مدافعان رویکرد تلفیقی در فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، که افرادی همچون کیلانی و به ویژه خسرو باقری هستند، نخست به نفی و رد رویکرد ایجابی نسبت به کاربست فلسفه اسلامی در تدوین فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی دست زده اند و در ادامه، با بیان اینکه گریزی از فلسفه به طور کلی نیست، رویکرد سلبی را هم رد نموده، در جست وجوی راه سو می برآمده اند که به بیان ایشان، همان «استفاده از فلسفه همچون روش و ساختار است». مقاله حاضر نخست به این دیدگاه و در ادامه، به نقد و ارزیابی آن پرداخته است. نخست چالش اسلامی بودن فلسفه اسلامی مطرح شده است تا ملاحظه شود که اشکالات این گروه به اسلامی بودن فلسفه اسلامی ـ که مبنای نفی فلسفه اسلامی از سوی این گروه است ـ آیا اساسا وارد است؟ و در ادامه، رویکرد تلفیقی نقد و بررسی شده است.