مقدمه: احساسات پدیده پیچیده ای است که از مسایل روزمره نشات می گیرد و بر تصمیمات فردی نیز بسیار تاثیر می گذارد. گستره ی این تصمیمات نیز میتواند بر زندگی فردی و اجتماعی افراد یک جامعه اثرگذار باشد. هدف این پژوهش، تخمین میزان ارتباط موثر در فضای منابع مغزی است. برای رفتن از فضای حسگرها به فضای منابع، از آنالیز مولفه ی مستقل استفاده می شود و منابع مغزی نیز بر اساس آنتروپی شنون مرتب و شماره گذاری می شوند.روش: در پژوهش پیش رو، ارتباط نواحی مغزی با روش ارتباط موثر بررسی شد؛ به این صورت که پس از اینکه به افراد تصاویری با مضامین شاد، غمگین و خنثا نشان داده شد، سیگنال 16 کانال الکتروانسفالوگرام آنها ثبت و سپس با استفاده از دو روش علییت گرنجر و تابع انتقال مستقیم میزان ارتباط موثر تخمین زده شد.یافته ها: بر پایه ی اطلاعات به دست آمده از ارتباطات در روش علییت گرنجر و تصاویر توپوگرافی منابع مغزی، مدل هایی از ارتباط موثر در حالت های احساسی مختلف پیشنهاد شد. مدل هر نمونه، با مدل های پیشنهادی شباهت سنجی و به آنها برچسب زده شد. صحت شباهت سنجی در حالت شاد، غمگین و خنثا به ترتیب 63.8، 55.5 و 61.1 درصد بود.نتیجه گیری: بر اساس روش علییت گرنجر، مدل های ارائه شده با اطلاعات مکانی نشان می دهد که در حالت شاد سمت چپ مغز و در حالت غمگین سمت راست فعالیت بیشتری دارد و در حالت خنثا نیز بیشتر سمت چپ مغز درگیر است. در هر سه حالت، قسمت های پس سری و جلوسری در رد و بدل کردن اطلاعات درگیرند. در تخمین ارتباطات، تفکیک پذیری روش تابع انتقال مستقیم کمتر از علییت گرنجر است و لذا، ارائه ی مدل بر پایه ی آن دشوارتر و صحت آن نیز کمتر خواهد بود.