یکی از معیارهای مهمی که از طریق آن می توان به قدرت یک فعالیت صنعتی برای دستیابی به مزیتهای نسبی در سطح داخلی و حتی در سطح خارجی پی برد، مقدار بهره وری عوامل تولید آن است. رشد بهره وری عوامل تولید موجب کاهش هزینه های تولید و افزایش قدرت رقابت تولید کننده در بازار می گردد و سرمایه داران صنایعی را در اولویت سرمایه گذاری خود قرار می دهند که علاوه بر ارزش افزوده قابل توجه، از بهره وری بالاتری نیز برخوردار باشند. در این پژوهش، بهره وری کل، متوسط و نهایی فعالیتهای مختلف صنعتی کوچک و بزرگ ایران که بر حسب طبقه بندی بین المللی (I.S.I.C,Rev.2) به نه گروه صنعتی تقسیم شده، طی دوره زمانی 78-1366 محاسبه می شود و مورد مقایسه قرار می گیرد. برای مطالعه و محاسبه بهره وری کل و نهایی صنایع مختلف از تابع تولید کاب ـ داگلاس استفاده شده و برای محاسبه بهره وری متوسط، از میانگین نسبت ارزش افزوده به عامل تولید کار و سرمایه طی دوره زمانی فوق مورد استفاده می شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که کل صنایع کوچک، علی رغم آنکه بیش از 98 درصد از واحدهای صنعتی و بیش از 50 درصد از شاغلان بخش صنعت را در خود جای داده، دارای بهره وری کل متوسط و نهایی کمتری نسبت به کل صنایع بزرگ که تنها 2درصد از واحدهای صنعتی کشور راتشکیل می دهد می باشد؛ اما برخی از گروههای صنعتی کوچک دارای بهره وری بیشتری نسبت به صنایع بزرگ هستند و این در حالی است که صنایع کوچک برخلاف صنابع بزرگ از انواع حمایتهای دولتی برخوردار نمی باشند.