هدف از مطالعة حاضر، بررسی فضای واکه ای و بازنمایی جایگاه واکه های فارسی معیار با محاسبة یک مرکز ثقل (صفر واکه ای) و استفاده از تکنیکی هندسی-آماری است که منجر به شکل گیری «صفحة نانوشتة واکه ای» یا به اختصار «صَناو» شده است. بدین منظور، مختصات دو سازة اولِ شش واکة سادة زبان فارسی (/i, e, a, ɑ , o, u/) برمبنای صفر واکه ای محاسبه و به «صَناو» منتقل شد. نتایج به دست آمده حاکی از آنست که محاسبة صفر واکه ای، موجب ثبات سیستم در مرکز شده و قدرت تفکیک واکه ای و میزان هم پوشانی فضاهای واکه ای را در گروه های جنسیتی مردان و زنان افزایش می دهد. تقسیمات باندهای 25 درصدی که با الهام از چارک های آماری ایجاد شدند، دامنة واکه ها را تحدید و طبقات واکه ای را به طور نظام مند از هم تفکیک نمود. از برخورد این باندها برروی صَناو، شبکه ای از خانه های شانزده گانه در هر ربع ایجاد شد که موجب شکل گیری «صفحة باینری واکه ای» یا به اختصار «صَباو» شده است. در هریک از خانه های این صفحه، زوج های مرتب دو پارامتر F1/F2 دارای ارزش باینری (± ) می باشند. جایگاه واکه ها براساس زوج های مرتب، در جدولی جداگانه ارائه شده است. نهایتاً، به اعتبار مشاهدات مشخص شد، واکة [a] که در نمودارهای سنتی به عنوان واکه ای «پیشین» شناخته می شد، یک واکة «مرکزی» است. این تفاوت به لحاظ دیداری نیز برروی نمودارهای سنتی قابل تشخیص می باشد، به طوری که جایگاه واکة [a] برروی محور افقی، با واکة هم طبقة خود، یعنی [i]، دارای فاصلة نسبتاً زیادی می باشد. واکة [ɑ ] نیز با حساسیت بیش تر، در طبقة «نزدیک پسین و نیمه افتاده» مکان یابی شده است.