پژوهشی از نوع ارزشیابی و کیفی، در فرآیندی چندمرحله ای، برای ارزیابی برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی )بخوانیم و بنویسیم( بر اساس معیارهای تشکیل دهنده رویکرد کل نگر، در طول سه سال صورت گرفت. از آن جا که توجه و تاکید بر رویکرد کلی و کل نگری، در میان رویکردهای مطرح شده در اسناد برنامه درسی جدید فارسی دوره ابتدایی، بارها ذکر شده است، در نتیجه این پژوهش به تحلیل و ارزیابی برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی (بخوانیم و بنویسیم) در سه مرحله اساسی برنامه درسی طراحی شده، برنامه درسی تدوین شده و برنامه درسی اجرا شده، بر اساس معیارهای توجه به کل نگری در برنامه درسی و آموزش توانایی های زبانی، پرداخته است.مراحل مختلف پژوهش با توجه به هدف ها و سوالات تحقیق، از روش های متنوعی در قالب ارزشیابی و سنجش موقعیتی بهره گرفته است. در مرحله اول، یعنی بررسی بنیان نظری و پیشینه زبان آموزی با تاکید بر معیارهای توجه به کل نگری در آموزش زبان، از روش بررسی کتابخانه ای و تحلیل اسنادی استفاده می کند و با توجه به معیارهای به دست آمده، برنامه درسی طراحی شده فارسی ابتدایی را مورد شناسایی اولیه قرار می دهد.توصیف و ارزیابی برنامه درسی طراحی شده و محتوای تدوین شده فارسی دوره ابتدایی از نظر کل نگری، در مرحله دوم، بر اساس 2 دسته معیارها، یکی برگرفته از مبنای نظری حوزه کل نگری و دیگری معیارهای برگرفته از برنامه درسی طراحی شده فارسی دوره ابتدایی، انجام گرفته است.مرحله سوم، برنامه درسی اجرا شده فارسی دوره ابتدایی را از طریق اجرای دو مرحله آزمون های کل نگری در ابتدا و انتهای سال تحصیلی 1388-1387 (پایه های دوم تا پنجم) و 4 مرحله مشاهده با فاصله حداقل یک ماه در طول سال تحصیلی از همه کلاس های موجود در نمونه آماری، شامل 3 مدرسه دخترانه و 3 مدرسه پسرانه در مناطق 5، 6 و 16 تهران و در مجموع 24 کلاس درس، شامل 6 کلاس از هر یک از پایه های دوم، سوم، چهارم و پنجم ابتدایی با جمعیتی بالغ بر 772 نفر در پایه های دوم تا پنجم و در میان 186 تا 206 نفر، به تفاوت در پایه های مختلف ارزیابی می کند.مرحله چهارم، از طریق مقایسه و تحلیل و تفسیر یافته های به دست آمده از ارزیابی برنامه آموزش زبان فارسی دوره ابتدایی (بخوانیم و بنویسیم) در مراحل طراحی، تدوین و اجرای برنامه درسی، ضمن مشخص کردن تغییرات و فروکاستی های برنامه درسی در مراحل گوناگون، چارچوب تغییرات و اصلاحات مورد نیاز را که با حوزه کل نگری ارتباط دارند و در راستای توجه و تقویت آن در برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی هستند، پیشنهاد می دهد.در مجموع، یافته های به دست آمده از برنامه درسی طراحی و تدوین شده فارسی دوره ابتدایی، از توجه محدود و کم به کل نگری با توجه به معیارهای برگرفته از مبنای نظری کل نگری و همچنین معیارهای در نظر گرفته شده در برنامه درسی طراحی شده فارسی دوره ابتدایی، حکایت می کند. برداشت از کل نگری در این برنامه درسی تدوین شده و کتاب های درسی تالیف شده، برداشتی محدود در حوزه کل نگری است. آموزش ها در طول سال تحصیلی، با توجه به محدودیت های روشی و آموزشی موجود، تاثیر قابل توجهی در تقویت کل نگری دانش آموزان ایجاد نمی کنند. یافته های تفصیلی در این مقاله، تصویر به نسبت دقیقی از کاستی ها و فروکاستی های برنامه درسی و آموزش های موجود، و چارچوب اصلاحات و تغییرات مورد نیاز برنامه درسی فارسی دوره ابتدایی ارائه می دهد.