مفهوم حکمرانی خوب در سه دهه ی اخیر به طور جدی مد نظر محققان بوده است؛ به طوری که زمینه ساز بروز پارادایم جدیدی در مدیریت دولتی شده است. حکمرانی خوب تسهیل کننده مدیریت منابع یک کشور در راه رسیدن به اهداف تعیین شده است. پیش تر، مفهوم حکمرانی خوب به اعمال قدرت سیاسی برای مدیریت امور ملت اطلاق می شد؛ اما تقریباً پس از سه دهه و بر اساس جدیدترین تعاریف ارائه شده، این مفهوم در اتخاذ سیاستهای پیش بینی شده، آشکار و صریح دولت(با تأکید بر شفافیت فعالیتهای دولت)، بروکراسی شفاف، پاسخگویی دستگاههای اجرایی در قبال فعالیتهای خود، مشارکت فعال مردم در امور اجتماعی و سیاسی و نیز برابری همه ی این افراد در برابر قانون تبلور می یابد. در واقع؛ اگر هدف رهبری سازمان یا یک جامعه بالا بردن کیفیت زندگی افراد آن باشد، سنجش عملکرد حکمرانی خوب یکی از ابزارهای مهم در این راستاست...