زیربنای همه جهت گیری های انسان در زندگی عقاید و باورهای اوست. بنابراین، عقیده بالاترین نقش را در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد. در سراسر ادوار، شعر یکی از دو رسانه قدرتمند و اثرگزار در افکار عمومی بوده است که این اثر گفتاری به عنوان یک اثر هنری ماندگار، حائز اهمیت است، چه در عصر جاهلیت و چه در عصر صدر اسلام شعر در همه موارد کاربرد داشته است. شعر عرب از دوره جاهلیت تا پایان اموی ها، سیر خود را به طور تقریبا یکنواخت طی و بنا به گردش روزگار دچار تغیر و تحول اندکی می شد. لکن با آغاز خلافت عباسی ها، تحولی چشمگیر در شعر، ادب و حتی فرهنگ عرب پدید آمد که بیشترین مظهر و جلوه گاه این تحول در موضوعات کلامی بود. این مقاله با مقایسه آرا کلامی: امامیه، اشاعره و معتزله، میزان و ابعاد تاثیرگذاری اندیشه جبرگرایی در شعر عربی مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین بررسی این مساله که شاعرانی چون بشار بن برد، ابوالعتاهیه، حمیری... که تا حدی توانسته اند با التزام مفاهیم کلامی از مضامین شعری به درآیند اشاره شده و به اشعار ابوالعتاهیه، کمیت که خود از نام آوران بوده و در اشعارشان به اثبات معتقدات کلامی پرداخته اند، اشاره رفته است.