آفلاتوکسین ها متابولیت های ثانویه ناشی از رشد کپک ها در محصولات غذایی می باشند. امروزه ترکیبات آفلاتوکسین B1 و آفلاتوکسین M1، به دلیل سرطان زایی در خوراک گاوهای شیرده و همچنین در شیر و محصولات لبنی، به شدت کنترل می گردند. سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) حداکثر مقدار مجاز آفلاتوکسین M1 و آفلاتوکسین B1 در شیر خام و خوراک دام را به ترتیب 0.5ppb و 20ppb تعیین کرده است. درحالیکه اتحادیه اروپا حداکثر مقدار مجاز این توکسین ها را به ترتیب 0.5ppb و 10ppb تعیین کرده است. در ایران نیز مقرراتی برای حداکثر مقدار مجاز آفلاتوکسین M1 در محصولات لبنی مختلف وضع شده است که طبق آن، مقدار مجاز آفلاتوکسین M1 در شیر حداکثر 0.05ppb درنظرگرفته شده است.
از آنجایی که شیر و فراورده های آن به عنوان یکی از سالم ترین و پرمصرف ترین فراورده های غذایی برای انسان خصوصا کودکان و نوجوانان و افراد سالخورده مطرح می باشد، حضور آفلاتوکسین M1 در این فراورده ها در مقادیر بالاتر از حد استاندارد، برای مصرف کننده مخاطره آمیز است. استفاده بسیاری از روش های فیزیکی و شیمیایی برای حذف مایکوتوکسین ها از مواد غذایی آلوده بدلیل مشکلات مربوط به مباحث ایمنی و امکان از دست رفتن کیفیت تغذیه ای محصول، کارایی کم و هزینه بالای آن ها محدود شده است. به نظر می رسد که بر طبق نتایج آزمایشاتی که تاکنون وجود دارند، میکروارگانیسم ها که عمده ترین ارگانیسم های زنده می باشند می توانند برای تجزیه مایکوتوکسین ها به کار روند.
در این تحقیق تاثیر باکتری لاکتوباسیلوس رامنوسوسسویه (GG (PTCC1637 و مخمر ساکارومایسس سرویزیه (PTCC 5177) بر سمیت زدایی و جذب توکسین آفلاتوکسین B1 در شرایط in vitro (محیط شکمبه گاو) بررسی گردید. به این منظور از میکروارگانیسم های مورد نظر تیمارهای مختلف (زنده، تیمار شده با اتوکلاو، تیمار شده با حرارت 100oC و تیمار شده با اسید) تهیه شد و به مقدار 108CFU/mL از آن ها به محیط شکمبه گاو افزوده شد. سم آفلاتوکسین B1 در مقادیر مختلف (0، 5، 10 و (20ppb نیز به محیط شکمبه افزوه شدند و به مدت زمان 2 ساعت در دمای 37oC اینکوباتور گذاری شد. سپس میزان سم باقیمانده در محیط در زمان های 1 و 2 ساعت اینکوباسیون توسط روش الایزا با استفاده از کیت یوروپروکسیما اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که میکروارگانیسم های یاد شده در حالت تیمار اتوکلاو شده بیشترین میزان حذف سم را (82.6%) داشته اند. همچنین مخمر ساکارومایسس سرویزیه در مقایسه با باکتری لاکتوباسیلوس رامنوسوس در جذب سم از محیط شکمبه توانایی بیشتری را دارد. نتایج نشان داد که با افزایش زمان اینکوباسیون میزان جذب سم به طور معنی داری (78%) افزایش یافته است. همچنین با افزایش غلظت سم در محیط کشت توانایی میکروارگانیسم ها در جذب سم افزایش می یابد. این نتایج بیانگر این مطلب است که عمده جذب توکسین توسط دیواره سلولی میکروارگانیسم ها انجام می شود و به همین دلیل میکروارگانیسم در حالت غیر زنده خود توانایی جذب بالاتری را دارد و این به دلیل ترکیب مانوپروتئینی دیواره سلول مخمر و نیز ترکیبات پروتئینی و پلی ساکاریدی دیواره سلول باکتری است که در جذب سم موثر هستند.