این پژوهش در پی بررسی نگرش مبتنی بر برابری زن و مرد و تاثیر آن بر روابط خانوادگی و نقش موثر آگاهی طبقاتی و آگاهی از وضعیت برابری جنسیتی در خانواده، جامعه و روابط خانوادگی (روابط قدرت، مشارکت اجتماعی، نگرش قالبی، همدلی و خشونت) است. روش این پژوهش پیمایشی [روابط دو متغیره] و اطلاعات آن از طریق پرسشنامه صورت گردآوری شده است. اعتبار و روایی آن از طریق آلفای کرونباخ و آزمون بارتلت به دست آمده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون R پیرسون و آزمون T استفاده گردیده و جامعة آماری پژوهش دانشجویان متاهل فوق لیسانس و دکتری دانشگاه تهران و علوم تحقیقات بوده است. مهم ترین یافته های تحقیق نشان می دهد همسازی با برابرگرایی جنسی روابط خانوادگی را به سمت مشارکت بیشتر، همدلی بیشتر، نگرش قالبی کمتر نسبت به مردان، نگرش قالبی کمتر نسبت به زنان و خشونت کمتر در خانواده پیش می برد و از قطبی شدن روابط در خانواده، کمی مشارکت، از خود بیگانگی و طرز تلقی ای پدرسالارانه جلوگیری می کند.