یافته های نو در روان شناسی (روان شناسی اجتماعی)
سال:1390 | دوره:6 | شماره:20 |تعداد مقالات:10

این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کننده فرصت اعتراض به بی عدالتی در رابطه بین قرارداد روانی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی با رفتارهای غیراخلاقی به مرحله اجرا درآمد.جامعه آماری پژوهش را کارکنان یک شرکت صنعتی تشکیل دادند، که از میان آنها 263 نفر، به شیوه نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند.ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های محقق ساخته فرصت اعتراض به بی عدالتی، رفتارهای غیراخلاقی و قرارداد روانی، پرسشنامه رضایت شغلی (اسپکتور، 1985) و پرسشنامه تعهد سازمانی (اسپیروون کاتش، 2002) بودند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که: 1. فرصت اعتراض به بی عدالتی با قرارداد روانی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی دارای رابطه مثبت و معنادار، ولی با رفتارهای غیراخلاقی دارای رابطه منفی و معنادار (P<0.01) است. 2. نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که فرصت اعتراض رابطه تعهد سازمانی را با رفتارهای غیراخلاقی تعدیل می نماید. بدین معنی که وقتی فرصت اعتراض به بی عدالتی بالاست، تعهد سازمانی با رفتارهای غیراخلاقی دارای رابطه منفی و معناداری (P<0.01) است.

هدف از پژوهش حاضر مقایسه ناتوانی هیجانی، سبک های دلبستگی و استرس (فشار روانی) در بین کارکنان زن و مرد متاهل شرکت ملی حفاری اهواز بود. نمونه شامل 200 کارمند (100 مرد و 100 زن) بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده در سال 1389 انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها دربرگیرنده مقیاس ناگویی خلقی تورنتو TAS 20، پرسشنامه سبک های دلبستگی و پرسشنامه استرس هلمز و راهه بود. این تحقیق از نوع علی-مقایسه ای بود. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره حاکی از وجود تفاوت معنی دار بین کارکنان زن و مرد از لحاظ ناتوانی هیجانی بودو نتایج نشان دهنده ناتوانی هیجانی بالاتر مردان نسبت به زنان می باشد. همچنین تفاوت معنی دار بین کارکنان زن و مرد از لحاظ استرس وجود داشت و زنان استرس بیشتری را نسبت به مردان از خود نشان دادند. اما از لحاظ سبک های دلبستگی تفاوت معنی داری بین کارکنان زن و مرد مشاهده نشد.

هدف از پژوهش حاضر تعیین رابطه ساده و چندگانه ابعاد کیفیت زندگی کاری با تعهد سازمانی و مولفه های آن در کارکنان یکی از کارخانجات سیمان بوده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان مجموعه مورد مطالعه به تعداد 1000 نفر و از این تعداد، 280 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. نوع پژوهش توصیفی- همبستگی و ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های کیفیت زندگی کاری (والتون، 1973) و تعهد سازمانی (آلن و می یر، 1990) بودند. داده های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که، بین پرداخت منصفانه و کافی، تامین فرصت رشد و امنیت مداوم و توسعه قابلیتهای انسانی با هر سه بعد تعهد سازمانی- عاطفی، مستمر و هنجاری- وهمچنین بین محیط کاری ایمن و بهداشتی با تعهد عاطفی و تعهد هنجاری، بین قانون گرایی در سازمان و وحدت و انسجام اجتماعی با تعهد مستمر و هنجاری رابطه معناداری وجود دارد (p≤0.01). علاوه براین، نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین ابعاد کیفیت زندگی کاری، فقط پرداخت منصفانه و کافی قادر به پیش بینی معنادار تعهد عاطفی، پرداخت منصفانه و کافی به همراه توسعه قابلیتهای انسانی و قانون گرایی در سازمان قادر به پیش بینی معنادار تعهد مستمر، پرداخت منصفانه و کافی به همراه توسعه قابلیتهای انسانی قادر به پیش بینی معنادار تعهد هنجاری و در نهایت پرداخت منصفانه و کافی به همراه توسعه قابلیتهای انسانی قادر به پیش بینی معنادار تعهد سازمانی کلی هستند. بنابراین پژوهش حاضر نشان داد که بین ابعاد کیفیت زندگی کاری، تعهد سازمانی و مولفه های آن رابطه معناداری وجود دارد و ابعاد کیفیت زندگی کاری پیش بینی کننده تعهد سازمانی و مولفه های آن است.

هدف از پژوهش حاضر بررسی جهت گیری مذهبی و باورهای غیرمنطقی به عنوان پیش بینی کننده های افسردگی در بیماران مبتلا به MS شهر اهواز بود. نمونه شامل 120 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس در سال 1389 انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها دربرگیرنده آزمون باورهای غیر منطقی جونز (IBT)، مقیاس جهت گیری مذهبی آلپورت و پرسشنامه افسردگی بک (BDI - II) بود. این تحقیق از نوع همبستگی بود. نتایج تحلیل همبستگی پیرسون حاکی از وجود رابطه منفی معنی دار بین جهت-گیری مذهبی درونی و افسردگی در بیماران (p<0.001) بود.همچنین رابطه مثبت معنی دار بین جهت گیری مذهبی بیرونی و افسردگی در بیماران (p<0.004) بدست آمد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیری نیز وجود رابطه چندگانه را بین جهت گیری مذهبی درونی و بیرونی و باورهای غیرمنطقی با افسردگی در بیماران مورد تایید قرار داد. سطح معنی داری فرضیه ها در تحقیق حاضر 0.05 در نظر گرفته شد.

هدف از انجام این پژوهش پیش بینی ابهام و تعارض نقش، فرسودگی شغلی و ابعاد چهارگانه سرریز شدگی استرس مشاوران مراکز مشاوره شهر اصفهان بر اساس ویژگی های جمعیت شناختی آنان بود. روش انجام پژوهش توصیفی و از نوع علی مقایسه ای بود. سوال اصلی پژوهش این بود که آیا می توان ابهام و تعارض نقش، فرسودگی شغلی و ابعاد چهارگانه سرریز شدگی استرس مشاوران را بر اساس برخی ویژگی های جمعیت شناختی آنان پیش بینی کرد؟ جامعه آماری پژوهش مشتمل بر کلیه مشاوران شاغل در مراکز مشاوره شهر اصفهان، اعم از مراکز مشاوره دولتی و خصوصی بود که تعداد 118 مشاور به صورت تصادفی ساده انتخاب و پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. ابزارهای به کار رفته عبارت بودند از پرسشنامه سرریز شدگی استرس (گرزیواکز و مارکز، 2000)، مقیاس ابهام و تعارض نقش (ریزو، هوس و لیرتزمن، 1970)، پرسشنامه فرسودگی شغلی (مسلچ، 2001) و پرسشنامه جمعیت شناختی. یافته های پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نشان داد که مدل رگرسیون پیش بینی ابهام نقش بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی معنادار نبود (F=0.483 و P<0.832). در حالیکه برای تعارض نقش (F=38.54 و P<0.0001) و فرسودگی شغلی (F=6.66 و P<0.017) معنادار بود. ضمنا برخی از ابعاد سرریز شدگی استرس نیز بر اساس یک یا دو متغیر جمعیت شناختی قابل پیش بینی بودند (P<0.05).

هدف از پژوهش حاضر تاثیر آموزش مهارت کنترل خشم بر کاهش رفتارهای تکانشورانه و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال PTSD بود. این مطالعه از نوع نیمه تجربی با دو گروه کنترل و آزمایش انجام شد. نمونه شامل 22 نفر از جانبازان PTSD شهرستان دزفول بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به دو گروه 11 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری عبارت بود از پرسشنامه تکانشگری بارت (BIS) و پرسشنامه اضطراب کتل. سپس برنامه آموزشی کنترل خشم در هفت جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. پس از اجرای برنامه آموزشی مجددا از دو گروه پس آزمون گرفته شد برای تحلیل داده ها از کوواریانس استفاده شد و میانگین دو گروه در نمره های پس آزمون تفاوت داشت.نتایج در سطح (P<0.05) نشان داد اجرای برنامه آموزشی کنترل خشم باعث کاهش رفتارهای تکانشورانه و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال PTSD می شود.

پژوهش حاضر با هدف مقایسه تعهد سازمانی، دلبستگی شغلی و عملکرد وظیفه اعضای هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی و غیر پزشکی وهمچنین مقایسه این متغیر ها در میان زنان و مردان عضو هیات علمی یکی از شهر های دانشگاهی انجام، که از میان آنان تعداد 227 نفر به عنوان نمونه با استفاده از نمونه گیری طبقه ای نسبی در دسترس (111 نفر از دانشگاه علوم پزشکی، 65 نفر از فنی و مهندسی، 51 نفر از آزاد) انتخاب شدند. نوع پژوهش علی- مقایسه ای (پس رویدادی) و ابزارهای پژوهش، شامل پرسشنامه های تعهد سازمانی بالفورووکسلر (1996)، دلبستگی شغلی ادواردز و کیلپاتریک (1984)، و عملکرد وظیفه اعضای هیات علمی مهداد (1389) بودند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیری وآزمون تعقیبی شفه مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان داد که بین دانشگاه های علوم پزشکی، فنی و مهندسی و آزاد در تعهد سازمانی (P≤0.05، F=3.312)، عملکرد وظیفه (P≤0.01، F=9.522) و دلبستگی شغلی (P≤0.05، F=3.744) تفاوت معنی داری وجود دارد. همچنین در دلبستگی شغلی بین مردان و زنان (P≤0.05، F=4.450) تفاوت معنی دار است. علاوه براین، با کنترل متغیر جنسیت، بر اساس ضریب اتا 3 درصد از تغییرات در واریانس نمرات تعهد سازمانی و 8 درصد از تغییرات در واریانس نمرات عملکرد وظیفه و نیز 3 درصد از تغییرات در واریانس نمرات دلبستگی شغلی ناشی از تفاوت در شاغل بودن افراد در دانشگاه های مختلف بوده است. در نتیجه، سطح و میزان تعهد سازمانی، عملکرد وظیفه و دلبستگی شغلی کارکنان می تواند تابعی از شرایط سازمانی و همچنین جنسیت می تواند سطح دلبستگی شغلی را تحت تاثیر قرار دهد.

غده پینه آل به عنوان ارگانی تطابق گر با تنظیم دقیق ریتم های بیولوژیکی از جمله ملاتونین هموستاز مغزی را تنظیم می کند. از آن جایی که تغییر در نظم ریتم ملاتونین می تواند عامل احتمالی برای اختلال افسردگی باشد جهت تعیین سطح ملاتونین سرم خون بیماران مبتلا به افسردگی اساسی ومقایسه آن ها با افراد سالم این بررسی انجام شد. این پژوهش مقایسه ای از نوع مورد – شاهدی است. سطح ملاتونین صبح و شب 42 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی و 50 آزمودنی سالم با روش استاندارد الایزا اندازه گیری شد. داده ها به وسیله آزمون تحلیل واریانس عاملی انجام شد. نتایج نشان داد بین سطح ملاتونین صبح وشب گروه افسرده وکنترل تفاوت وجود دارد. اثر جنس برسطح ملاتونین شب معناداراست وملاتونین شب سرم زنان افسرده کمتر از مردان افسرده بوده است. یافته های این مطالعه پایین بودن سطح ملاتونین شب و بالا بودن سطح ملاتونین صبح در بیماران افسرده در مقایسه با گروه سالم را نشان داده است، این یافته ها نمایانگر این است که اوج زمان ملاتونین در گروه افسرده با تاخیر همراه بوده است.

این پژوهش به منظور بررسی تاثیر میدان الکترومغناطیس دارای فرکانس بسیار پایین (50 هرتز و 8 میلی تسلا) بر اکتساب اطلاعات (یادگیری) انجام شد. حیوانات آزمایشگاهی (موش کوچک) به طور تصادفی در گروه های آزمایشی نر و ماده و گروه های کنترل قرار داده شدند و اکتساب اطلاعات با روش یادگیری اجتنابی غیرفعال پس از مواجهه با میدان الکترومغناطیس در دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. در گروه های آزمایش، قبل از آنکه حیوانات آزمایشگاهی اولین جلسه یادگیری را تجربه کنند، با میدانی به بزرگی 8 میلی تسلا به مدت 30 دقیقه مواجه می شدند. گروه های کنترل همان فرایند یادگیری را تجربه می کردند بدون آنکه با میدان الکترومغناطیس مواجه شوند. در مقایسه گروه های نر و ماده آزمایشی با گروه های کنترل، نتایج نشان داد که قرارگرفتن در معرض میدان الکترومغناطیسی، قبل از آنکه جانور در موقعیت اکتساب اطلاعات و یادگیری قرار گیرد، بر یادگیری موش ها، در هر دو جنس نر و ماده تاثیر مخرب دارد.