کنفرانس ملی فناوریهای نوین در مهندسی برق و کامپیوتر
سال:1401 | دوره:5 |تعداد مقالات:25

فرکانس یکی از کمیت های مهم سیستم قدرت است که هرگز نباید از مقدار نامی خود خارج گردد. در شرایط نرمال تغییرات بار، فرکانس توسط کنترل اتوماتیک تولید تنظیم می شود ولی زمانی که به دلیل شرایط خاص مانند جدا شدن شبکه پایین دست از شبکه اصلی یا خارج شدن قابل توجه توان تولیدی، عدم تعادل توان بین تولید و مصرف باعث شود که افت فرکانس سریع باشد در این صورت کنترل اتوماتیک تولید، توانایی لازم برای متوقف نمودن افت فرکانس را نداشته و فرکانس به سمت ناپایداری میل می کند. اگر ناپایداری فرکانس به موقع و به صورت مناسب مدیریت نشود می تواند موجب خاموشی و ناپایداری شبکه گردد. بنابراین برای برگرداندن تعادل توان و جلوگیری از افت فرکانس به مقدار غیر مجاز، باید مقدار بار کافی در زمان مناسب قطع گردد. طرح های بارزدایی فرکانس کم مسئولیت نگهداری فرکانس را در محدوده مجاز به ازای کسری توان های شدید برعهده دارند. مشکل اصلی طرح های بارزدایی تطبیقی مرسوم، تخمین کسری توان اکتیو می باشد که با عدم قطعیت در مقدار محاسبه همراه می باشد. در واقع این محاسبات، وابستگی ولتاژ بارها را در تخمین کسری توان اکتیو به حساب نمی آورند که ممکن است اثرات قابل توجهی در نتایج و حتی فروپاشی سیستم داشته باشد. طرح بارزدایی پیشنهادی در این مقاله، با معرفی پارامتر ضریب تاثیر ولتاژ که از طریق شبیه سازی بدست می آید توانسته مشکل تخمین کسری توان را حل نماید و میزان قطعی بارهای سیستم را به صورت چشم گیری کاهش دهد. طرح بارزدایی تطبیقی پیشنهادی بر روی مدل دینامیکی سیستم تست 9 باسه IEEE در نرم افزار متلب، پیاده و شبیه سازی شده است. نتایج نشان می دهند که طرح بارزدایی پیشنهادی در مقایسه با طرح های بارزدایی تطبیقی مرسوم از عملکرد بهتری برخوردار می باشد لذا این طرح پیشنهادی می تواند هم از نظر فنی و هم از نظر اقتصادی برای پیاده سازی در سیستم های واقعی مورد تایید باشد.

برق رسانی به مناطق صعب العبور و فاقد شبکه برق سراسری، به دلیل نیاز به هزینه های زیاد سرمایه گزاری شامل هزینه احداث خطوط انتقال، حق عبور از روی اراضی، دکل های برق و مصالح ساختمانی، مقرون به صرفه و در برخی موارد عملی نمی باشد. در طی سال های اخیر جهت برق رسانی به نقاط دورافتاده و دوردست، استفاده ی کارآمد از منابعی که در محل مصرف تولید برق می نمایند، وارد مرحله جدیدی از سیرتکاملی خود شده است. از همین رو بحث ریزشبکه ها از مهمترین مباحث دهه اخیر بوده و تحقیقات بسیار وسیعی در این خصوص انجام گرفته است. با این حال ابزارها و نرم افزارهایی که جهت طراحی ریزشبکه ها مورد استفاده قرار می گیرند قابلیت کافی را جهت طراحی بهینه آنها ندارند. بنابراین در این پژوهش بر روی طراحی و ظرفیت یابی بهینه اجزا تشکیل دهنده ی ریزشبکه های جزیره ای که از منابع انرژی تجدیدپذیر، سیستم های ذخیره ساز انرژی (باتری) و دیزل ژنراتور تشکیل شده اند، به منظور برق رسانی به مناطق دوردست، تمرکز شد. با توجه به وجود توامان باطری و دیزل در ریزشبکه، یک روش جدید جهت مدیریت انرژی اتخاذ گردید. به علاوه تاثیرات توان راکتیو نیز بر شبیه سازی در نظر گرفته شد. در این پژوهش از روش شبیه سازی با تابع تک هدفه برای یافتن بهترین پاسخ استفاده شد. جهت پیداکردن بهینه ترین پاسخ، از شبیه سازی های زمانی و بهینه سازی مبتنی بر شمارش استفاده شده که دستیابی به یک بهینه کلی را تضمین می نماید.

تشخیص و ردیابی اهداف متحرک در دنباله ای از تصاویر، یکی از شاخه های مهم در حوزه بینایی ماشین است. در گذشته کاربرد سیستم های ردیابی، محدود به مسائل نظامی، سامانه های امنیتی و نظارتی، موشک های هدایت شونده و تشخیص اهداف جنگنده بوده است. ردیابی موثر از نظر سرعت اجرای سیستم و میزان دقت در تشخیص و ردیابی اهداف، بخصوص در مسائل امنیتی و نظامی، نقش تعیین کننده ای دارد. در این مقاله به بررسی میزان سرعت اجرا و میزان دقت در پردازش، با استفاده از واحد پردازش مرکزی CPU و واحد های پردازش گرافیکی GPU می پردازیم. هدف اصلی این مقاله رسیدن به سیستمی سریع تر و دقیق تر در ردیابی هدف متحرک است. از این جهت، در اجرای سیستم با روش پیشنهادی، توسط GPU و با استفاده از CUDA انجام می شود تا از فرآیند پردزاش موازی برای تصاویر بهره بگیریم. در فرآیند تشخیص شی هدف، برای تعیین مرزهای شی هدف و زمینه در فرآیند آشکارسازی لبه، از الگوریتم های لبه یابی Sobel، Robert، Prewitt، Canny، Log، Zerocross استفاده شده و علکرد هر یک از این متدها از نظر سرعت اجرا و دقت پردازش، ارزیابی شده است. در این مقاله شبیه سازی سیستم ردیابی و قفل روی هدف، در محیط نرم افزار متلب صورت گرفته و از ابزارهای دقیق آن، جهت ارزیابی میزان سرعت اجرا و میزان دقت هدف یابی استفاده شده است. نتایج نشان می دهد سرعت اجرای سیستم با استفاده از واحدهای پردازش گرافیکی نسبت به اجرا در پردازنده اصلی در برخی متدهای آشکارساز لبه 58% و %75 افزایش داشته است. همچنین دقت پردازش تصاویر در متدهای لبه یاب با استفاده از واحدهای پردزاش گرافیکی بین 30% تا 90% نسبت به میزان دقت اجرا با پردازنده اصلی افزایش یافته است. روش پیشنهادی و بررسی های انجام شده در ارزیابی سیستم فوق، در بسیاری از سیستم های مبتنی بر پردازش، بخصوص در زمینه هایی که سرعت و دقت پردازش مولفه مهمی است، کاربردی می باشد.

با گذشت زمان و حرکت به سمت پیشرفت تکنولوژی، میزان استفاده از اینترنت به مرور زمان درحال افزایش می باشد. علاوه بر این، افرادی که از اینترنت استفاده می کنند شامل تمامی رده های سنی می شوند. با توجه به این دو مورد، نحوه استفاده از اینترنت در رده های سنی مختلف، متفاوت می باشد که یکی از استفاده های موثر می تواند در زمینه آموزش و امور علمی باشد. شبکه های اجتماعی بستری را در اینترنت برای گردهم آمدن کاربران ایجاد می کنند که البته در زمینه های گوناگونی می باشند که در این مقاله، زمینه علمی آن مدنظر ما می باشد. در خارج از ایران، شبکه های گوناگونی در این زمینه در حال فعالیت می باشند که در داخل ایران متاسفانه هنوز شبکه اجتماعی علمی متمرکزی وجود ندارد. به همین منظور در این مقاله به بررسی برخی از شبکه-های اجتماعی علمی خارج از کشور با توجه به معیارهای علمی و شرایط ایران پرداخته شده است. علاوه بر این، نقاط قوت و ضعف برخی از این شبکه های اجتماعی را نیز بررسی می کنیم. این بررسی ها با عضویت در این شبکه ها و با توجه به نیازها و ساختارهای داخلی ایران بررسی شده اند که نتایج آن را در این مقاله ارائه شده است.

این مقاله انتقال یکپارچه بین حالت متصل به شبکه و حالت جزیره ای ریزشبکه را ارائه می دهد. اهمیت انتقال یکپارچه حفظ ولتاژ و فرکانس بار و همچنین تحویل توان ثابت در طول هر دو حالت کارکرد ریزشبکه است. در این مقاله مبدل منبع ولتاژ (VSC) واحد تولید PV به دلیل ویژگی های متناوب آن در حالت کنترل PQ در هر دو حالت متصل به شبکه و جزیره ای ریزشبکه کار می کند. در حالی که VSC سیستم ذخیره باتری (BSS) در حالت کنترل PQ در طول عملیات متصل به شبکه و در حالت کنترل VF در طول عملیات جزیره ای ریزشبکه عمل می کند. یک کنترل کننده منطق فازی برای کنترل VF در طول حالت جزیره ای عملکرد ریزشبکه طراحی شده است. کنترل کننده منطق فازی می تواند به طور موثر با غیر خطی بودن سیستم قدرت مقابله کند زیرا به مدل ریاضی سیستم بستگی ندارد. همچنین کنترل کننده منطق فازی پیشنهادی، گذرای سوئیچینگ و همچنین تورم و کاهش ولتاژ را در طول خطا محدود می کند. نتایج شبیه سازی کار بهینه استراتژی کنترل پیشنهادی را در دستیابی به انتقال یکپارچه بین حالت های عملیاتی متصل به شبکه و حالت جزیره ای ریزشبکه ثابت می کند.

آموزش آزمایش های سیستم ارتباطات نوری بسیار دشوار است، زیرا تجهیزات این آزمایش ها بسیار گران قیمت می باشد. Optisystem یک نرم افزار طراحی برای سیستم ارتباط نوری است که می تواند پلتفرمی برای شبیه سازی ارائه کند. بر اساس ویژگی های سیستم Optisystem روشی در این مقاله بیان شده است. در این مقاله سه سطح تدریجی در نظر گرفته شده است: مبانی، نگاه عمیق تر و شیوه ها. ابتدا در بخش مبانی، مروری مختصر بر فناوری مربوط شده است. سپس، به شکلی عمیق تر به دمو و تحلیل مثال ها پرداخته شده است. در نهایت، شیوه های ارائه شده در سمینارها و نقطه نظرات ارائه شده است. انواع مختلف آموزش در کلاس ها اجرا شده است. شواهد نشان می دهد که این روش آزمایشگاه را بر پا نمی سازد، بلکه انگیزه ای برای یادگیری در محققان ایجاد کرده و توانمندی های عملی، توانمندی های همکاری و روح خلاقانه را در آن ها افزایش می دهد. به طور کلّی، این روش اثرات مثبت بسیاری بر یادگیری و آموزش دارد.

همواره چالشهای دریانوردی یا به عبارتی غوطه ور شدن در سیال آب که در مواقع بحرانی باعث غرق شدگی خواهد شد باعث شده روشی در این مقاله ارایه گردد که تعادل بین نیروی ارشمیدس و انرژی الکتریکی را ایجاد کنیم تا بتوانیم جسم غوطه ور در آب را با این تکنیک به سطح سیال برسانیم. این روش باعث ایجاد تابع وزنه ایی که در بوجود آوردن تعادل با نیروهای نیتونی وارده به جسم فلوت میشود که مدنظر ضریب تبدیل ترانسدیوسر خواهد بود. لازم به ذکر است با استفاده از مغناطیسه کردن هسته سیم پیچ دار میتوان مبدل ولتاژ ایجاد کرد که این الگو ارایه شده می تواند مبدل انرژی الکتریکی به نیروی گرانشی در سیال باشد. کمیت های اندازه گیری شده توسط ترانسدیوسراراِیه شده نیروی فشار، جریان الکتریکی هستند. اینکه خروجی ترانسدیوسر در پاسخ به یک تغییر در پارامترهای فیزیکی ورودی اش با چه نزدیکی و با چه گشتاوری تغییر می کند مدنظر بوده ومحاسبات فوق در دو حالت ایستایی ترازو غوطه ور در سیال و حالت بعدی آن ثابت شده در خارج از سیال میباشد. در برخوردبا دستگاه های اندازه گیری دیجیتال یکی از مهم ترین دغدغه ها این است که چگونه باید با یک کمیت آنالوگ در مقابل یک دستگاه دیجیتال رفتار کرد.

این مقاله به مدلسازی و شبیه سازی یک سیستم بادی مقیاس کوچک خودگردان مجهز به ژنراتور سنکرون مغناطیس دائم، یکسوساز مد سوئیچینگ، سیستم ذخیره ساز، اینورتر و بار محلی می پردازد. جهت دریافت حداکثر توان از انرژی باد و توربین بادی، از مبدل مد سوئیچینگ (یکسوساز پل دیودی و مبدل بوست) بدلیل سادگی ساختار و صرفه اقتصادی استفاده شده است. توپولوژی ارائه شده قادر است در سرعت های مختلف باد، با کنترل سیکل کاری کلید الکترونیک قدرت مبدل، سرعت چرخش توربین را به نحوی تنظیم نماید تا نقاط حداکثر توان توربین ردیابی شود. برای نیل به هدف فوق از روش کنترل بهینه نسبت سرعت نوک پره (OTSR) توربین به سرعت باد و تغییر نقطه کار سیستم بهره جسته و الگوریتم مربوطه تشریح شده است. به منظور تامین تقاضای بار یک مصرف کننده خانگی AC از طریق یک اینورتر تکفاز جداازشبکه به لینک DC متصل شده است که به واسطه سیستم کنترل مدولاسیون پهنای پالس طراحی شده، ولتاژ و فرکانس مطلوب بار را برآورده می نماید. در شرایط سرعت پایین باد، از بانک باتری های اسید-سرب به دلیل مزایای ویژه آنها استفاده گردیده که علاوه بر ثابت نگه داشتن تقریبی ولتاژ لینک DCدر سمت بار، قابلیت اطمینان سیستم نیز افزایش می دهد. مجموعه سیستم بادی ارائه شده در محیط MATLAB/SIMULINK مدلسازی و شبیه سازی شده است. با تحلیل نتایج حاصله عملکرد رضایت بخش سیستم از جمله عملکرد بهینه توربین و اخذ حداکثر توان، پاسخ دینامیکی مناسب، توازن توان اکتیو مجموعه و پیوستگی تامین بار تایید می شود.

کابل های فیبر نوری به علت کاربردهای بی شماری که دارد، برای استفاده در سیستم های مخابراتی نوری بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. کابل های فیبر نوری برخلاف مزایای متعددی که دارد از معایبی نیز برخوردار هستند. از جمله این معایب می توان اثر پاشندگی را نام ببرد. اثر پاشندگی یکی از عوامل موثر در کاهش عملکرد کارایی فیبر نوری در سیستم های ارتباطی نوری است. امروزه روش های متنوعی جهت جبران این پاشندگی ارائه شده است. براساس شبیه سازی های انجام شده در سیستم های ارتباطات فیبر نوری، نشان داده شده است استفاده از فیبر نوری شکل همراه با مدولاسیون NRZ با مدولاتور خارجی نوری ماخ زندر، میزان پاشندگی را در حد قابل قبولی بهبود داده است. در این پژوهش، عملکردهای روش جبران پاشندگی مختلف به وسیله تحلیل نمودارهای چشمی و سیگنال های ورودی و خروجی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج حاصل از شبیه سازی با استفاده از رویکرد optisystem نشان می دهد که روش پیشنهادی موجب کاهش پاشندگی در در سیستم های مخابراتی نوری شده است.

اکثر متخصصین آزمون نرم افزار، «آزمون برنامه های موبایل» را بیشتر از سایر انواع نرم فزارها و سکوها، بسیار چالش برانگیز می دانند. درواقع، دستگاه ها و محیط های سیار بیش از «نرم افزار«یا «برنامه»، چالش را بر توسعه دهندگان نرم افزارهای موبایل تحمیل می کنند. در این مقاله سعی بر ارائه درک بهتری از چالش ها و موانع آزمون برنامه های موبایل است که با بیان و تشریح چالش ها و راه حل های آن ها این مهم به دست خواهد آمد. سپس با بیان تعاریف اولیه، دسته بندی، رویکردهای آزمون برنامه های موبایل، مقایسه حوزه های آزمون برنامه های موبایل با آزمون برنامه های اینترنتی و همچنین مزایا و معایب آزمون با دستگاه های حقیقی و آزمون با تقلیدکننده ها، افق جدیدی از آزمون برنامه های موبایل در پیش روی مخطبین ترسیم خواهد شد.

شبکه تعریف شده نرم افزار یک الگوی انقلابی است که همراه با سایر فناوری های شبکه در روند نسل بعدی در حال رشد است و یک معماری برای تامین نیازهای شبکه مدرن با جداسازی داده ها و کنترل ترافیک است که مدیریت جریان متمرکز و قابلیت برنامه ریزی شبکه را امکان پذیر می کند. یکی از ایرادات معماری شبکه تعریف شده نرم افزار، که در شبکه های سنتی نیز وجود دارد، مربوط به آسیب پذیری بالای آن در برابر حملات انکار سرویس توزیع شده و سایر موارد مشابه به آن می باشد. از طرفی برای مقابله با این حملات از سیستم های تشخیص ناهنجاری استفاده می شود. جمع آوری داده ها و اطلاعات مربوط به شبکه، استخراج ویژگی های مؤثر و انتخاب بهترین مدل برای تشخیص ناهنجاری از جمله چالش های مربوط به طراحی این سیستم ها می باشد. در این پژوهش روش ها و انواع الگوریتم های یادگیری ماشین معرفی شده و به بررسی مفاهیم و چگونگی استفاده از یادگیری ماشین در طبقه بندی ترافیک شبکه پرداخته می شود.

طبق آمار ارائه شده امروزه بیش از 35 میلیون نفر با اختلال دمانس یا زوال عقل زندگی می کنند. این در حالیست که آمار مربوط به این اختلال با سرعت افزایش پیداکرده به طوری که تا سال 2050 میلادی این آمار به بیش از 115 میلیون نفر خواهدرسید. در این اختلال فرد توانایی های شناختی و ادراکی از امور روزمره خود را از دست می دهدکه منجر به ایجاد خسارت های اجتماعی و تحمیل بار اقتصادی بر جامعه می شود. این امر، نیاز به شناخت زود هنگام این اختلال را برجسته می سازد. تصویربرداری های پزشکی مانند تصویربرداری تشدید مغناطیسی از جمله روش های تشخیص این اختلال در افراد می باشد. در این پژوهش به دنبال یافتن راه های دیگر در تشخیص اختلال دمانس، به بررسی تغییرات ساختاری در ضخامت قشر مغز در ارتباط با نمرات حاصل از پرسشنامه کوتاه وضعیت ذهنی پرداخته ایم. ما با استفاده از رگرسیون خطی و با خارج کردن اثرات سن و جنسیت و همچنین کنترل این عوامل به منظور مقایسه چندگانه به بررسی ارتباط بین پرسشنامه کوتاه وضعیت ذهنی و ضخامت قشر مغز پرداخته ایم. نتایج بدست آمده حاکی از ارتباط معنادار مستقیم و معکوس به ترتیب در نواحی اوربیتوفرونتال جانبی و پاراهایپوکمپ بوده است. به این شکل که افزایش نمرات حاصل از پرسشنامه کیفیت خواب، افزایش ضخامت در ناحیه اوربیتوفرونتال جانبی و کاهش در ناحیه پاراهایپوکمپ را گزارش کرده است. این نتایج حاکی از نقش اختلالات شناختی برروی مناطق مغزی بوده که می تواند مشوق انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه به جهت شناخت پاتوفیزیولوزی و شناخت زودهنگام اختلال شناختی باشد.

امروزه با رشد جمعیت، نقش گیاهان درگروه مواد غذایی و تولیدات گیاهیِ با کیفیت، از اهمیت بالایی برخوردار است. تولید و تکثیر این گیاهان هم احتیاج به نگهداری و مراقب منظم دارد. از طرفی بحران آب نیز مسئله ای حیاتی است، که احتیاج به مدیریت و استفاده بهینه دارد. بنابراین استفاده از گلخانه هوشمند مبتنی بر فناوری اینترنت اشیاء می تواند دغدغه ی نگهداری با کیفیت از گیاهان تامین کننده زنجیره غذایی یا گیاهان زینتی را مرتفع و استفاده بهینه از منابعی همچون آب را فراهم کند. در این مقاله گلخانه هوشمندی مبتنی بر چهار اصل آبیاری خودکار، سیستم روشنایی در محیط تاریک، بررسی و بهبود کیفیت هوا، و سیستم اطفای حریق بنا شده است. این راهکار با بهره گیری از اینترنت اشیاء برای عملکرد بهتر، مدلی از گلخانه هوشمند را ارائه می دهد که به کشاورزان کمک می کند تا بدون استفاده از بازرسی مکرر و روش های مرسوم و قدیمی که احتیاج به صرف انرژی زیاد دارند، با استفاده از حسگر های هوشمند و به صورت خودکار، تغییرات میزان نور، دما، میزان رطوبت خاک، رطوبت فضای گلخانه، سطح آب موجود در منبع و کیفیت هوا را رصد کرده و براساس آن بهترین تصمیم را بگیرند و اجرا نمایند. همچنین این سیستم در زمان بروز آتش سوزی و کیفیت بد هوای ناشی از نشت گاز که می تواند از بخاری یا منابع دیگر باشد، با ارسال ایمیل کاربر را آگاه می کند تا از بروز خسارات بیشتر جلوگیری کند. پیاده سازی این راهکار بصورت پایلوت نشان داد که راهکار پیشنهادی نسبت به روش ها مرسوم و مبتنی بر نظارت و دخالت انسانی، با کارآمدی بیشتری عمل می نماید.

مخزن (CSRT) Continuous Stirred Tank Reactor، یک مدل ایده آل از برخی نمونه های راکتورهای مورد استفاده در صنایع شیمایی می باشد که همانند خیلی دیگر از راکتورهای شیمیایی این راکتور نیز دارای یک یا چند ورودی و در نهایت یک یا چند خروجی می باشد. در این مقاله، به منظور کنترل سیستم کنترلی مخزن CSRT، از نظریه کنترل فازی تطبیقی استفاده می نماییم که با تغییرات ارتفاع مخزن، پارامترهای کنترل کننده فازی با شرایط موجود در سیستم، تطبیق پیدا می کنند، و در نهایت عملکرد این سیستم کنترلی با کنترل کننده فازی مقایسه می گردد.

سرطان پوست یکی از شایع ترین انواع سرطان بوده و سالانه میلیون ها نفر به این بیماری مبتلا می گردند که در این بین ملانوما به عنوان خطرناک ترین نوع سرطان پوست در میان مردم جهان تشخیص داده شده است. از آنجائیکه تشخیص زود هنگام سرطان پوست موجب کاهش مرگ و میر در جهان گردیده، لذا روش مرسوم برای تشخیص این سرطان، روش سنتی بیوپسی توسط پزشکان است. این تشخیص با نمونه برداری از ضایعه پوستی انجام شده که طی آن، نمونه اخذ شده تحت بررسی های گوناگون آزمایشگاهی قرار می گیرد. نظربه آنکه این روش برای بیماران دردناک و برای پزشکان بسیار وقت گیر می باشد، لذا تشخیص سرطان پوست به کمک الگوریتم های پردازش تصویر برای پزشکان و بیماران سودمندتر است. با توجه به اهمیت این مسئله، محققان در این زمینه روش های تشخیص زودهنگام مختلفی را توسعه داده اند. در این مقاله ابتدا به شرح مبانی تشخیص سرطان پوست (شامل مراحل تشخیص بیماری) پرداخته و در ادامه به بررسی روش های طبقه-بندی آن می پردازد. از جمله روش های طبقه بندی سرطان پوست به کمک الگوریتم-های پردازش تصویر در این پژوهش می توان از قانون ABCDE، روش چک لیست هفت نقطه ای، روش منزیس و تحلیل الگو یادکرده و سپس مدل های تشخیص سرطان پوست به کمک الگوریتم های یادگیری عمیق از جمله ANN، CNN، KNN و GAN را مورد بحث و ارزیابی قرار می دهد. باتوجه به مطالعات اخیر مرتبط در این حوزه، به نظر می رسد قانون ABCDE یکی از پرکاربردترین روش های طبقه بندی تصاویر بوده و مدل CNN به عنوان بهترین مدل تشخیص سرطان پوست معرفی گردیده.

وضعیت سطل های زباله نقش مهمی در فرایند جمع آوری زباله ها دارد و اگر مرتب نظارت شود می توان برای جمع آوری آن ها، خصوصاً زمانی که پراکندگی زیاد بوده و یا در مناطق دورافتاده قرار داده شده اند، برنامه ریزی نمود. در روش پیشین با استفاده از یک حس گر اولتراسونیک، ارتفاع زباله موجود در محفظه سطل زباله محاسبه می شود و اطلاعاتی ازجمله وضعیت و مکان محفظه ها توسط کاربران سیستم قابل مشاهده است. چالش هایی که در پژوهش های پیشین مطرح هستند، منابع مصرفی و فرایند تخلیه سطل های زباله است. در روش پیشنهادی ما یک سیستم هوشمند جمع آوری زباله های شهری برنامه نویسی و پیاده سازی شده است که دارای امکاناتی از قبیل قابلیت مشاهده حجم زباله هر یک از سطل ها، امکان برقراری ارتباط و تعامل شهروندان با سیستم و به روزرسانی اطلاعات سطل ها بر اساس گزارش های شهروندی است. در این روش بعد از پیاده سازی، با محاسبه تعداد خودروهاى,موردنیاز برای حمل زباله ها و همچنین استفاده از ظرفیت خالى,خودروهاى,حمل؛ درنهایت حجم زباله بیشتری نسبت به روش پیشین جمع آوری می گردد و در آخر ارزیابی ها نشان می دهد که روش پیشنهادی ما تعداد کمتری از ماشین های حمل زباله را به کار می گیرد و قابلیت جمع آوری حجم زباله بیشتری نسبت به روش های پیشین دارد.

در سال های اخیر، گرایش نسبتا زیادی به رویکردهای مربوط به مسائل امنیتی در زیرساخت اینترنت اشیا و برنامه های کاربردی که از یادگیری ماشین و تکنیک های یادگیری عمیق استفاده می کنند وجود دارد. پیش نیاز چنین رویکردهایی توسعه زیرساخت های مقیاس پذیر برای جمع آوری و پردازش مجموعه داده های مرتبط با امنیت از سیستم ها و دستگاه هایی است که از اینترنت اشیاء استفاده می کنند. در این مقاله راهکارهایی برای جمع آوری داده مقیاس پذیر و قابل تنظیم برای امنیت اینترنت اشیا مبتنی بر داده را معرفی خواهیم کرد که شامل مجموعه داده هایی از عناصر مختلف سیستم های اینترنت اشیا، از جمله دستگاه ها، اشیاء هوشمند و بسترهای مجازی اینترنت اشیا خواهد بود. مقیاس پذیری زیرساختی شناخته شده است که از ادغام فناوری های پیشرفته برای جمع آوری، پخش و ذخیره سازی داده ها در مقیاس بزرگ ناشی می شود، در حالی که قابلیت پیکربندی آن به یک رویکرد توسعه یافته برای مدل سازی داده های امنیتی از انواع سیستم ها و دستگاه های اینرنت اشیاء متکی است. این رویکرد، نمونه سازی و استقرار سیستم های جمع آوری داده های امنیتی را بر روی زیرساخت های پیچیده اینترنت اشیا امکان پذیر می سازد، که بستری برای استفاده از الگوریتم های تحلیلی امنیتی موثر برای شناسایی تهدیدها، آسیب پذیری ها و الگوهای حمله می باشد.

در این مقاله اثرات نانومقیاس ناشی از پلاسمای سرد بر روی سطوح بررسی شده است. حفاظت از قطعات سیستم های الکترونیکی و مکانیکی برای افزایش عمر آنها ضروری است. هنگامی که برخی از قطعات در معرض محیط قرار می گیرند، سطح آنها با مولکول های محیط واکنش نشان می دهد و این واکنش ها باعث آلودگی هایی مانند فرسایش و خوردگی می شود که این عوامل آسیب جدی به آنها وارد می کند. در گذشته برای اصلاح سطح مواد از روش های شیمیایی استفاده شده است که علاوه بر معایب زیاد اثر ماندگاری نیز نداشت. امروزه روش سودمندی با عنوان اصلاح سطح مواد توسط پلاسما همراه با مزایا و فواید فراوان گسترش یافته است. در این مطالعه از دستگاه پلاسما جت که از منبع تغذیه AC با فرکانس بالا تشکیل شده است استفاده می شود. الکترودها به یک منبع تغذیه با ولتاژ بالا متصل می شوند و پلاسما بین آنها در دمای اتاق و فشار اتمسفر تشکیل می شود. در این تحقیق سطحی از 6 قطعه شامل شیشه، گرافیت، پلاستیک، سرب، آلومنیوم و الیاف برای تمیز کردن سطح پلاسما مورد بررسی قرار گرفته است و از نانوفوکوس و میکروسکوپ دیجیتال برای تشخیص تغییرات در سطوح قبل و بعد از اعمال پلاسما استفاده شده است. نتایج بدست آمده حاکی از آنست که آلودگی سطحی از طریق پردازش پلاسما حذف شده است.

در این مقاله به کمک مدل مداری خازنی، رابطه ی ولتاژ آستانه را برای یک افزاره ی سیلیکون بر روی الماس محاسبه می نماییم. برای مدل خازنی این ادوات با در نظر گرفتن این نکته که در این ساختار در مقایسه با افزاره های سیلیکون بر روی عایق، الماس جانشین دی اکسید سیلیکون دفن شده گردیده است، می توان از مدل خازنی ادوات سیلیکون بر روی عایق (با در نظر گرفتن مشخصات الماس به جای دی اکسید سیلیکون دفن شده) استفاده نمود. در این راستا در ابتدا به بررسی تمامی خازن های موجود در مدل مداری در نظر گرفته شده ی این افزاره پرداخته و با ارائه روابط تحلیلی، راه را برای محاسبه ی این خازن ها هموار می نماییم. همچنین با به کار بردن روش تحلیلی گره در دو نقطه ی موجود در این مدل مداری با پتانسیل سطوح 𝜳, s1و 𝜳, s2، رابطه مورد نظر محاسبه می گردد. هدف از این محاسبات علاوه بر استخراج رابطه ی ولتاژ آستانه از مدل خازنی این ادوات، ایجاد یک رابطه، با دقت عمل مناسب جهت پیش بینی عملکرد این افزاره ها در شرایط آستانه می باشد. به همین جهت نتایج بدست آمده از این روابط تحلیلی را در ابعاد مختلف ترانزیستور با مقادیر حاصل از شبیه سازی افزاره مقایسه نمودیم که حاصل آن یک تطبیق مطلوب بین این نتایج می باشد. همچنین در نتایج حاصل شده می توان تاثیر تغییرات ابعاد قسمت های مهم افزاره ی سیلیکون بر روی الماس همچون ضخامت لایه اکسید گیت، ضخامت لایه سیلیکونی زیر گیت، ضخامت لایه الماس دفن شده را بر روی ولتاژ آستانه مشاهده نمود.

در این مقاله نقش داده کاوی و یکپارچه سازی داده های منابع انسانی ارائه شده است. داده کاوی یکی از راه های تحلیل و استفاده از اطلاعات است که با استفاده از روش های تخصصی آماری و منطقی به تحلیل داده های بزرگ مقیاس می-پردازد و به موسسات در اخذ تصمیم های کلان کمک می کند. اهداف مدیریت بهتر داده های منابع انسانی و بررسی ارتباط بین مدیریت منابع انسانی (HRM)، داده کاوی و مدیریت اقتصادی است. درک عمیق دانش نهفته در داده های منابع انسانی برای موقعیت رقابتی شرکت و تصمیم گیری سازمانی حیاتی است. تجزیه و تحلیل الگوها و روابط در داده های منابع انسانی بسیار مهم می باشد. داده های منابع انسانی معمولاً برای پاسخگویی به سوالات پردازش می شوند. از آنجایی که داده های منابع انسانی به پردازش داده ها یعنی وارد کردن داده ها و ذخیره آن ها در پایگاه داده برای اهداف گوناگون نظیر گزارش گیری نیاز دارد، می بایست به داده های قابل اندازه گیری توجه کرد. مقاله حاضر به بررسی تحقیقات در مورد داده کاوی منابع انسانی می پردازد تا به طور سیستماتیک پیشرفت های اخیر و همچنین وظایف باقی مانده برای کارهای اینده را کشف کند. در این مقاله نشان داده می شود که داده کاوی و یکپارچه سازی داده ها، الگوهای مفیدی را از این مجموعه داده بزرگ استخراج می نماید. در این مقاله پیشنهاداتی نیز جهت جمع آوری داده ها و توانایی داده کاوی جهت افزایش عملکردها ارائه می گردد.

در نسل پنجم شبکه های ارتباطی (5G)، تخصیص منابع شبکه با بهره گیری از فناوری برش بندی متناسب با نیازمندی خدمات صورت می پذیرد. استفاده از برش بندی شبکه موجب ارائه خدمات متفاوت در یک زیرساخت ارتباطی مشترک از جانب اپراتورهای شبکه های مخابراتی شده و انعطاف پذیری شبکه را افزایش می دهد. به منظور تخصیص منابع هر برش، یکی از تکنیک های متداول دسترسی که در نسل های مختلف شبکه موبایل مورد استفاده قرار می گیرد، جداسازی منابع از طریق زمان، فرکانس یا کد است که با تکنیک های دسترسی چندگانه متعامد (OMA) شناخته می شوند. در کنار این تکنیک دسترسی، در 5G تکنیک دسترسی چندگانه غیرمتعامد (NOMA) به منظور ایجاد قابلیت پشتیبانی از بیش از یک کاربر، از طریق تخصیص غیرمتعامد منابع با توجه به افزایش روزافزون تعداد کاربران و ترافیک آن ها و نیاز به افزایش بهره وری طیفی و پشتیبانی از اتصالات انبوه مطرح شده است. در این مقاله، با هدف افزایش بهره وری انرژی و گذردهی، از ترکیب OMA و NOMA در برش بندی شبکه استفاده شده است. به این منظور، مسئله برش بندی شبکه با هدف بهره وری همزمان انرژی و گذردهی در شبکه های نسل پنجم با دسترسی ترکیبی به صورت یک مسئله بهینه سازی چندین هدفه مدل سازی شده و از طریق ابزار CVX مورد حل قرار می گیرد. نتایج به دست آمده از ارزیابی بیانگر تخصیص بهینه منابع و دستیابی به هدف مسئله است.

در سال های اخیر کاربردهای روش های یادگیری ماشین به طور گسترده برای حل چالش های پیچیده در زمینه های کاربردی مختلف، مانند کاربردهای پزشکی، مالی، محیطی، بازاریابی، امنیتی و صنعتی مورد استفاده قرار گرفته اند. توانایی یادگیری ماشین در بررسی حجم بزرگی از داده ها، شناسایی روابط بین آنها و ارائه الگوهایی جهت تفسیر داده ها است. یادگیری ماشین می تواند به افزایش قابلیت اطمینان، عملکرد، پیش بینی پذیری و دقت سیستم های تشخیصی برای بسیاری از بیماری ها در حوزه پزشکی کمک کند. به احتمال بسیار زیاد نسل بعدی متخصصان مراقبت های بهداشتی(پزشکی و پرستاری) با مجموعه ای از نوآوری ها مواجه می شوند که با هوش مصنوعی و به صورت خودران کار می کنند و ممکن است در طول دوره مسئولیت حرفه ای خود زمان کافی برای یادگیری در مورد فریم ورک های یادگیری ماشین که این سیستم ها را هدایت می کنند نداشته باشند. آموزش پزشکان مشتاق و ارائه دهندگان خدمات پزشکی با دوره های پایه ای مناسب در یادگیری ماشین، به عنوان بخشی از آموزش تحصیلات تکمیلی و آموزش پزشکی و پرستاری، احتمالا آن ها را به عنوان پزشکان آشنا به فناوری پیشرفته و ارائه دهندگان خدمات نوین پزشکی در آینده تبدیل خواهد کرد.

امروزه حملات پیشرفته ی سایبری، با ضربه زدن به زیرساخت های حیاتی خطرهای جدی را برای اقتصاد و امنیت ملی کشورها پدید آوردهاند. متاسفانه غالبا مهاجمین و بدافزارهای رایانه ای یک قدم از سیستم های امنیتی جلوتر می باشند. از این رو باید به جای انتظار برای مواجهه با تهدیدات و هجمه های احتمالی، یعنی همان روش های پیشین دفاع سایبری، به دنبال راه حلی قویتر و هوشمندانه تر برای از میان بردن آن خطر احتمالی باشیم. اینجاست که نظریه "دفاع سایبری فعال" مطرح می شود که بخش اساسی آن آگاهی وضعیتی سایبری می باشد. طی چند سال اخیر دفاع سایبری فعال و آگاهی وضعیتی به عنوان یک راهبرد جدید دفاعی در حوزه سایبر، بین متخصصان و دانشمندان جهانی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است و کشورهای بزرگ دنیا راهبردهای دفاعی خود را بر مبنای آن تبیین می کنند. هر کشور بر اساس زیرساخت های داخلی و ساختار خود، تعریف و رویکردی متفاوت از دفاع سایبری فعال دارد. در این بین، کشور ایران به عنوان یکی از قدرت های سایبری دنیا باید به این سمت حرکت نموده و راهبردهای دفاعی خود را متناسب با تهدیدات به روز نماید. در این مقاله ضمن ارائه یک تعریف جدید از دفاع سایبری فعال و جمع آوری تکنیک های منحصر به فرد آن، بر اثربخشی و بازدارندگی این نوع دفاع تاکید می گردد. در ادامه با بررسی برخی از ابعاد دفاع سایبری فعال و بخش اساسی آن یعنی آگاهی وضعیتی سایبری، لزوم ارائه یک مدل گسترده آگاهی وضعیتی بر مبنای راهبردها و تکنیک های این نوع دفاع نشان داده می شود.

این روزها نوعی از شبکه ها گسترش پیدا کرده اند، که به شبکه های نرم افزار محور (SDN ) معروف می باشند. به کمک شبکه های نرم افزار محور، مدیریتی آسان، منعطف و یکپارچه خواهیم داشت. در واقع شبکه های نرم افزار محور برای کاهش پیچیدگی شبکه، کنترل و مدیریت کل شبکه از یک مکان متمرکز توسعه داده شده اند [1]. در شبکه های نرم افزار محور کنترل کننده تنها موجودی است که دید کاملی از شبکه دارد و به عنوان مغز عمل می کند که بر اساس دانش کلی خود از شبکه، مسئولیت مدیریت ترافیک را بر عهده دارد. بنابراین، یک مهاجم تلاش می کند تا ترافیک مخرب را به سمت کنترلر هدایت کند که می تواند منجر به فلج شدن کل شبکه شود [2]. بنابراین، استقرار سیستم های تشخیص نفوذ (IDS ) برای نظارت بر فعالیت های مخرب، بخش مهمی از معماری شبکه می باشد. در این مقاله، برای تشخیص ناهنجاری های امنیتی از تکنیک های یادگیری عمیق بهره می بریم. روش پیشنهاد شده در این مقاله دارای چندین مرحله می باشد. در مرحله نخست انتخاب ویژگی به عنوان یک مرحله اختیاری برای انتخاب برخی از مهم ترین ویژگی های مرتبط با مسئله تشخیص ناهنجاری های امنیتی شبکه انتخاب می شود. سپس با توجه به اینکه مجموعه داده مورد ارزیابی از نظر توزیع کلاس ها نامتعادل می باشد، روش متعادل سازی SMOTE برای متعادل کردن داده ها مورد استفاده قرار می گیرد. نتایج حاصل از متوازن سازی داده ها و عدم متوازن سازی داده ها به دست آمده است. در نهایت برای آموزش مدل پیشنهاد شده از شبکه عصبی کانولوشنی استفاده شده است. پس از آموزش مدل به تست و ارزیابی مدل پیشنهاد شده پرداخته می شود. نتایج ارزیابی نشان می دهد که در حالت کاهش ویژگی و متوازن سازی داده ها طبقه بند CNN پیشنهادی به دقت 88/96 و در حالت کاهش ویژگی و عدم متوازن سازی داده ها به دقت 18/98 و در حالت عدم کاهش ویژگی و متوازن سازی داده ها به دقت 35/97 و در حالت عدم کاهش ویزگی و عدم متوازن سازی داده ها به دقت 57/98 درصد دست پیدا کرده است.

تقریبا از چهار دهه پیش یادگیری عمیق و داده های زیست پزشکی در حال تکامل و تغذیه یکدیگر هستند. گستردگی، پیچیدگی و رشد روز افزون داده های زیست پزشکی، توسعه روش های جدید یادگیری عمیق را سبب شده است و کاربرد این روش ها در داده های زیست پزشکی منجر به اکتشافات علمی و راه حل های عملی شده است. پیشرفت های انتزاعی در زیست و تکنولوژی های زیستی، حجم بسیار زیادی از داده های زیستی و فیزیولوژیک را ایجاد کرده است، از جمله تصویر های پزشکی، الکتروانسفالوگرافی، نقشه های ژنوم و توالی-های پروتئینی. یادگیری با استفاده از این داده ها منجر به تسهیل درک ما نسبت به سلامت و بیماری های انسان می شود. الگوریتم های مبتنی بر یادگیری عمیق که از شبکه های عصبی مصنوعی توسعه پیدا کرده اند، توانایی بالایی برای استخراج کردن ویژگی و الگوهای یادگیری از داده های پیچیده را از خودشان نشان داده اند. هدف این تحقیق فراهم کردن مروری بر روی تکنیک های یادگیری عمیق و بعضی از جدید ترین کاربرد های آن ها در زمینه ی زیست پزشکی می باشد. ما نخست معماری های مولد یادگیری عمیق و کاربردهای آن را بررسی می کنیم. سپس دو بخش دیگر از معماری های یادگیری عمیق، یعنی معماری های وابسته و معماری های ترکیبی یادگیری عمیق را معرفی می کنیم. در نهایت بعضی از نمونه های کاربردی روش یادگیری عمیق ارائه می گردد.