آنچه در پی می آید، پژوهشی علمی به منظور شناخت عوامل جامعه شناختی موثر بر گرایش به مصرف مواد مخدر صنعتی به ویژه کراک، شیشه و اکستازی در بین دانشجویان پ سر دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی کرمان با هدف کنترل و پیشگیری از این معضل اجتماعی با استفاده از چارچوب نظری مستخرج از نظریه های «بوردیو»، «هیرشی»، «مرتون» و «ساترلند» است. روش تحقیق این مطالعه «پیمایش» و ابزار اندازه گیری اطلاعات از طریق «پرسشنامه» می باشد که در بین 368 نفر دانشجو به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری مطبق توزیع و تکمیل شده و داده ها در جداول و نمودارها مدون و به وسیله ضریب همبستگی «اسپیرمن» رابطه بین متغیرها سنجیده و فرضیه ها نیز با رگرسیون چند متغیره گام به گام پردازش و آزمون شده است. یافته های تحقیق نشانگر آن است که بین گرایش به مصرف مواد مخدر صنعتی به عنوان متغیر وابسته و اختلاف خانوادگی، باورها و اعتقادات دینی، ارتباطات و معاشرت، سیاست ها و برنامه های کلان و ناکامی به عنوان متغیر های مستقل رابطه معنا داری وجود دارد.