تحقیقات روانشناختی
سال:1388 | دوره:1 | شماره:4 |تعداد مقالات:9

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه خصایص آنتروپومتریک و آسیب شناسی روانی زنان در سن باروری انجام شد. برای این منظور با استفاده از روش نمونه برداری تصادفی بر حسب گروه های آموزشی و فهرست اسامی دانشجویان زن تعداد 400 نفر در محدوده سنی 18 تا 28 سال دوره کارشناسی از رشته های روانشناسی، ارتباطات و علوم اجتماعی انتخاب شدند. پس از غربال گری اولیه، ویژگیهای آنترپومتریک (سنجش نمایه توده بدنی) و اندازه دور کمر نمونه انتخاب و آزمون چک لیست نشانه های مرضی نود سوالی تجدید نظر شده اجرا شد. به منظور تحلیل اطلاعات جمع آوری شده از روشهای آمار توصیفی (شاخصهای مرکزی و پراکندگی) و روشهای آمار استنباطی (روش همبستگی و آزمون معناداری آن) بهره گرفته شد. نتایج نشان می دهد بین نمایه توده بدنی و جسمانی سازی همبستگی منفی؛ بین نمایه توده بدنی و افسردگی همبستگی مثبت و معنادار؛ بین نمایه توده بدنی و اضطراب همبستگی مثبت؛ بین اندازه دور کمر و اضطراب همبستگی مثبت و بین اندازه دور کمر و پرخاشگری همبستگی مثبت وجود دارد. نتایج حاصل از پژوهش حاضر، بر اهمیت سنجشهای توده بدنی و رابطه آن با آسیب شناسی روانی صحه گذاشت.

پژوهش حاضر رابطه ویژگی های شخصیتی با عوامل رضایت شغلی را مورد بررسی قرار داد. نمونه ای به حجم 209 نفر از دبیران مدارس راهنمایی با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پنج عاملی نئو (1989) و پرسشنامه رضایت شغلی (1381) استفاده به عمل آمده است. به منظور تحلیل، از آزمون همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک راهه، تحلیل رگرسیون و آزمون مجذور کای بهره گرفته شد. یافته ها حاکی از آن است که بین عامل چهارم (توجه به خواسته های انسانی و منافع گروهی، دلبستگی و احساس مسوولیت روسا) و عامل هشتم رضایت شغلی (تسهیل کار ارباب رجوع) با صفات برون گرایی و مسوولیت پذیری رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، بین عامل پنجم رضایت شغلی (تجربه کاری، صلاحیت اخلاقی و علمی مافوق، چگونگی هدایت و رهبری سازمان) و صفات برون گرایی، سازگاری، مسوولیت پذیری رابطه معنادار وجود دارد. در فرضیه های دیگر این پژوهش بررسی رابطه ویژگی های سابقه کار، جنس، منطقه تدریس و سطح تحصیلات دبیران با رضایت شغلی دبیران مد نظر قرار گرفت نتایج به دست آمده نشان می دهد سابقه تدریس با عامل دوم رضایت شغلی (لذت بخش بودن، اعتبار و غرورآفرینی شغل) رابطه منفی معنادار دارد. همچنین، بین جنس با رضایت شغلی رابطه معنادار به دست آمده و دبیران زن از دبیران مرد از شغلشان رضایت بیشتری داشتند. دیگر یافته ها حاکی از آن است که بین رضایت شغلی دبیران در مناطق مختلف تفاوت معنادار دارد اما بین سطح تحصیلات با رضایت شغلی رابطه معنادار مشاهده نشد.

در پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه سخت رویی با اضطراب 273 دانشجو از رشته های مختلف به صورت تصادفی چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های دیدگاههای شخصی سخت رویی (1997) و اضطراب کتل (1368) پاسخ دادند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روشهای همبستگی و رگرسیون تحلیل شد. نتایج نشان می دهد ارتباط معکوسی بین سخت رویی و اضطراب در زنان وجود دارد. افزون بر آن، 41.06 از واریانس متغیر وابسته (اضطراب) از طریق متغیر مستقل (سخت رویی) تبیین شده است. با استفاده از مدل گام به گام رابطه بین مولفه های کنترل، چالش و تعهد به طور جداگانه با اضطراب مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد متغیر کنترل با میزان اضطراب ارتباط معکوس دارد و 32.6 از واریانس اضطراب را تبیین می کند، متغیر چالش نیز با اضطراب ارتباط معکوس داشت و با وارد شدن در معادله رگرسیون، قدرت پیش بینی را به 0.41 افزایش داد. در نهایت متغیر تعهد، در افزایش قدرت پیش بینی، سهم چشمگیری نداشت. در مجموع، هر سه متغیر 43.2 از واریانس اضطراب را به خود اختصاص داد. به همین ترتیب در گروه مردان، یافته ها نمایانگر آن است که بین سخت رویی و اضطراب، رابطه معکوس وجود دارد. سخت رویی، 33.7 از واریانس اضطراب را تبیین می کند، و از بین سه مولفه سخت رویی، قوی ترین مولفه تبیین کننده اضطراب در مردان، احساس تعهد است که به تنهایی 25.8 از واریانس اضطراب را تبیین می کند. متغیر چالش قدرت پیش بینی را به 33.7 افزایش داد و مولفه سوم یعنی کنترل، در این مورد نقش تعیین کننده ای نداشت.

هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی بود. 362 نفر از دبیران از طریق نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه رضایت شغلی پاسخ دادند. نتایج حاصل از آزمون که مجذور کای نشان می دهد بین 4 عامل رشته تحصیلی، بومی بودن، سابقه خدمت، ارتباط با زیردستان با رضایت شغلی دبیران رابطه وجود ندارد. بین عوامل انگیزشی شامل، استقلال در عمل، علاقه به کار، شناخت، پیشرفت و ترقی، مسوولیت های شغلی و عوامل محیطی چون ارتباط با مافوق، ارتباط با همکاران، امنیت، شرایط کاری و عوامل واسطه ای شامل، حقوق، پایگاه و موقعیت، امکان رشد یا ترقی و عوامل فردی، چون محل تولد، جنس، سن، وضعیت تاهل، رضایت کلی از زندگی، اعتقادات مذهبی، با رضایت شغلی رابطه وجود دارد. ضریب کرامر نشان می دهد، شدت روابط، شرایط کاری و امکان رشد و ارتقا از سایر متغیرهای مستقل با رضایت شغلی، بیشتری است.

هدف این پژوهش بررسی ارتباط بین پیامدهای تنیدگی حرفه ای و سرسختی به منزله یکی از منابع بالقوه حمایتی بود. 100 کارشناس دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز (با میانگین سنی 38.18) به طور تصادفی انتخاب شدند و به زمینه یابی دیدگاههای شخصی و سنجشهای عوامل تنیدگی زای حرفه ای شامل مقیاس تعارض بین فردی در محیط کار، مقیاس محدودیتهای سازمانی و فهرست بارکمی کار پاسخ دادند. نتایج نشان می دهد سرسختی با عوامل تنیدگی زای حرفه ای همبستگی منفی معنادار دارد و می تواند تعارض بین فردی و محدودیتهای سازمانی را به طور معنادار پیش بینی کند. برخی از مکانیزمهای زیربنایی ارتباطهای ناشی از عوامل تنیدگی زا و استلزامهای آنها بر اساس الگوی فرایند تنیدگی حرفه ای مورد بحث قرار گرفته اند.

در پژوهش حاضر، رابطه سبکهای دلبستگی با راهبردهای حل تعارض فرزندان- والدین (پدر و مادر) مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، تعداد 150 دانشجو (75 پسر و 75 دختر) به طریق نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سبکهای دلبستگی کولینز و رید (1990)، راهبردهای حل تعارض فرزند- والد اشتراس (1990) استفاده شد. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های آماری از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چندمتغیری بهره به عمل آمد. نتایج پژوهش نشان می دهد بین راهبردهای حل تعارض استدلال پدر و مادر با سبک دلبستگی ایمن رابطه مثبت معنادار اما با سبک دوسوگرا رابطه منفی معنادار وجود دارد. راهبردهای حل تعارض پرخاشگری کلامی و فیزیکی پدر و مادر با سبک ایمن رابطه منفی معنادار اما با سبک دوسوگرا رابطه مثبت معنادار دارد. بین سبکهای دلبستگی و راهبردهای حل تعارض با پدر و مادر در دانشجویان پسر و دختر تفاوت معنادار وجود ندارد.

یکی از اختلالات فهرست شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی، اختلال هویت جنسی است که به موجب آن بین جنسیت تعیین شده فرد و هویت جنسی او مغایرت وجود دارد. هدف از انجام این پژوهش، استخراج مهمترین ابعاد فضای پدیدار شناختی و مفاهیم روانشناختی دگرجنس خواهی در فرهنگ ایران و شناسایی موانع و مشکلات افراد دگرجنس خواه در کسب هویت جنسی همخوان است. پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی است. نمونه مشتمل بر 4 نفر از افراد مبتلا است که با روش گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مصاحبه، مشاهده به عنوان ناظر و یادداشت های میدانی بود. جمع آوری اطلاعات حول اهداف تعیین شده با استفاده از روش تحلیل محتوا، 579 گزاره از واحدهای معنایی به دست داد. با تحلیل مکرر مقوله هایی که در این پدیده وجود داشت، تعیین شد. مقوله ها توسط دو نفر از متخصصین روانشناسی نمره گذاری و با استفاده از ضریب کاپای کوهن میزان اعتبار نظرات آنها به دست آمد. یافته ها نشان می دهد 14 مقوله از نظر دو نمره گذار مهم تلقی شده و ضریب اعتبار بین نظرات آنها 0.67 است. ضریب فوق بر اساس طبقه بندی روستمایر (1992) در حیطه نسبتا خوب قرار می گیرد.

هدف پژوهش حاضر، بررسی تاثیر مقابله درمانگری بر فرسودگی شغلی مدرسان کنسرواتوار (دانشکده موسیقی) شهر تهران بود. از جامعه آماری پژوهش که مشتمل بر تمامی مدرسان کنسرواتوار تهران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 60 نفر انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون، مدرسان به پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ (1981) پاسخ دادند. اجرای آزمونها به صورت گروهی انجام شد. در مرحله بعدی پژوهش، گروه آزمایش طی 8 جلسه آموزشی (به مدت 120 دقیقه)، تحت آموزش شیوه های مقابله ای قرار گرفتند. لازم به ذکر است، به گروه کنترل هیچ گونه آموزشی داده نشد. پس از اتمام جلسات آموزشی، هر دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون، دوباره با پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ مورد آزمون قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری تحلیل واریانس چندعاملی آمیخته (درون گروهی، برون گروهی) استفاده شد. با توجه به این که فرسودگی شغلی بر اساس سه شاخص خستگی عاطفی، دگرگونی شخصیت و کاهش احساس کفایت سنجیده می شود، نتایج پژوهش بیانگر آن است که: 1) مقابله درمانگری موجب کاهش خستگی عاطفی مدرسان می شود. 2) مقابله درمانگری موجب کاهش دگرگونی شخصیت مدرسان می شود. 3) مقابله درمانگری موجب عدم کاهش احساس کفایت مدرسان می شود.