAA و NAA/Kin بودند. جداکشت برگی نیز در محیط کشت  10mg/l IAAو 20mg/l kin، بعد از کال زایی به تشکیل گیاه کامل منتج شد. اندام زایی در کال های حاصل از جداکشت های ریشه و ساقه مشاهده نشد.نتیجه گیری:از بین جداکشت های ذکر شده، جداکشت جوانه رویشی بهترین جداکشت برای باز تمایز گیاهک کامل بود و محیط کشت MS دارای  2IAAو mgl-110Kin بهترین محیط برای باز تمایز گیاهک کامل از گیاه کنجد تشخیص داده شد.

مقدمه: اغلب گونه های جنس باسیلوس از جمله باسیلوس سرئوس (Bacillus cereus) توانایی تولید ترکیبات ضدقارچی را دارا می باشند که این ترکیبات ضدقارچی به گروه ایتورین تعلق دارند و به همین دلیل این باکتریها یکی از مهمترین انواع باکتری هایی هستند که میتوانند در مبارزه بیولوژیک علیه قارچهای بیماریزای گیاهی مورد استفاده قرار گیرند.هدف: انجام این تحقیق با هدف بررسی اثرات ضدقارچی چندین جدایه از باکتری باسیلوس سرئوس علیه برخی از قارچهای بیماریزای گیاهی و تعیین نوع متابولیت های ضدقارچی تولید شده توسط آنها انجام شد.روش بررسی: به منظور بررسی این نوع ترکیبات و فعالیت ضدقارچی، جدایه هایی از باکتری باسیلوس سرئوس (اعم از جدایه های بومی که از نمونه های خاک جداسازی شدند و همچنین چندین جدایه استاندارد) در محیط نوترینت براث و در انکوباتور شیکردار (30 درجه سانتیگراد و 100 دور در دقیقه) برای 24 ساعت کشت داده شد و فعالیت ضدقارچی آنها علیه قارچهای ورتیسیلیوم داهلی ((Verticillium dahlia بامشخصه ATCC 29091 و فیتوفتورا اینفستانس(Phytophthora infestans)  با مشخصه ATCC16981 طی روش کشت چاهک گذاری مورد بررسی قرار گرفت و بهینه سازی شرایط رشد برای جدایه منتخب این باکتری در همین محیط و برای پارامترهایی مانند منابع کربن (گلوکز، فروکتوز، لاکتوز و ساکارز) و نیتروژن (عصاره مخمر، پپتون، نیترات آمونیم و نیترات سدیم)، اسیدیته(pH~4-6, 7, 8-10)  و دما (32-35◦C, 29-32◦C, 26-29◦C) به منظور افزایش میزان تولید متابولیت های ضدقارچی انجام شد. این متابولیت ها جداسازی و از طریق روش HPLC، با ایتورین A و سورفاکتین خالص مقایسه گردید. همچنین فعالیت ضدقارچی و اثرات سینرژیستی ایتورین A، سورفاکتین و متابولیتهای ضدقارچی باسیلوس سرئوس طی روش کشت چاهک گذاری بررسی شد.نتایج: نتایج نشان داد که این باکتری و متابولیتهای آن می توانند از رشد قارچهای فوق الذکر جلوگیری نماید و همچنین در محیط نوترینت براث حاوی قند گلوکز و پپتون با pH خنثی و دمای 32-35◦C توانایی تولید برخی از پپتیدهای ضدقارچی گروه ایتورین شامل ایتورین A و سورفاکتین را داراست. ترکیبات فعال بصورت پیکهایی در کروماتوگرام HPLC متابولیت های تخلیصی باکتری مشخص شدند که زمان ظهور اکثر آنها مشابه با ایتورین A و سورفاکتین بود. میانگین قطر هاله عدم رشد ورتیسیلیوم داهلی در روش چاهک گذاری در برابر میزان 50 µl از مخلوط حاوی باسیلوس سرئوس، متابولیت های خالص شده آن، غلظت mg/ml1 ایتورین A یا سورفاکتین و مخلوط آنها مورد بررسی قرار گرفت و نتایج به ترتیب 20، 16، 10 و 10 و 14 میلیمتر و برای مخلوط سه تیمار آخر 24 میلیمتر بدست آمد.نتیجه گیری: نتایج حاصل نشان می دهد که این باکتری و متابولیت های ضدقارچی تولید شده توسط آن میتواند در کنترل بیولوژیک بسیاری از قارچهای بیماریزای گیاهی و در نتیجه کنترل خسارت وارده به بسیاری از انواع محصولات کشاورزی، مورد استفاده قرار گیرد.

مقدمه: کور (کبر) یکی از گیاهانی است که دارای خواص دارویی، خوراکی وکاربرد زینتی می باشد. در طب سنتی ایران این گیاه استفاده می شود.هدف: با توجه به اهمیت گیاهان دارویی و عدم دسترسی دقیق به ساختار تشریحی اندام های زایشی و مراحل تکوین گل گیاه کورCapparis spinosa ، در این پژوهش ساختار تشریحی اندام های زایشی در با استفاده از روش های متداول سلول - بافت شناختی و به کارگیری میکروسکوپ نوری بررسی شد. ساختار دانه گرده با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره (SEM) مطالعه شد.نتایج: از تمایز بخش های جانبی مریستم هاگزای پریموردیوم پرچمی و از بخش های عمقی و میانی آن پریموردیوم برچه ای تشکیل می شود. برگه پای گل و کاسبرگ از فعالیت باقیمانده حلقه بنیادی ایجاد می شوند. تخمک خمیده است و دانه های گرده سه ناحیه شیار رویشی دارند و طول آنها حدود 21 تا 23 میکرون می باشد آراستار اگزین از نوع صاف یا دانه دار است.نتیجه گیری: مطالعه مریستم رویشی و زایشی و مراحل تکوین گل و بررسی ساختار تشریحی در اندام های این گیاه از نتایج مهم این پژوهش می باشد.

مقدمه: بخش های هوایی گیاه Salvia sclarea از تیره نعناع در بسیاری از کشورها جهت مقاصد پزشکی و آرایشی کشت می گردند.هدف: در تحقیق حاضر، اثرات ضددردی عصاره اتانلی بخش های هوایی گیاه Salvia sclarea در موش های کوچک آزمایشگاهی نژاد NMRI مورد بررسی قرار گرفت.روش بررسی: فعالیت ضددردی عصاره اتانلی گیاه به وسیله تست فرمالین و تست انقباضات شکمی در این حیوان ارزیابی گردید. عصاره اتانلی با دوزهای 10، 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت درون صفاقی تزریق گردید. گروه کنترل سرم فیزیولوژیک را به عنوان حلال عصاره اتانلی دریافت نمودند.نتایج: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که عصاره اتانلی گیاه درد را در تست فرمالین کاهش می دهد. عصاره اتانلی گیاه اثرات ضددردی را در برابر بروز انقباضات شکمی توسط اسید استیک نشان داد.نتیجه گیری: داده های تحقیق حاضر نشان می دهد که بخش های هوایی گیاهSalvia sclarea  دارای اثرات ضددردی می باشد، هر چند مطالعات بیشتری برای تعیین اثرات درمانی آن مورد نیاز می باشد.

مقدمه: با توجه به رشد جمعیت جهان، مصرف زیاد انرژی، محدودیت منابع نفتی تامین کننده انرژی و افزایش قیمت سوخت در آینده، جایگزین کردن یک منبع انرژی دیگر امری ضروری محسوب می شود. اتانول یک سوخت قابل تجدید و بی خطر است و جایگزین بسیار مناسبی برای نفت می باشد که تولید جهانی آن عمدتا بر پایه تخمیر قندها توسط مخمرها است. بعلت نقش مهم مخمرها در فرآیند تخمیر و تولید اتانول، مطالعه ویژگی های فیزیولوژیکی آنها جهت افزایش تولید اتانول در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است.هدف: جداسازی مخمرها از زیستگاه طبیعی آنها همچون میوه ها و منابع غذایی تخمیری مختلف، بررسی ویژگی های فیزیولوژیکی آنها به منظور یافتن سویه هایی با توان فیزیولوژیکی بالا برای بکارگیری در صنعت تولید اتانول، هدف این پژوهش بوده است.روش بررسی: از انواع آب پنیر، خیار شور، ماست، کشمش، خرما، سیب و انگور سفید و قرمز، آلو، هلو نمونه گیری شد. برای جداسازی روش رقت سریال بکار گرفته شد و پس از برررسی مورفولوژیکی، خالص سازی صورت گرفت. برای مطالعه ویژگی های فیزیولوژیکی، آزمایش های مقاومت به غلظت های مختلف اتانول بین (1-13) % (v/v) در محیط کشت GPY و محیطهای با فشار اسمزی بالا، رشد در دماهای متفاوت، تخمیر قندهای مختلف، تجزیه و مصرف منابع کربن و نیتروژن متنوع، سازگاری با محیط های فاقد ویتامینها بکار گرفته شد و بر این اساس سویه های برتر گزینش و برای شناسایی جنس و گونه و معرفی آنها ازS rDNA Ribotyping 28 استفاده شد.نتایج: 40 کلنی مخمر جداسازی و خالص سازی شدند. بر اساس ویژگی های فیزیولوژیکی، 4 سویهMS3, MS2, MS1 MS5,، انتخاب شدند و به ترتیب در آنها مقاومت به اتانول % 12، %11، %8 و %6 و حداکثر دمای قابل رشد 42، 37، 40، 37 بود. در محیط های کشت با فشار اسمزی بالا همگی رشد کردند و در محیط های فاقد ویتامین ها به استثنای سویه MS5 سازگاری نشان دادند. هر 4 سویه توانایی تجزیه و مصرف منابع کربن و نیتروژن متفاوت و تخمیر قندهای گلوکز، فروکتوز و مانوز را داشتند و قندهای گالاکتوز، ساکارز و رافینوز توسط سویه های MS2 و MS3، مالتوز، تره هالوز و سلوبیوز به ترتیب توسط سویه های MS2،MS3  و MS5 تخمیر شدند. در توالی یابی ژن rDNA 28S، سویه های MS1، MS2،MS3  و MS5 به ترتیب %81، %100، %99 و %88 تشابه با سویه های شناخته شده نشان دادند.نتیجه گیری: در بررسی مقاومت به اتانول و فشار اسمزی بالا، 4 سویه منتخب مقاومت قابل توجهی نشان دادند و بعلت اینکه تحمل بالا به قند و اتانول در مخمرها با افزایش تولید اتانول نسبت مستقیم دارد، این سویه ها می توانند برای تولید کارآمد اتانول مفید باشند، علاوه بر این، توانایی رشد سویه MS1 درoC  42 و MS3 در oC 40، تخمیر قندهای مختلف توسط سویه های MS2 و MS3، تخمیر سلوبیوز توسط سویه MS5 در بهینه سازی تولید اتانول می تواند موثر باشد. با شناسایی 4 سویه، جنس و گونه سویه های MS2 و MS3 تعیین شد اما مشخص شد که دو سویه MS1 و MS5 مخمرهایی متعلق به گونه، جنس یا حتی سطوح تاکسونومی بالاتر جدید می باشند و برای تعیین این موارد نیاز به بررسی های بیشتر می باشد.

هدف: تولید آزمایشگاهی کیت های جاذب اکسیژن می باشد.روش بررسی: در این تحقیق، سعی شد، ضمن شناسایی دقیق تر عوامل شیمیایی سازنده کیت و مکانیسم عملکرد آن، نمونه های مختلفی ساخته شود و سپس، کیفیت نمونه های تولید شده با استفاده از روش های کروماتوگرافی گازی (GC) و تغییر رنگ شناساگر اکسیژن در جار بی هوازی (ظرفی غیر قابل نفوذ که هیچ گونه تبادل گازی با محیط خارج ندارد و برای کشت باکتری های بی هوازی مورد استفاده قرار می گیرد) در هر مرحله مورد بررسی قرار گیرد تا به حد استانداردهای مورد نظر برسد.نتایج: با تغییر مقدار مواد موثر در هر مرحله از ساخت نمونه ها، روند حذف اکسیژن و به موازات آن افزایش فشار گاز دی اکسید کربن بهبود یافت تا در نمونه نهایی، این نسبت به ایده آل ترین حالت خود رسید.نتیجه گیری: امکان تولید صنعتی چنین کیتی به منظور رفع نیازهای داخل کشور و رسیدن به خودکفایی در این زمینه، در حد موارد مشابه خارجی در داخل کشور وجود دارد.

مقدمه: فرم جنسی قارچ عامل زوال درختان آزاد از نظر تاکسونومیکی حایز اهمیت زیادی است.هدف: تحقیق حاضر با هدف بررسی مشخصات فرم جنسی جدایه های مختلف قارچ عامل زوال درختان آزاد جداسازی شده از منطقه جنگلی توسکستان در استان گلستان انجام گردید.مواد و روش ها: در این راستا، طول گردن و عرض پایه پریتسیوم و نسبت این دو برای جدایه ها در شرایط درون شیشه محاسبه گردید. هر کدام از جدایه ها به همراه دو جدایه استاندارد شامل تیپ های جنسی A و B روی محیط کشت 2 MEA درصد حاوی پودر چوب آزاد کشت و در دمای 20 درجه سانتی گراد نگهداری گردیدند.نتایج: نتایج نشان داد که این جدایه ها با داشتن طول گردنی بلندتر (540- 380 میکرون با میانگین حدود 454 میکرون) و عرض پایه کوتاهتر (110 - 80 میکرون با میانگین حدود 97 میکرومتر) از Ophiostoma ulmi (گونه رایج و بیماری زا روی نارون) قابل تمییز هستند. همچنین متوسط نسبت طول گردن به عرض پایه پریتسیوم برای جدایه ها 4.7 محاسبه شد. امکان استفاده از ابعاد پریتسیوم به عنوان یکی از فاکتورهای مهم تفکیک و شناسایی قارچ مهاجم زوال درختان آزاد می تواند قابل ملاحظه و بحث باشد.نتیجه گیری: این تحقیق نخستین گزارش از تشکیل و بررسی درون شیشه ای فرم جنسی قارچO. novo-ulmi جداسازی شده از درختان آزاد در ایران می باشد.

مقدمه: پایان پذیری سوخت های فسیلی و آلودگی زیست محیطی ناشی از احتراق آن، موجب بحران انرژی و بحران زیست محیطی شده است. در همین راستا سوخت های جایگزین و در راس آن بیودیزل بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته اند.هدف: منشا تولید بیودیزل روغن های گیاهی و چربی های حیوانی می باشد. میکروجلبک ها با قابلیلت رشد سریع و تولید حجم بالای روغن می توانند به عنوان منبعی جدید برای بیودیزل مطرح باشند.روش بررسی: در این تحقیق از میکروجلبک Chlorella vulgaris برای تولید بیودیزل استفاده گردید. برای پرورش میکروجلبک از فتوبیوراکتور کانالی سرپوشیده استفاده گردید. دمای 25 OC، pH 6.7 و شدت نور 230 (μ.mol.photon/m2.s)  به عنوان شرایط محیط رشد میکروجلبک انتخاب شد. به دلیل سخت بودن دیواره سلولی این نوع میکروجلبک، دیواره آن با دستگاه آلتراسونیک در دمای 40 OC شکسته شد و جهت عملکرد بهتر و تولید اقتصادی تر، بیودیزل به روش ترانس استریفیکاسیون و با متیلاسیون مستقیم بر روی پودر میکروجلبک، تولید گردیده و به کمک حلال هگزان از بیوماس میکروجلبک استخراج شد. سپس سوخت بیودیزل تولید شده با استفاده از دستگاه GC-MASS آنالیز گردید.نتایج: اسیدهای چرب 18 کربنه با 54% بیشترین نوع اسید چرب موجود در بیودیزل می باشد. اسید لینولئیک با 47%، اسید پالماتیک با 20% و اسید لینوسریک با 19% بیشترین سهم را به خود اختصاص داده اند. نقطه ریزش و نقطه ابری شدن بیودیزل به ترتیب 11- و 0 oc بدست آمد. همچنین ارزش  حرارتی بیودیزل 40900 kj/kg تعیین گردید.نتیجه گیری: هرچند وجود برخی از اسیدهای چرب اشباع نشده باعث افزایش نقطه ابری شدن و نقطه ریزش گردید اما میکروجلبکها با رشد سریع می تواند به عنوان یک منبع خوب برای تولید بیودیزل مطرح شوند.

مقدمه: امروزه درمان طبیعی بیماری های با منشا میکروبی با استفاده از مواد دارای منشا گیاهی از اهمیت زیادی برخوردار می باشد.هدف: در پژوهش حاضر اثر ضد میکروبی اسانس های گونه های مختلف جنس آویشن (Thyme) شامل آویشن کوهی مازندران، آویشن شیراز، آویشن دنایی و نیز گیاهان کاکوتی شیراز، کاکوتی مازندران و مرزه بختیاری، بر روی باکتریهای اشریشیاکلی، سودوموناس آئروژینوزا، استرپتوکوکوس پیوژن، استافیلوکوکوس آرئوس و همچنین دو گونه از قارچ کاندیدا آلبیکنس مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت.روش: اسانس روغنی تمام نمونه ها بعد از خشک شدن گیاهان در سایه، به روش تقطیر با آب و با استفاده از دستگاه کلونجر جداسازی شد. بررسی اثرات ضد میکروبی و ضد قارچی اسانس ها در غلظت های 20%، 10%، 6/6%، 5% و 4% در DMSO با روش دیسک بلانک بر باکتریها و قارچهای مذکور انجام گرفت.نتایج :حاصل از اندازه گیری قطر هاله عدم رشد در سه بار تکرار بر آزمایش نشان داد که حداقل غلظت بازدازنده (MIC) اسانس مرزه بختیاری بر روی باکتریها و قارچهای مورد آزمایش در مقایسه با اسانس دیگر گیاهان به طور معنی داری کمتر ( MICبا غلظت کمتر از یک درصد) می باشد. اسانس آویشن دنایی، آویشن شیراز و آویشن مازندران بیشترین اثرات را بر روی مهار رشد باکتریها و قارچها دارند که بسته به نوع اسانس و نوع باکتری یا قارچ، شدت اثرات متفاوت است. اسانس گیاهان کاکوتی مازندران و کاکوتی شیراز در مقایسه با سایر اسانس ها کمترین اثر را بر روی گونه های مختلف باکتریها و قارچهای مورد آزمایش نشان داد.نتیجه گیری: با توجه به اینکه اسانس مرزه بختیاری بیشترین اثر ضدمیکروبی را در بین دیگر اسانس های گیاهی مورد بررسی در این تحقیق داشت، استفاده از اسانس این گیاه می تواند به عنوان فرآورده ای آنتی سپتیک در درمان عفونت های باکتریایی و قارچی بر علیه این میکروارگانیسم به کار گرفته شود که این مساله نیازمند تحقیقات بیشتر می باشد.

مقدمه: برهمکنش داروی لومفلوکساسین با سرم آلبومین انسانی بوسیله طیف سنجی فلورسانس ودورنگ نمایی دورانی برای اولین بار مطالعه شد.برای تشخیص شرکت تیروزین وتریپتوفان در تشکیل کمپلکس از دو طول موج متفاوت استفاده شد. در طول موج 280 نانومتر هم تیروزین وهم تریپتوفان در برعم کنش با دارو شرکت دارند. در طول موج تحریکی 295 نانومتر تنها تریپتوفان شرکت می کند.هدف: مطالعه اتصال سرم آلبومین انسانی به لومفلوکساسین و تعیین تعداد مکان اتصال و تمایل داروی لومفلوکساسین به سرم آلبومین انسانی است.روش بررسی: طیف نشری فلورسانس سرم آلبومین انسانی آزاد و مخلوط سرم آلبومین انسانی اندازه گیری شده است.نتایج: با استفاده از طیف سنجی فلورسانس تعداد مکان اتصال 1.5 ثابت اتصال 1.22 و تمایل دارو به پروتئینی 1.64 بر مول بدست آمد.نتیجه گیری: برهمکنش سرم آلبومین انسانی با لومفلوکساسین در طیف نشری انتقال به سمت طول موجهای کمتر مشاهده شده که نشان می دهد اسید آمینه تریپتوفان در جایگاه اتصال قطبی تر می شود و آرایش فضایی پروتئین تغییر کرده است. دورنگ نمایی دورانی نیز موید همین است.