دانشور پزشکی
سال:1379 | دوره:8 | شماره:29 |تعداد مقالات:16

با توجه به ضرورت درمان صحیح اعتیاد به مواد مخدر، در این پژوهش امکان استفاده از روش های غیر دارویی، به جای درمان دارویی متداول، بررسی و مقایسه شده است. بعد از آزمایش های اولیه (pilot) 60 حیوان آزمایشگاهی موش بزرگ صحرایی نر در گروه های ده تایی با تزریق مرفین به صورت زیرجلدی (S.C.) وابسته شدند. با تزریق نالوکسان (I.P.) دوازده نشانه از مجموعه علائم سندرم محرومیت از مرفین (withdrawal syndrome) مطالعه گردید. تحریکات الکتریکی زیرجلدی (TENS) و استرس متناوب آب سرد (ICWS) در کاهش تمامی علائم موثر بودند (P<0.05).در بعضی از علائم اثربخشی TENS و ICWS معادل با درمان دارویی متادون بود. در کاهش نشانه پرش (jumping)، شیوه تحریکات الکتریکی زیر جلدی و در کاهش نشانه افتادگی پلک (ptosis)، روش استرس متناوب آب سرد بسیار بهتر از متادون بود.بجز 3 نشانه از مجموع علائم سندرم قطع، در بقیه نشانه ها، کارایی تحریکات الکتریکی زیرجلدی از استرس متناوب آب سرد بهتر بود.

هدف از این مطالعه ایجاد آزمایش ایمونوفلوئورسانس غیرمستقیم برای نشان دادن آدنوویروس در کشت های سلولی بود. برای این منظور آدنوویروس تیپ 5 تکثیر شد و با استفاده از اولتراسانتریفوژ روی گرادیان کلرید سزیم خالص گردید. پارتیکل های آدنوویروس خالص شده با میکروسکوپ الکترونی مشاهده گردیدند. ویروس خالص شده و لیزات سلول آلوده جداگانه برای ایمن سازی خرگوش های آزمایشگاهی به کار رفت و ایجاد آنتی بادی علیه آدنوویروس در سرم های خرگوش با روش خنثی سازی نشان شد. آزمایش ایمونوفلوئورسانس غیرمستقیم با استفاده از سرم خرگوش های ایمن با آدنوویروس تیپ 5، فلوئورسانس مثبت را در کشت های سلولی تلقیح شده با تیپ 5، 40 و 41 آدنوویروس نشان داد، در حالی که کشت های سلولی سالم یا تلقیح شده با ویروس های پلیو منفی بودند. با انجام دادن این آزمایش بر روی کشت های سلولی تلقیح شده با نمونه مدفوع بیماران مبتلا به اسهال، تشخیص آزمایشگاهی سریع تر صورت می گیرد.

با توجه به اهمیت فشار خون بالا و عوارض ناشی از آن، شناخت زودرس بیماری از اهمیت ویژه ای برخودار است. امروزه این مساله ثابت شده است که منشا فشارخون بالا به سال های اولیه زندگی بر می گردد. بنابراین توجه به فشارخون در کودکان و شناخت زودرس بیماری در مراحل اولیه بسیار مهم است. برخلاف بالغین در کودکان عدد ثابتی در مورد فشارخون بالا وجود ندارد، بلکه با افزایش سن، فشارخون بالا می رود. برای تفسیر فشارخون هر کودک باید آن را با مقادیر طبیعی مخصوص به سنش مقایسه کرد. به منظور تعیین مقادیر طبیعی فشارخون در کودکان شهر تهران، نزدیک به 2000 دانش آموز ابتدایی 11-7 ساله در مقطع پنج گانه تحصیلی شهر تهران به صورت تصادفی انتخاب شدند و فشارخون و نبض آن ها ثبت شد. صدک های 5، 50، 95 در سنین مختلف محاسبه شد. در پایان صدک های 95 با مقادیر موجود در کتب منبع و مطالعات قبلی مقایسه گردید که به جز فشار دیاستولیک در جنس مونث در سن 11-10 سالگی اختلاف معناداری مشاهده نشد.

در این مطالعه 3028 نفر از خانم های مراجعه کننده به درمانگاه های بارداری در 10 بیمارستان تهران بررسی شده اند که با توجه به مقطعی بودن مطالعه از فرایند الگوسازی لجستیکی برای تحلیل بخشی از نتایج مطالعه استفاده گردید. عوامل موثر در بارداری ناخواسته در مطالعه حاضر شامل موارد زیر است:تعداد زایمان، سقط و فرزندان. همچنین میزان درآمد همسر، سابقه بارداری ناخواسته، میزان آشنایی با مصرف قرص ضدبارداری خوراکی و استفاده از آن و سرانجام مواردی که از هیچ روشی برای پیشگیری از بارداری استفاده نمی کرده اند، در مدل منظور گشته اند. همچنین استفاده از سایر روش های جلوگیری از بارداری نظیر کاندوم، روش ریتمیک، و روش طبیعی نیز در این مدل گنجانیده شده است.از طرفی میزان همکاری شوهر، آگاهی خانم از زمان بروز بارداری در سیکل قاعدگی و نحوه دسترسی به وسایل پیشگیری از بارداری و نیز گرایش به سقط از عوامل خطرساز برای ابتلا به بارداری ناخواسته محسوب می گردد.این مطالعه به بررسی نتایج نسبی هر یک از عوامل مذکور پرداخته است و میزان تاثیرگذاری آن ها را بر بارداری ناخواسته توسط الگوی لجستیکی متناسب برآورد کرده است. بارداری ناخواسته در 42 درصد از نمونه ها دیده شد.

ضدعفونی نکردن موثر و صحیح در طی اقدامات تشخیصی و درمانی مانند آنژیوگرافی، تزریقات، اعمال جراحی، وارد کردن کاتترهای عروقی، و سوندهای ادراری، موجب انتقال عوامل محیطی از محیط خارج به بافت های داخلی، زیرجلدی یا جریان خون می شود. در غالب موارد، عواقب این امر به دلیل کفایت دستگاه ایمنی بدن مشاهده نمی شود، لکن در اشخاصی که دچار ضعف ایمنی هستند، مانند افراد بستری در ICU به ویژه نوزادان، افراد گیرنده پیوند عضو، مبتلایان به سرطان و اشخاص تحت تجویز داروهای سایتوتوکسیک، عوارضی نظیر فلبیت، آبسه های محل عمل، باکتریمی، استئومیلیت، آرتریت و غیره ایجاد می شود. دریچه های تعویض شده یا مصنوعی بستر مناسبی برای اتصال باکتری های موجود در خون و زمینه ساز اندوکاردیت است.الکل اتیلیک طبی 96 درجه، بتادین 10 درصد و کلرهگزیدین )ستریمید-(C  رقیق شده به عنوان آنتی سپتیک به کار می روند. علی رغم این امر، حدود 5 تا 10 درصد از موارد عفونت های بیمارستانی یا تروژنیک به ویژه باکتریمی و عوارض آن در بخش نوزادان همراه با حدود 33 درصد مرگ بیماران اتفاق می افتد و درصد بالایی از کشت خون های آن ها مثبت می شود.هدف از این تحقیق مقایسه اثر باکتری کشی آنتی سپتیک های تجارتی موجود در بازار بود. به این منظور آثار باکتریسیدال مواد فوق در مقایسه با فنل تعیین شده و ضریب فنلی این سه ترکیب در مقابل استافیلوکوکوس ارئوس (PTCC1113 یا ATCC9144) اشریشیاکلی، (PTCC 1338 یا ATCC 40536) و کلبسیلا پنومونیه (PTCC 1053 یا ATCC 10031) مشخص و با یکدیگر مقایسه شد. ضریب فنلی ستریمید C بتادین 10 درصد و الکل اتیلیک طبی C به ترتیب حدود 66، 30 و 0.04 در مورد استافیلوکوکوس ارئوس، 47، 16 و 0.03 در اشریشیاکلی و 51، 12 و 0.03 در کلبسیلا پنومونیه بود. اختلاف ضریب فنلی ستریمید C و بتادین با الکل با آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و تست تکمیلی شفه بسیار معنادار بود (P=0.000). با توجه به قدرت باکتریسیدال بسیار کم در مقابل سایر مواد، نجاست الکل، عدم نفوذ در مواد آلی، تحریک پوست و امکان جذب آن از طریق پوست و حذف اثر پس از تبخیر آن، پیشنهاد می شود که در مصرف الکل اتیلیک به عنوان آنتی سپتیک به ویژه در بخش های در معرض خطر بیمارستان بازنگری شود.

ایجاد یک محیط بهداشتی و سالم آموزشی، علاوه بر تامین سلامت دانش آموزان می تواند الگوی مناسبی برای آموزش دانش آموزان باشد. در این بررسی 101 مدرسه از مدارس منتخب مناطق نوزده گانه تهران که براساس روش های آماری انتخاب شده بودند مورد بازدید قرار گرفتند. محقق و کارشناسان پس از بازدید به تکمیل فرم اطلاعاتی مربوط از طریق مشاهده پرداختند و پس از تکمیل فرم اطلاعاتی، وضعیت سرویس های بهداشتی از طریق امتیازات حاصل مشخص گردید. با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی، وضعیت کلی سرویس های بهداشتی در مدارس منتخب تعیین و رابطه آن با مناطق، نوع مدرسه، نوع مالکیت، نوع ساختمان و حضور مراقب بهداشتی مورد بررسی قرار گرفت. در پایان مشخص گردید که وضعیت فعلی سرویس های بهداشتی مدارس وضعیت مناسبی نیست و برخی عوامل مانند منطقه، نوع مالکیت، نوع ساختمان و وجود مراقب بهداشت در ایجاد چنین شرایطی دخالت دارد. برای اصلاح و بهبود شرایط فعلی اقداماتی مانند نظارت و بازدید مداوم، ساخت مدارس بر اساس موازین صحیح، جلب مشارکت مردمی، آموزش دانش آموزان و اولیای مدارس لازم است.

پره اکلامپسی از عوارض عمده بارداری محسوب می شود و یکی از سه علل اصلی مرگ و میر مادران به شمار می رود. بنابراین پیشگیری از این عارضه تاثیر بسزایی بر سرانجام مطلوب مادر و جنین خواهد داشت. هدف تحقیق حاضر، مقایسه ارزش تشخیصی فشار متوسط شریانی (MAP) با نسبت کلسیم به کراتینین ادرار در پیش بینی زودرس وقوع پره اکلامپسی است. مطالعه کوهورت آینده نگر بر روی 300 زن نولی پار سالم در بین هفته های 14-28 بارداری انجام شد. میانگین نسبت کلسیم به کراتینین ادرار در زنانی که در پایان بارداری نرمال باقی ماندند 0.19±0.12 (n=282) و در زنانی که سرانجام به پره اکلامپسی مبتلا شدند 0.18±0.11 (n=15) اختلاف معناداری از نظر آماری نشان نداد. بنابراین نسبت مذکور برای پیش بینی زودرس پره اکلامپسی مفید نیست. میانگین فشار متوسط شریانی در گروه سالم 81.89±6.99 و در گروه پره اکلامپتیک 89.44±8.11 میلی متر جیوه است که از نظر آماری با P=0.000 اختلاف معناداری را نشان می دهد. با رسم منحنی MAP≥86.67ROC در پیش بینی زودرس پره اکلامپسی دارای حساسیت 73 درصد، ویژگی 71 درصد، PPV=12% و NPV=98% است. بنابراین فشار متوسط شریانی قادر به پیش بینی زودرس وقوع پره اکلامپسی است.

برای بررسی میزان تداوم استفاده از DMPA تزریقی به منظور پیشگیری از بارداری در روستاهای شاهرود و تعیین عوامل موثر بر آن، تحقیقی طرح ریزی شد که طی سال های 1376-1373 انجام گرفت. این تحقیق از نوع مقطعی و توصیفی تحلیلی بود. نمونه گیری به وسیله بهورزان مستقر در 58 خانه بهداشت واقع در روستاهای شاهرود صورت گرفت و کلیه خانم هایی که طی سال های ذکر شده، حداقل یک بار از DMPA استفاده کرده بودند به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه بود که توسط بهورزان انجام گرفت. پرسشنامه ها حاوی اطلاعاتی در مورد خصوصیات دموگرافیک افراد و همسرانشان (سن، تعداد زایمان، تحصیلات،شغل) و عقاید زوجین در مورد روش فوق، عقاید بهورز، تعداد موارد تزریق به طور متوالی، علت انتخاب روش فوق، عوارض ناشی از مصرف DMPA، و علل قطع مصرف روش بود. کلیه اطلاعات پس از ثبت و استخراج، تجزیه و تحلیل آماری شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، 31.1 درصد از جمعیت مورد مطالعه استفاده از روش فوق را بیش از یک سال ادامه داده بودند. وقوع عوارض به طور معنادار با قطع مصرف آمپول های پروژسترونی در ارتباط بود. علل شایع در قطع مصرف آمپول های پروژسترونی به ترتیب عبارت بودند از: آمنوره (35 درصد)، لکه بینی (16.3 درصد)، و منوراژی (12 درصد). سایر عوامل مورد بررسی شامل سن، تعداد زایمان، تحصیلات، و عقاید زوجین و همچنین عقاید بهورز تاثیری بر تداوم استفاده از روش فوق نداشتند، اما در مورد علل انتخاب روش پیشگیری فقط انتخاب روش به علت اطمینان از پایین بودن میزان شکست به طور معناداری با تداوم مصرف بیش از یک سال DMPA ارتباط داشت. عارضه آمنوره که شایع ترین عارضه ایجاد شده بود، نسبت به سایر عوارض بهتر تحمل می شد، به گونه ای که 36.5 درصد از افراد مورد مطالعه علی رغم وجود عارضه فوق، روش را یک سال یا بیش تر ادامه داده بودند. از سوی دیگر تداوم مصرف روش در کسانی که به علت اطمینان از کم بودن میزان شکست، روش فوق را برگزیده بودند نشانه تاثیر بالا بودن انگیزه آگاهی در تداوم مصرف روش بود و لزوم مشاوره و آموزش بهتر را مطرح می ساخت.

برای بررسی میزان تداوم استفاده از DMPA تزریقی به منظور پیشگیری از بارداری در روستاهای شاهرود و تعیین عوامل موثر بر آن، تحقیقی طرح ریزی شد که طی سال های 1376-1373 انجام گرفت. این تحقیق از نوع مقطعی و توصیفی تحلیلی بود. نمونه گیری به وسیله بهورزان مستقر در 58 خانه بهداشت واقع در روستاهای شاهرود صورت گرفت و کلیه خانم هایی که طی سال های ذکر شده، حداقل یک بار از DMPA استفاده کرده بودند به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. جمع آوری اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه بود که توسط بهورزان انجام گرفت. پرسشنامه ها حاوی اطلاعاتی در مورد خصوصیات دموگرافیک افراد و همسرانشان (سن، تعداد زایمان، تحصیلات،شغل) و عقاید زوجین در مورد روش فوق، عقاید بهورز، تعداد موارد تزریق به طور متوالی، علت انتخاب روش فوق، عوارض ناشی از مصرف DMPA، و علل قطع مصرف روش بود. کلیه اطلاعات پس از ثبت و استخراج، تجزیه و تحلیل آماری شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، 31.1 درصد از جمعیت مورد مطالعه استفاده از روش فوق را بیش از یک سال ادامه داده بودند. وقوع عوارض به طور معنادار با قطع مصرف آمپول های پروژسترونی در ارتباط بود. علل شایع در قطع مصرف آمپول های پروژسترونی به ترتیب عبارت بودند از: آمنوره (35 درصد)، لکه بینی (16.3 درصد)، و منوراژی (12 درصد). سایر عوامل مورد بررسی شامل سن، تعداد زایمان، تحصیلات، و عقاید زوجین و همچنین عقاید بهورز تاثیری بر تداوم استفاده از روش فوق نداشتند، اما در مورد علل انتخاب روش پیشگیری فقط انتخاب روش به علت اطمینان از پایین بودن میزان شکست به طور معناداری با تداوم مصرف بیش از یک سال DMPA ارتباط داشت. عارضه آمنوره که شایع ترین عارضه ایجاد شده بود، نسبت به سایر عوارض بهتر تحمل می شد، به گونه ای که 36.5 درصد از افراد مورد مطالعه علی رغم وجود عارضه فوق، روش را یک سال یا بیش تر ادامه داده بودند. از سوی دیگر تداوم مصرف روش در کسانی که به علت اطمینان از کم بودن میزان شکست، روش فوق را برگزیده بودند نشانه تاثیر بالا بودن انگیزه آگاهی در تداوم مصرف روش بود و لزوم مشاوره و آموزش بهتر را مطرح می ساخت.

هدف از این مطالعه، ارزیابی وضعیت تغذیه ای دانش آموزان دبستانی 11-6 ساله شهر بابل است. این بررسی به روش مقطعی است و با اندازه گیری قد و وزن 995 نفر دانش آموز دبستانی که از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند در سال 1377 اجرا گردیده است. وضعیت تغذیه ای بر اساس طبقه بندی های گومز (وزن برای سن) و مک لارن- رید (وزن به قد برای سن) و واترلو (قد برای سن) ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد که بر اساس معیار گومز 40.3 درصد پسرها (با حدود اطمینان 95، 44.6-36.0 درصد) و 40.9 درصد دخترها (با حدود اطمینان 95، 45.2- 36.6 درصد) به درجاتی از سو تغذیه دچار بوده اند. روش مک لارن- رید نشان داد که 34.8 درصد پسرها (با حدود اطمینان 95، 39.0-30.6 درصد) و 32.8 درصد دخترها (با حدود اطمینان 95، 36.9-28.7 درصد) به درجاتی از سو تغذیه زمان حال گرفتار بوده اند. همچنین بر اساس معیار واترلو 25.5 درصد پسرها (با اطمینان 95، 29.4-21.6 درصد) و 23.8 درصد دخترها (با حدود اطمینان 95، 27.5-20.1 درصد) از سو تغذیه زمان گذشته رنج می برند. در هر یک از این معیارها کم ترین و بیش ترین میزان شیوع سو تغذیه به ترتیب در 6 سالگی و 11 سالگی بوده است، به طوری که با افزایش سن میزان شیوع آن به طور معنادار افزایش یافته است (P< 0.001). اما اختلاف معناداری در شیوع سو تغذیه بین دو جنس مشاهده نشد. این نتایج دلالت می کند که وضعیت تغذیه ای حال و گذشته بیش از 40 درصد (با حدود اطمینان 95، 43-37 درصد) دانش آموزان رضایت بخش نیست و به درجاتی از سو تغذیه حاد و مزمن دچار هستند و به علاوه نزدیک به 3/1 (با حدود اطمینان 95، 36-30 درصد) کودکان از سو تغذیه زمان حال رنج می برند. لذا ضروری است با برنامه ریزی مدون و هماهنگی های بین بخشی، کمک لازم برای بهبود وضعیت اقتصادی خانواده ها انجام گیرد و با برنامه ریزی بهداشتی آموزش لازم در افزایش میزان آگاهی والدین در ارتقای وضعیت تغذیه ای کودکان اقدام فوری به عمل آید.

بیماری های عفونی و انگلی از علل اصلی مرگ و میر کودکان در کشورهای در حال توسعه اند و توانایی های کودکان را در مورد قابلیت های جسمی و روانی، به طرز چشمگیر کاهش می دهند. در یک مطالعه توصیفی تحلیلی به منظور تعیین میزان آگاهی، نگرش و رفتارهای مادران کوی سیزده آبان (شهر سالم) تعداد 310 مادر از بین خانوارهای جامعه مورد مطالعه به طور تصادفی انتخاب شدند و مورد پرسش قرار گرفتند. یافته های بررسی نشان می دهند که 96 درصد از مادران خانه دار و حدود 21 درصد از آنان بی سواد بودند. آگاهی مادران از علائم بیماری های انگلی روده ای فرزندانشان ضعیف بود و میزان آگاهی آن ها در باره نحوه پیشگیری از این بیماری ها در حد متوسط ارزیابی شد. میزان نگرش آنان درباره اقدام های لازم برای پیشگیری از بیماری های انگلی کودکان نیز با کمی اختلاف نسبت به آگاهی در حد متوسط ارزیابی شد. با این که میزان آگاهی و نگرش مادران نسبتا پایین بود، ولی رفتارهای آنان در خصوص انجام دادن اقداماتی به منظور پیشگیری از ابتلای کودکان به این نوع بیماری ها نسبتا خوب ارزیابی گردید. نتایج بررسی بین میزان آگاهی و نگرش، آگاهی و رفتارهای مادران، نگرش و رفتارهای مادران رابطه معناداری را نشان داد (P<0.05). همچنین بر اساس آزمایش فرمالین- اتر که بر روی مدفوع کودکان به عمل آمد مشخص گردید که 27 درصد از کل فرزندان مورد آزمایش به یکی از انگل های روده ای اعم از تک یاخته ها و کرم ها آلوده بودند. لذا با توجه به ارزیابی به دست آمده از این تحقیق، باید با برنامه ریزی های مدون و شیوه های موثر و کارامد آموزشی، میزان آگاهی، نگرش و رفتار مادران را برای پیشگیری از این بیماری ها در کودکان در جامعه بالا برد و بهبود بخشید.

این پژوهش با هدف شناخت اپیدمیولوژی بیماری های کودکان زیر یک سال در شهر تهران انجام شد. روش مطالعه از نوع آینده نگر و به صورت همگروهی (Cohort) است که ضمن بررسی میزان ابتلا به انواع بیماری ها در مقاطع سنی مختلف زیر یک سال، ارتباط توزیع فراوانی انواع بیماری ها را با سن مادر و فاصله با زایمان قبلی ارزیابی می کند. همچنین علل مرگ و میر را در جمعیت مورد مطالعه مشخص می سازد.در این مطالعه، از میان 6395 مورد زایمانی که در طی 15 روز در شهر تهران انجام شد، تعداد 6267 نوزاد زنده تولد یافته نمونه مورد مطالعه این پژوهش بودند.بیماری های کودکان بر اساس کدبندی بین المللی بیماری ها (ICD) به هشت گروه تقسیم شد که شامل بیماری های دستگاه گوارش، تنفس و قلب، گوش و حلق بینی و چشم، اعصاب، پوست، عفونی استخوان و مفاصل، ادراری و تناسلی است.نمونه مورد مطالعه در چهار مقطع سنی 1، 3، 6، 12 ماهگی توسط پزشک متخصص کودکان یا زیر نظر ایشان ارزیابی شدند.در طی یک سال پیگیری کودکان، 5382 مورد ابتلا به بیماری های مختلف ثبت گردید که بالاترین میزان مربوط بیماری های تنفسی و قلب (52.3 درصد) و گوارش (26.6 درصد) بود. فراوانی سایر بیماری ها کم تر از 10 درصد به دست آمد. در بررسی ارتباط بین فراوانی بیماری ها با متغیر سن کودک، مشاهده شد که بیش ترین موارد بیماری به ترتیب در فواصل 12-6 ماهگی (35.6 درصد)، 3-1 ماهگی (23.3 درصد)، 6-3 ماهگی (22.3 درصد) و کم تر از یک ماه (19 درصد) بوده است.بررسی ارتباط فراوانی بیماری های کودک با متغیر سن مادر نشان داد که در فاصله سنی بین 35-19 در مقایسه با سنین بالاتر و پایین تر، درصد ابتلای کودک به بیماری ها کم تر است. همچنین در بررسی با متغیر فاصله تولد با زایمان قبلی مادر مشاهده شد که در فواصل بین 24-13 ماه، کم ترین درصد بیماری ها (15.3 درصد) و در بیش تر از 50 ماه، بالاترین درصد بیماری ها (42.1 درصد) وجود دارد. در طول مطالعه 98 مورد مرگ و میر مشاهده شد که معادل 32 درصد از میزان مرگ و میر زیر یک سال به دست آمد. بالاترین علل مرگ مربوط به بیماری های تنفس و قلب (38 درصد)، عفونی (21 درصد) و گوارش (18 درصد) بود.