همایش ملی تحقیقات میان رشته ای در مدیریت و علوم انسانی
سال:1403 | دوره:11 |تعداد مقالات:8

اصل برائت کیفری به عنوان یکی از اصول بنیادین حقوقی، در نظام های قضایی مختلف جهان جهت رعایت دادرسی عادلانه جایگاه ویژه ای دارد. این اصل به معنای بی گناه بودن هر فرد تا زمان اثبات جرم او در دادگاه صالح و با رعایت تمامی ضمانت های قانونی است و تا زمانی که جرم فردی به طور قانونی ثابت نشود، باید او را بی گناه فرض کرد. در این مقاله به بررسی مفهوم، اهمیت، مبانی و محدودیت های اصل برائت کیفری پرداخته شده است و جنبه های مختلف رعایت این اصل شامل بار اثبات اتهام، کیفیت اثبات جرم و رفتار مقامات مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین جایگاه این اصل در حقوق ایران و تطبیق آن با اسناد بین المللی حقوق بشر مورد تحلیل قرار گرفته و ادله اثباتی آن در شرع مقدس ارائه شده است. اصل برائت کیفری نه تنها از منظر حقوقی بلکه از رویکرد اقتصادی نیز قابل تحلیل است و این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته و شیوه گردآوری اطلاعات در آن بهره گیری از منابع کتابخانه ای است، با ترکیب دیدگاه های حقوقی و اقتصادی، به بررسی جامع اصل برائت کیفری پرداخته است. تحلیل اقتصادی حقوق با بررسی تابع سود و زیان مربوط به اجرای این اصل، به ارزیابی کارایی و اثربخشی آن می پردازد و تلاش می کند تا به این سوال پاسخ دهد که آیا اجرای کامل این اصل از نظر رویکرد تحلیل اقتصادی حقوق توجیه پذیر است و به دنبال تقویت این اصل بنیادین حقوقی و افزایش کارایی سیستم قضایی است. با وجود اهمیت اصل برائت کیفری در دادرسی عادلانه، به موجب اقتضائات عدالت حقوقی و مصالح عمومی محدودیت هایی نیز در قالب اماره مجرمیت وجود دارد که اعمال آن باید به صورت استثنایی و تنها در موارد ضرورت اعمال شود و با رعایت همه اصول دادرسی عادلانه همراه باشد.

حق بر صلح یکی از بنیادی ترین حقوق بشر است که به حق ذاتی هر فرد برای زندگی در جامعه ای عاری از خشونت، جنگ و درگیری اشاره دارد. اما مفهوم صلح تنها به معنای نبودن جنگ نیست. صلح مثبت ابعادی گسترده تر از صلح منفی دارد و به ایجاد ساختارها و شرایطی می پردازد که از وقوع خشونت جلوگیری می کند و زمینه را برای توسعه پایدار و عدالت اجتماعی فراهم می کند. ایجاد و حفظ صلح بین المللی مهم ترین هدفی است که سازمان ملل متحد برای دستیابی به آن تاسیس شده است. در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته است و شیوه گردآوری اطلاعات در آن بهره گیری از منابع کتابخانه ای است، مفهوم صلح و حق بر صلح مبتنی بر اسناد بین المللی که تاکنون به تصویب رسیده اند، مورد بررسی قرار گرفته و تقسیم بندی آن به دو دسته صلح منفی و صلح مثبت مطرح شده است. میزان گستره هر کدام از این دو با تدقیق در الفاظ و عبارات قانونگذار در این اسناد تبیین شده و مشخصات و تفاوت های هر یک مورد اشاره قرار گرفته است. ضمن اشاره به توسعه حقوق در جهت تعریف حق بر صلح به معنای مثبت آن، ایراد حقوقی موجود در تعریف صلح مثبت به عنوان یک حق بیان شده است. سپس با استفاده از ابزار تحلیل اقتصادی حقوق، امکان سنجی واقعی تحقق صلح بعد از مرحله تعریف و شناسایی آن با نهادها و سازوکار موجود مبتنی بر منشور ملل متحد و ریشه های آن مورد بررسی قرار گرفته است و راهکار مناسب آن برای بسترسازی جهت توسعه و ترویج صلح و استیفای همه جانبه حقوق بشری ارائه شده است.

رعایت همه جانبه حقوق بشر برای زندگی در جامعه ای عادلانه و صلح آمیز ضروری است و از جایگاه مهم و منحصر به فردی در جامعه بین الملل و حقوق بین الملل برخوردار است و از باب گستره وسیع آن توسط اسناد مختلف بین المللی به جنبه ها و زوایای مختلف آن پرداخته شده است اما برای استیفای کامل حقوق بشر نمی توان به صورت یک جانبه صرفاً متوسل به اقدامات سازمان های بین المللی شد و در کنار تمامی تلاش های علمی، نهادی و اجرایی، یک همراهی مستمر، فعالانه و آگاهانه و فعالیت هدفمند و آینده نگرانه از سوی مردم با اراده فراسازمانی و فرامنطقه ای ضروری است. این نقش آفرینی فعالانه مردم نیازمند ملزوماتی است. یکی از تجهیزات و ملزومات این مسیر آشنایی و آگاهی مردم است. این نیاز به آگاهی و اطلاع عموم از حقوق را می توان از طریق آموزش تامین کرد. آموزش حقوق بشر نقشی اساسی در توانمندسازی افراد برای درک حقوق و آزادی های خود، دفاع از خود و دیگران در برابر نقض حقوق بشر، مشارکت فعال در جامعه و ایجاد تغییرات مثبت دارد. مقوله آموزش فرایندی مستمر است که با بهره گیری مناسب از ابزار قدرتمند تکرار می توان پایه های آن را تقویت کرد و با تکیه بر رویه های تکرارپذیر و هدفمند، دستیابی به هدف تسهیل می یابد. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای جایگاه و ضرورت آموزش در زمینه تحقق حقوق بشر و دستیابی به صلح مورد بررسی و تبیین قرار گرفته است.

همانگونه که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش همه جنبه های آموزش به دانش آموزان حائز اهمیت است، آموزش تفکر انتقادی و تربیت اجتماعی به دانش آموزان از اولویت های سیستم آموزش و پرورش محسوب می شود که در جهت آموزش دانش آموزان معلمان در رأس نظام آموزش و پرورش قرار دارد. به همین جهت این مقاله با هدف تأثیر معلّم در فرایند تربیت اجتماعی و تقویت تفکر انتقادی دانش آموزان انجام شده است. که برای انجام این مقاله به نظرات متخصصان و پژوهش های انجام شده در این زمینه اهمیت داده شد بنابراین یک مقاله به روش توصیفی با رویکردی کیفی انجام شده است. در نهایت نتایج بیانگر این بود که آشنایی هرچه بیشتر دانش آموزان با تربیت اجتماعی و تفکر انتقادی بیشتر از طریق معلمان و در فضای مدرسه انجام پذیر است. و دانش آموزان زمانی که تحت تأثیر رفتار و آموزش معلمان خود قرار بگیرند بیشترین تأثیر را در همه جنبه های اخلاقی و آموزشی از آنها می برند. و همچنین تجارب و اهداف معلمان و همچنین نیازهای دانش آموزان، تعیین کننده آنچه که باید در این زمینه توسعه یابد است. به همین جهت برای آموزش تفکر انتقادی، و تربیت اجتماعی دانش آموزان راهکارهای عملی زیادی توسط محققان و مربیان مختلف ارائه شده است که اصلی ترین آنها تأثیر معلم در رشد این تفکرات در دانش آموزان می باشد.

پیاده سازی و استقرار سیستم های مدیریت منابع انسانی الکترونیک (E-HRM) به عنوان یک رویکرد نوین در بهبود فرآیندهای منابع انسانی در سازمان ها، به ویژه در بخش های عمومی، اهمیت زیادی یافته است. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر پیاده سازی سیستم های E-HRM در شهرداری مشهد بر افزایش رضایت شغلی کارکنان انجام شده است. مسئله اصلی این تحقیق، ارزیابی میزان تأثیر این سیستم ها بر رضایت شغلی کارکنان شهرداری مشهد و شناسایی ابعاد مختلف این تأثیرات است. برای دستیابی به این هدف، تحقیق از روش توصیفی-پیمایشی بهره برده و داده ها از طریق پرسشنامه های ساختاریافته از 250 نفر از کارکنان شهرداری مشهد جمع آوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که پیاده سازی سیستم های E-HRM به طور معناداری بر افزایش رضایت شغلی کارکنان تأثیرگذار است. به ویژه، ابعاد شفافیت در فرآیندهای منابع انسانی، بهبود فرآیندهای ارزیابی عملکرد، کاهش زمان پردازش اطلاعات و ارتقاء ارتباطات داخلی میان کارکنان و مدیران، بیشترین تأثیر را بر رضایت شغلی داشته اند. همچنین، تحلیل ها نشان داد که کارکنان در سازمان هایی که از این سیستم ها استفاده می کنند، احساس بهتری از شفافیت و عدالت در فرآیندهای منابع انسانی دارند. در نهایت، این تحقیق بر اهمیت توجه به زیرساخت های فناوری اطلاعات و آموزش کارکنان برای بهره برداری کامل از مزایای E-HRM تأکید می کند. پیاده سازی موفق سیستم های E-HRM می تواند به بهبود کارایی منابع انسانی و در نتیجه افزایش رضایت شغلی کارکنان در شهرداری مشهد کمک کند.

متدولوژی های مختلفی جهت نیل به بهره وری از دیدگاه فرآیند محوری وجود دارد. که آنها را می توان به دو دسته متدولوژی های اصلاح فرآیند و متدولوژی های تغییر فرآیند که همان روش تغییر ریشه ای فرآیند است، تقسیم نمود. فرآیند محوری با ارائه الگوئی جدید از مدیریت، شیوه رهبری در سازمان ها را در جهت استفاده بهینه از امکانات فراهم می نماید و همچنین با حذف کارهای بدون ارزش افزوده موجب می شود از پرسنل، روش ها و تجهیزات استفاده بهتری به عمل آید که تمامی این عوامل موجبات ارتقاء بهره وری را فراهم خواهد ساخت. استقرار چرخه مدیریت بهره وری در سازمان های ایران موجب می گردد که به موضوع بهره وری و بهبود آن به صورت یک فرآیند مستمر نگریسته شده و نیل به رشد اقتصادی بالا از محل ارتقای بهره وری سازمان های دولتی و خصوصی در دستور کار مدیران و مسئولین قرار گیرد. مقاله حاضر کوشش می کند تا چگونگی استقرار چرخه مدیریت بهره وری با رویکرد اصلاح و بهبود فرآیند ها را در بانک پارسیان را مورد واکاوی و مداقه قرار دهد.

ایرانیان از اقوامی هستند که در طی سالهای متمادی وجود فرش را به عنوان یک ضرورت در خانه هایشان حفظ کرده اند. فرش دستبافت ایرانی از دیر باز همواره نقشی انکارنشدنی در هویت خانه های ایرانی داشته و دارد و این محصول به واسطه غنای بینظیری که در طرحهای بدیع و نقوش ارزشمند و رنگهای منحصر به فرد خود دارد باعث ایجاد احساسات لطیف و زیبا در انسان میگردد. با توجه به این مهم هدف از این مطالعه بررسی تاثیر نقوش و رنگهای فرش ایرانی بر آرامش و سلامت روانی افراد بوده است. روش پژوهش در این تحقیق به شکل مروری نظام مند بوده و تلاش شده تا از منابع معتبر اعم ار کتب و مقالات موجود مطالب مرتبط با موضوع پژوهش استخراج شده و مورد استنتاج واقع شوند. نتایج این مطالعه نشان داد: که فرش های ایرانی، به واسطه رنگ ها و نقوش خود، نه تنها یک اثر هنری زیبا هستند بلکه ابزاری موثر برای بهبود سلامت روان و ایجاد حس آرامش و تعادل در زندگی افراد به شمار می روند. این موضوع می تواند راهکاری برای استفاده از فرش در هنر درمانی و بهبود کیفیت زندگی در محیط های مختلف مانند خانه ها و فضاهای عمومی باشد. با توجه به اهمیت روزافزون مشکلات روانی در جامعه امروزی، استفاده از فرش های ایرانی و توجه به تأثیرات آن ها می تواند به عنوان یک راهکار برای ارتقای سلامت روان و بهبود کیفیت زندگی افراد مطرح شود. در نهایت، می توان گفت که شناخت بهتر از تأثیرات فرهنگی و روانی فرش های ایرانی به درک عمیق تری از هنر و فرهنگ ایران منجر خواهد شد.

در این تحقیق تلاش شده است تا نخست مبانی اندیشی خانه با عنایت به نقش آن در فهم فضای معماری معاصر، از حیث دقّت سینماتیک تشریح گردد تا بتوان به استناد آن به باز-اندیشی آستانه ها در معماری پرداخت. خوانش انتقادی متون ماحصل یک دیدگاه دگراندیش از بنیان تاریخ فلسفه است، به موازات ورود به دامنه اکسپرسیونیستیِ دیگر هنرها از جمله سینما در فرمالیسم معماری نیز پدیدار می گردد. در این پژوهش از زاویه دید تفاوت، اثری هنری(فیلم جدایی ساخته اصغر فرهادی) با محوریّت فراموشی نهاد خانه و خانه-واده مورد نقد قرار گرفته شده است. مسالهی محقّق در تدوین این خوانش بینا رشته ای، گریز از این نوع دریافت با پیوستار به فهمی سینماتیک از فضاهای آستانه ای در سینما دارد. که سعی برآن شد تا به این پرسش پاسخ دهد که چگونه می توان گشودگی در آستانه خانه را براساس نسخه ای سینمایی در خانه-واده یی در آستانه جدایی در یک پژوهش هنری، مورد کاوش قرار داد؟ با این تاکید که در زیرمتن این واکاوی نشانه شناسانه، ضرورت تعمیق ظرفیّت های طراحی معماری با هدف گریز به مبانی تئوری هویّت ساز با کاوش در مدخل خانه آغاز شد. این تحقیق از نظر فرآیند اجرا واجد شرایط پژوهش های کیفیِ انتقادی است. روش شناسی تحقیق برگرفته از مبانی دیکانستراکشن یا ساختارگشایی است. منطق اجرای پژوهش ابداکسیون است. از نظر زمان یک پژوهش تاریخی، گذشته نگرانه است. از نظر هدف، پژوهش استفهامی با سطح تحلیل انتقادی و با باور آزاد پژوه است. ماحصل یافته ها و نتیجه آنکه در یک باز-آفرینی خلّاق، موجبات هم اندیشی و گفتمان علوم انسانی با هنر و معماری گشت. بنابراین معماری خانه ی مطلوب، زمانی محقّق خواهد شد که بارور ساختن پرداختی آستانه ای و هویّت ساز را در تعمیم فضاسازی خانه های معماری معاصر، فرهنگ پایبندی به کانون خانه و خانواده لحاظ سازد. این رهیافت، به ویژه پس از بحران کرونا در رویکرد به خانه برگشتن در پژوهش های بینارشته ای در ایران و جهان تعمیق بیشتری یافته است.