علوم پزشکی زانکو
سال:1397 | دوره:19 | شماره:60 |تعداد مقالات:9

زمینه و هدف: زندان ها یکی از مهم ترین مکانهای ابتلا و انتقال هپاتیت C هستند. هدف این مطالعه مروری سیستماتیک و متاآنالیز برشیوع هپاتیت C در زندانیان ایران می باشد. مواد و روش کار: فرآیند جستجو در پایگاه های بین المللی Scupos، Medline (PubMed) و Science Direct و Google Scholar و پایگاه های ایرانی SID, Magiran با استفاده از کلیدواژه های فارسی هپاتیت C، زندانیان، ایران و واژه های انگلیسی معادل آن ها شامل Hepatitis C، Iran، prisoners و ترکیبات احتمالی در زبان های فارسی و انگلیسی برای بازه زمانی 1380 تا 1395 انجام شد. ناهمگنی مطالعات با استفاده از شاخصI2 بررسی و تحلیل داده ها در نرم افزار Comprehensive Meta-Analysisانجام شد. یافته ها: از کل مقالات یافت شده تعداد 11 مقاله شرایط ورود به آنالیز را داشتند. شیوع کلی هپاتیت C در زندانیان ایران 6/18 درصد (1/27-4/12 درصد: حدود اطمینان 95%) به دست آمد، بیش ترین شیوع هپاتیت Cدر زندانیان رشت با 4/45 درصد (50-9/40 درصد: حدود اطمینان 95%) (12) وکم ترین شیوع هپاتیت C در زندانیان اصفهان با 4/7 درصد (5/12-2/4 درصد: حدود اطمینان 95%) به دست آمد (19). نتیجه گیری: با توجه به اینکه شیوع هپاتیت C در زندان های ایران بالا بوده لذا توصیه می گردد تا مسئولین و سیاست گزاران سلامت به پیشگیری وکنترل این بیماری در زندان ها توجه بیشتری نشان دهند.

زمینه و هدف: شرایط جوی محیط کار در بهداشت حرفه ای در رده عوامل فیزیکی زیان آور تقسیم بندی می شود و پایش فردی، محیطی و کنترل این عامل زیان آور در محیط های کار بر اساس مقررات بهداشتی الزام گردیده است. لذا در این مطالعه چگونگی مواجهه کارگران با گرما و میزان تنش گرمایی در نانوایی های سنتی و ماشینی شهر کرمانشاه را در آذر و دی ماه 1392مورد بررسی قرار داده ایم. روش بررسی: در این مطالعه، از میان 213 نانوایی لواش سنتی و ماشینی سطح شهر کرمانشاه، تعداد 63 نانوایی با 116 نفر شاغل به طور تصادفی انتخاب گردید و شاخص استرس گرمایی WBGT در ناحیه کمر و نزدیک به شاطر اندازه گیری شد. همچنین از پرسشنامه ارزیابی مقدماتی تنش گرمایی، جهت بررسی عوارض انتزاعی ناشی از گرما برای کلیه افراد شاغل در نانوایی های مورد مطالعه استفاده شده است. یافته ها: نتایج اندازه گیری ها نشان داد که میانگین شاخص WBGT در نانوایی های لواش ماشینی 2/79 ± 25/63 درجه سانتیگراد و میانگین شاخص WBGT در نانوایی های لواش سنتی 2/82± 28/55 درجه سانتیگراد بود، که بصورت معناداری شاخص WBGT در نانوایی های لواش سنتی بیشتر از نانوایی های لواش ماشینی می باشد ( 05/0p<). همچنین در استخراج عوارض انتزاعی براساس پرسشنامه، مشخص گردید، 64/6 درصد از شاغلین مورد مطالعه در هردو گروه لواش سنتی و ماشینی از درد های عضلانی رنج می برند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد در فصل زمستان نیز، شاخص استرس گرمایی WBGT در نانوایی های لواش سنتی بیشتر از حد مجاز بوده و از این نظر سلامت کارگران در نانوایی های سنتی شهر کرمانشاه نگران کننده است. همچنین این مطالعه نشان داد بیشتر کارگران شاغل در نانوایی های شهر کرمانشاه از دردهای عضلانی رنج می برند، لذا تحقیقات بیشتر برای ارائه راهکار مناسب جهت کاهش عوارض اسکلتی عضلانی کارگران شاغل در نانوایی ها توصیه می گردد.

زمینه و هدف: این مطالعه با هدف تعیین سطح سلامت روان و ارتباط آن با برخی متغیرهای زمینه ای پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر زنجان-1395 انجام گردید. روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی-مقطعی می باشد که در سال1395 انجام گرفته است. از 640 پرستار بیمارستان های آموزشی شهر زنجان 250 نفر به صورت تصادفی وارد مطالعه شدند. ابزار گرداوری داده ها شامل پرسشنامه سنجش سلامت روان 28سوالی و اطلاعات دموگرافیک بود. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش با نرم افزار spss22 و روش های آمار توصیفی و تحلیلی انجام شد. یافته ها: میانگین نمره کل سلامت روان در نمونه موردمطالعه 22/9بود. بین میزان سلامت روان و سن، جنس، تاهل، سمت شغلی، سابقه کاری و نوع استخدام ارتباط معنی داری وجود نداشت ولی با بخش کاری تفاوت معنی دار بود(p<0. 05)، به طوری که کارکنان بخش ویژه و اورژانس و همچنین بخش عمومی سلامت روان کمتری نسبت به سایر بخش ها داشتند. نتیجه گیری: با توجه به شیوع اختلال سطح سلامت روان در بین پرستاران شاغل در بیمارستان های آموزشی شهر زنجان به نظر می رسد وجود برنامه هایی جهت بهبود سطح روان از جمله برنامه های آموزشی برای بهبود سلامت روان پرستاران ضروری است.

زمینه و هدف: پیمان شکنی زناشویی، مسأله ای تکان دهنده برای زوج ها و خانواده ها می باشد همچنین پدیده ای رایج برای مشاوران و درمانگران ازدواج و خانواده است. همسران آسیب دیده از پیمان شکنی، در ابعاد عاطفی، روانی و جسمانی در برابر این بحران واکنش نشان می دهند. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخله مبتنی بر بخشش محور بر دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر، طراحی گردید. مواد و روش کار: پژوهش حاضر، مطالعه ای نیمه تجربی به شیوه پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و انتساب تصادفی است. جامعه پژوهش را کلیه زنانی تشکیل دادند که با مشکل پیمان شکنی همسر به کلینیک مشاوره و خدمات روان شناختی راستین در نیمه دوم سال 1395 مراجعه نموده بودند. نمونه پژوهش، 24 نفر از زنان بودند که به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند. آزمودنی ها در مراحل پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز 1996(CBM) پاسخ دادند. برای شرکت کنندگان گروه آزمایش، مداخله بخشش محور در 9 جلسه 1/5 ساعت بود. به شیوه گروهی برگزار شد، در حالی که گروه کنترل هیچگونه درمانی دریافت نکردند. داده ها توسط آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه (ANCOVA) در نرم افزار SPSSV20 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد، بین دلزدگی زناشویی آزمودنی های گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر مداخله مبتنی بر بخشش میزان دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر را در گروه آزمایش به طور معناداری کاهش داده است. نتیجه گیری: مداخله بخشش محور، در کاهش دلزدگی زناشویی زنان آسیب دیده از پیمان شکنی همسر موثر است. لذا استفاده مشاوران و درمانگران خانواده از این رویکرد، به عنوان یک گزینه مداخله ای مناسب، جهت درمان پیمان شکنی زوج ها سودمند می باشد.

زمینه و هدف: آبیلیزول در درمان بیماری اسکیزوفرنی و اختلالات دو قطبی به کار می رود. این مطالعه برای پی بردن به اثر داروی آبیلیزول بر تغییرات ون بدن و فاکتورهای کلیوی انجام گرفت. مواد و روش کار: در این مطالعه تجربی 50 سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار به 5 گروه 10 تایی تقسیم شدند. گروه کنترل، هیچ دارویی دریافت نکرد و گروه شاهد، آب مقطر به عنوان حلال دارو دریافت کرد. گروه های تجربی 1، 2 و 3 به ترتیب مقادیر mg/kg 15 و 10، 5 داروی آبیلیزول را به صوزت گاواژ و به مدت 28 روز دریافت کردند. در پایان دوره آزمایش، تغییرات وزن بدن مورد مطالعه قرار گرفت و نمونه خونی از همه گروه ها تهیه شد. کراتینین و نیتروژن اوره خون (BUN) اندازه گیری شدند. یافته ها: میان گروه های تجربی دریافت کننده مقادیر مختلف داروی آبیلیزول و گروه کنترل اختلاف معنی داری در میزان وزن بدن و کراتینین مشاهده نگردید. میزان نیتروژن اوره خون در گروه دریافت کننده مقادیر mg/kg 15و10 داروی آبیلیزول نسبت به گروه کنترل کاهش معنی دار نشان داد (05/0 > P ). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که احتمالا داروی آبیلیزول باعث کاهشنیتروژن اوره خون می شود.

سابقه و هدف:با توجه به اهمیت شبکه های هم تألیفی و موضوعی در گسترش تخصص گرایی و ارتقای کیفیت آثار علمی,هدف از انجام این پژوهش ترسیم و تحلیل شبکه های هم تألیفی و موضوعی دانشگاه علوم پزشکی کردستان در پایگاه استنادی علوم بین سال های 2016-2011 است.مواد و روش کار:جامعه ی مورد مطالعه,تولیدات علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان,نمایه شده در پایگاه استنادی علوم,طی سال های 2011 تا 2016 است.برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارHistCite,Excell و جهت ترسیم شبکه ها و تحلیل آنها از نرم افزار Citespace و Gephi استفاده شد.یافته ها:تعداد تولیدات علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان در سال های مورد بررسی,518 مدرک با 4914 استناد است.میانگین تعداد استناد به ازای هر مدرک,9 و الگوی هم نویسندگی غالب در این سال ها,الگوی پنج نویسندگی است.شاخص همکاری در سال های مورد بررسی 5/66,درجه ی همکاری 0/99 و ضریب همکاری0/98 است.تمایل پژوهشگران به ایجاد شبکه ی هم تألیفی بین سال های 2016-2011 افزایش یافته و بیشترین همکاری بین المللی پژوهشگران دانشگاه,با کشور کانادا است.در شبکه ی موضوعی ترسیم شده و میان موضوعات مورد پژوهش دانشگاه,بهداشت محیط,عمومی و حرفه ای,بیشترین مرکزیت درجه و داروسازی و داروشناسی بیشترین مرکزیت بینیت را دارند.نتیجه گیری:با توجه به بالا بودن همکاری علمی و هم تألیفی بین پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی کردستان,ایجاد زمینه های لازم جهت آغاز و تحکیم همکاری های بین المللی و ملی و ایجاد گروه های همکار علمی و تخصصی توصیه می شود.

زمینه و هدف: مشخص کردن رابطه دینداری دانشجویان با پیشرفت تحصیلی آنها، فاصله بین ابعاد مختلف دینداری و رشد علمی را در دانشگاه معین می نماید و مسئولین را در تصمیم گیری و برنامه ریزی برای جلوگیری از ایجاد شکاف بین ابعاد علمی و معنوی در محیط دانشگاه، یاری می رساند. این مطالعه با هدف تعیین پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان و رابطه آن با دینداری آنها اجرا گردید. مواد و روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی بود. جامعه مورد بررسی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کردستان بودند که از بین آنها 670 نفر در سال 1394 با روش نمونه برداری خوشه ای یک مرحله ای مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای استاندارد دو قسمتی با آلفای کرونباخ 824/0 بود که در مطالعات دیگران استفاده شده است. بخش اول آن سئوالات دموگرافیک دانشجویان مورد بررسی بود. بخش دوم آن در برگیرنده 26 سئوال در مورد ابعاد مختلف دینداری بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 و آزمون های آماری من ویتنی و کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: بیش از 90 درصد دانشجویان، به همه سئوالات پرسشنامه ها و حیطه های آن پاسخ داده و پرسشنامه ها را کامل کرده و برگرداندند که 301 نفر (49/5%) از آنها آقا و بقیه خانم بودند. میانگین نمره کلی دینداری برابر با 15/74± 88/52 بود. بین دینداری و پیشرفت تحصیلی دانشجویان مورد بررسی تفاوت آماری معنی دار مشاهد گردید ولی همبستگی بین آنها به صورت معکوس بود. کمترین و بیشترین نمره میانگین دینداری به ترتیب مربوط به بعد مناسکی (0/91± 2/68) و اعتقادی (0/84± 3/88) بود. بین جنسیت و دینداری دانشجویان مورد بررسی، تفاوت آماری معنی دار وجود داشت (001/0>p). نتیجه گیری: نتایج مطالعه بیان کننده همبستگی معکوس بین سطح دینداری و پیشرفت تحصیلی دانشجویان است که جای بررسی بیشتر دارد. نتایج این پژوهش می تواند شروعی برای بررسی بیشتر محققین امور فرهنگی دانشگاه باشد تا با طراحی برنامه های مناسب از جمله پژوهش های کیفی، دلایل این رابطه معکوس را پیدا کرده و برای رفع آن، اقدامات لازم را انجام دهند.

زمینه و هدف: رضایت شغلی به عنوان یک نگرش در خصوص چگونگی احساس مردم نسبت به شغل شان تعریف شده است که در مقوله ی بهره وری نیروی انسانی در سازمان ها به عنوان یک مسئله ی بسیار مهم مطرح است. لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش هوش هیجانی و مدیریت زمان در پیش بینی رضایت شغلی کارکنان بانک های شهر کرمانشاه در ماه های مهر و آبان سال 1395 صورت گرفته است. مواد و روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی است و جامعه پژوهش، کلیه کارکنان بانک های دولتی شهر کرمانشاه در سال 1395 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، 120 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های هوش هیجانی برادبری و گریوز، رضایت شغلی پادساکف و مدیریت زمان هاشمی زاده استفاده شد. برای تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی از روش همبستگی پیرسون و ضریب تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین رضایت شغلی و هوش هیجانی (0/682r=) و بین رضایت شغلی و مدیریت زمان (0/498r=) همبستگی مثبت معناداری در سطح 001/0 P< مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هوش هیجانی 21% و مدیریت زمان 41% از واریانس متغیر رضایت شغلی را پیش بینی کرد (001/0P<). نتیجه گیری: با توجه به رابطه هوش هیجانی و مدیریت زمان با رضایت شغلی، با آموزش و افزایش هوش هیجانی و مدیریت زمان، می توان رضایت شغلی و بالطبع آن میزان بهره وری در محیط کار را افزایش داد.