اصطلاح «جامعه دانایی محور» در سیاست گذاری های کشور ما، به کار گرفته می شود. تحلیل این ایده نشان می دهد که «دانایی در آن به معنای علم - فناوری پیشرفته معاصر است». این بدان معناست که گونه های دیگر دانایی در این ایده موردنظر نیست و حتی دانایی تجربی، به صورت اطلاعاتی و تصریح پذیر یا کاربردپذیر آن مورد توجه است. در مقاله حاضر، ایده مذکور مورد انتقاد قرار گرفته و دو نوع فروکاهش در آن بازشناسی شده است: فروکاهش گونه های متفاوت دانایی به شکل تجربی - فناورانه آن، و فروکاهش خود این شکل به اطلاعات کاربردپذیر و غفلت از لایه های ضمنی آن، به علاوه، اخلاق نیز جایگاهی در جامعه دانایی محور ندارد. نقد مفهوم دانایی یا دانش در این ایده، پیامدهایی در آموزش و یادگیری خواهد داشت.در این مقاله، پیشنهادهایی آموزشی برای خروج از تنگنای ایده مذکور مطرح شده است که بر اساس آن ها، باید دانایی تجربی - فناورانه را در جغرافیای گسترده همه گونه های دانایی، در جای خودش مستقر ساخت. به علاوه، باید به ابعاد خیال ورزانه، اجتماعی و اخلاقی آموزش توجه ویژه ای مبذول داشت.