هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش بسط و گسترش بر افزایش بازیابی آموخته ها در حافظه معنایی یادگیرندگان در دو نوع تکلیف درسی فیزیک و مطالعات اجتماعی با توجه به سطوح مختلف پیشرفت تحصیلی آنها بود. از روش تجربی و طرح گسترش یافته پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. 180 نفر دانش آموز دختر سال اول متوسطه به عنوان آزمودنی در قالب چهار گروه آزمایشی و دو گروه کنترل به صورت تصادفی انتخاب و جایگزینی شدند. به گروه های آزمایشی، روش های بسط و گسترش دانشی و بسط و گسترش معنایی آموزش داده شد، سپس به تمامی گروه ها در یک جلسه 2 ساعته یک تکلیف حافظه داده شد. بلافاصله آزمودنی ها در معرض پس آزمون مشترک بازیابی قرار گرفتند. اثرمندی آموزش راهبردهای بسط و گسترش به طور جداگانه برای آزمودنی های بالا، متوسط و پایین از لحاظ سطح پیشرفت تحصیلی بررسی شد. ابزار اندازه گیری متغیر وابسته، آزمونی بود که توسط معلمان هر کدام از دروس مطالعات و فیزیک به اجرا درآمد. نتایج تحلیل واریانس دوراهه (3×3) نشان داد آموزش انواع بسط و گسترش در هر دو زمینه تکلیف فیزیک و مطالعات بر بازیابی آموخته ها در حافظه معنایی موثر بود. در هر دو زمینه، گروه های آزمایشی 1 و 2 با گروه کنترل تفاوت معنی دار داشتند. همچنین در درس مطالعات اجتماعی میان متغیرهای نوع بسط و سطوح پیشرفت تحصیلی اثر متقابل دوگانه وجود داشت. بر این اساس نتیجه گرفته شد آموزش انواع بسط و گسترش به یادگیرندگان در حال تحصیل در افزایش بازیابی در حافظه معنایی آنها تاثیر معنی دار دارد، با این حال این تاثیر در تکالیف درسی مختلف یکسان نیست و به نوع محتوای مطالب یادگیری و نیز ویژگی های آزمودنی ها بستگی دارد.