زمینه و هدف: تومورهای عضله صاف رحم یکی از شایع ترین نئوپلاسم ها در انسان است. تقسیم بندی بالینی این تومورها بالینی به صورت خوش خیم و بدخیم می باشد ولی گروه دیگری از ضایعات تحت عنوان STUMP وجود دارند که قرار دادن آن ها در یکی از این دو دسته مشکل است و افتراق این تومورها از یکدیگر، به اتکا رنگ آمیزیH&E مشکل است. هدف این مطالعه یافتن بیومارکرهای عینی برای افتراق و بررسی مقایسه ای مارکرهای ایمونوهیستوشیمی در سه گروه تومورهای مذکور می باشد.روش بررسی: در هر گروه از تومورهای فوق، تعداد 21 نمونه به صورت تصادفی (63 مورد) از آزمایشگاه های پاتولوژی شهر کرمانشاه و شهر شیراز انتخاب و با استفاده از تکنیکIHC از نظر بروز مارکرهای P53, P16, Bcl-2, C-kit ,PR ,ER بررسی شدند.یافته ها: میزان بروز مارکرها در لیوموسارکوم عبارت از 5.26 ER، 15.52 PR، 26.31 P53، 15.78 Bcl-2،15.52 C-kit و 15.42 P16 درصد بود. در موارد23.80 PR:STUMP ،4.76 Bcl-2 و 9.52 P16 درصد و ER وC-kit وP53 بروز نداشتند. در گروه لیومیوم تنها Bcl-2 بروز یافت (14.28 درصد) و سایر مارکرها بروز نیافتند. تفاوت های بروز P16, P53 در بین دو گروه لیومیوم وLMS و همچنین STUMP ولیومیوسارکوم معنادار بودند (P<0.05).نتیجه گیری: P16 و P53، مارکرهای معتبری جهت افتراق ضایعات STUMP از لیومیوسارکوم و نیز لیومیوم از لیومیوسارکوم محسوب شده، ویژگی تشخیصی بالایی دارند. تشخیص STUMP برای مشخص کردن مواردی بکار می رود که الگوی کلینیکوپاتولوژیک جهت تعیین قطعی تشخیص خوش خیم یا بدخیم کافی نمی باشد در این تحقیق شباهت زیاد الگوی ایمونوهیستوشیمی گروه STUMP به موارد خوش خیم تومورهای فوق مشاهده شد.