اخیرا در تحقیقاتی که در بسیاری از کشورها برای تبیین باروری انجام شده، تقسیم کار جنسیتی بعنوان یک چالش اساسی و مهم مطرح است. در این مطالعه تاثیر تقسیم کار و نگرش های جنسیتی بر فاصله تولد اول تا دوم آزمون می گردد. حجم نمونه، 363 زن 49-15 ساله دارای همسر و یک فرزند شهر تهران است به منظور برآورد تابع بقاء تک فرزندی تکنیک کاپلان مایر و برای شناسایی تاثیر نگرش و تقسیم کار جنسیتی بر روی فاصله تولد دوم، به برازش مدل های بقاء شامل مدل مخاطره متناسب کاکس، نمایی، وایبل، گومپرتز، لگ نرمال، لگ لجستیک و گامای تعمیم یافته پرداخته شد و برای در نظر گرفتن وابستگی در زمان های بقا، مدل شکنندگی مشترک با توزیع گاما آزمون گردید. بر اساس ملاک آکاییک، مدل گامای تعمیم یافته به عنوان مناسبترین مدل انتخاب و نتایج ارایه شد. نتایج نشان داد میانه فاصله تولد اول تا دوم 84 ماه است. نتایج مدل گامای تعمیم یافته نشان داد مشارکت مردان در کارهای داخل خانه تاثیر معنی داری بر فاصله تولد اول تا تولد دوم ندارد. اما داشتن نگرش جنسیتی مدرن و عدم مشارکت مردان در امور مربوط به فرزندان، فاصله تولد اول تا دوم را افزایش می دهد. لذا ضمن تلاش برای رسیدن به یک اقتصاد پایدار و چشم انداز خوش بینانه برای آینده، سیاست های افزایش جمعیت و سیاستهای دوستدار خانواده باید چارچوب وسیعی از ارزش های فرهنگی را در برگیرند که با حمایت از افزایش مشارکت مردان در امور داخل خانه، کاهش نابرابری جنسیتی مانع تاخیر بیشتر تولد دوم و افزایش باروری به سطح جانشینی شوند.