مجله تحقیقات علوم پزشکی زاهدان (طبیب شرق)
سال:1391 | دوره:14 | شماره:2 |تعداد مقالات:26

زمینه و هدف: سوء مصرف مواد در میان نظامیان همواره وجود داشته است و بر اساس بسیاری از مطالعات این عامل تاثیر منفی قابل ملاحظه ای بر توان رزمی و آمادگی نظامیان بر جا می گذارد. از این رو در بسیاری از سیستم های نظامی پروتکل هایی به منظور پیشگیری و درمان اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر در نظامیان تدوین گردیده است.مواد و روش کار: در این مطالعه مروری، کلیه مقالات مرتبط با اعتیاد و سوء مصرف مواد در نظامیان موجود در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی و کتب کتابخانه های دانشگاه های داخل و خارج با عنوان روانشناسی نظامی دستورالعمل های تهیه شده در زمینه پیشگیری از سوء مصرف مواد در میان نیروهای نظامی در نقاط مختلف دنیا بررسی گردید.یافته ها: نتایج نشان می دهد عواملی چون ممنوعیت استفاده از مواد، مجازات های سخت انضباطی برای روی آوردن به اعتیاد، آزمایشات دوره ای ادرار، مشارکت خانواده و دوستان برای پیشگیری و درمان اعتیاد، مجازات متناسب با سوابق خدمت و همکاری های افراد، توجه ویژه به مسائل فردی و اجتماعی، همکاری بیمارستان های نظامی با مراکز توان بخشی، بهره گیری از فرماندهان نظامی، الگو قرار دادن کارکنان ارشد همگی از امور مشترک در دستورالعمل های موجود می باشد.نتیجه گیری: پیشنهاد می شود با بهره گیری و بررسی پروتکل های موجود، پروتکل اختصاصی و منسجمی به منظور پیشگیری و درمان سوء مصرف مواد در نیروهای نظامی کشورمان تدوین گردد.

زمینه و هدف: توجه به عوامل خطر جدید بیماری های قلبی عروقی در میان افراد مبتلا به بیماری های قلبی - عروقی از اهمیت به سزایی برخوردار است. این مطالعه اثرات رژیم غذایی(DASH) Dietary Approaches to Stop Hypertension  را بر روی التهاب و عملکرد کبدی در میان بیماران دیابتی نوع 2 بررسی می نماید.مواد و روش کار: در این کارآزمایی بالینی متقاطع و تصادفی، 31 بیمار دیابتی نوع 2 که به بیمارستان شهید مطهری اصفهان مراجعه می نمودند و در محدوده سنی 30 تا 60 سال قرار داشتند به طور تصادفی به دو گروه دریافت کننده رژیم کنترل (رژیم معمول دیابتی ها) یا رژیم غذایی DASH به مدت 8 هفته تقسیم شدند. 4 هفته استراحت بین 2 مرحله کارآزمایی وجود داشت. سطح C-Reactive Protein (CRP)، آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز و آلکالان فسفاتاز سنجش شد و شاخص های انعقادی خون اندازه گیری شد.یافته ها: میانگین درصد تغییرات سطح CRP بعد از رژیم غذایی -26.9±3.5 DASH درصد، و بعد از رژیم کنترل -5.1±3.8 درصد بود (p=0.001). سطح آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز به طور قابل ملاحظه ای بعد از مصرف کردن رژیم غذایی DASH در مقایسه با رژیم کنترل کاهش یافت (به ترتیب -14.8±30 درصد در مقابل -6.6±3.4 درصد، p=0.001 و -29.4±3.7 درصد در مقابل 5.9±1.4 درصد p=0.001). رژیم غذایی DASH سطح فیبرینوژن پلاسما را کاهش داد (-11.4±3.6 درصد در مقابل 0.5±3.4 درصد، p=0.03).نتیجه گیری: در میان بیماران دیابتی، رژیم غذایی DASH می تواند نقش مهمی را در کاهش التهاب، فیبرینوژن پلاسمایی و آمینوترانسفرازکبدی داشته باشد، لذا مطالعات طولانی مدت بیشتری توصیه می شود.

زمینه و هدف: miR-124، میکرو RNA اختصاصی مغز است که در ناحیه هیپوکمپ شناسایی شده است. اینmicro RNA ، از طریق سرکوب برخی هدف های ژنی، سلول بنیادی را در جهت تمایز به عصب پیش می برد. هدف از این مطالعه تعیین چگونگی اثرگذاری شدت ورزش بر تغییرات بیان miR-124 بود.مواد و روش ها: در این مطالعه تعداد 18 سر رت نر نژاد ویستار به عنوان آزمودنی انتخاب شدند. حیوانات به طور تصادفی به 3 گروه مساوی (2 گروه دونده و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. در گروه تمرین سبک، حیوانات با شدتی حدود 40-35 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی به مدت 2 هفته و روزانه 30 دقیقه، روی دستگاه نوار گردان دویدند. در گروه تمرین شدید، حیوانات در شرایط مشابه، ولی با شدتی حدود 75-70 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی دویدند. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی حیوانات قربانی شدند. تغییرات بیان miR-124 با استفاده از تکنیک quantitave RT-PCR آنالیز شد.یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک سویه نشان داد که در بیان متغیر مورد مطالعه بین گروه های تمرین و کنترل به لحاظ آماری اختلاف معنی داری در سطح p£0.05 وجود دارد. همچنین هر دو شدت تمرین منجر به افزایش بیان معنی دار miR-124 شد.نتیجه گیری: در مجموع یافته های این پژوهش نشان می دهد که بیان microRNA-124 در هیپوکمپ رت های بالغ به شدت تمرین وابسته است و دویدن در شدت بالاتر در مقایسه با شدت پایین تری از ورزش می تواند باعث تغییرات چشمگیرتری در برخی مکانیسم های درگیر در روند نورون زایی متاثر از ورزش شود.

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین الگوی غذایی اصلی و بیش فعالی و کمبود توجه و تمرکز (ADHD) در بین کودکان سنین مدرسه است.مواد و روش کار: این مطالعه مقطعی بر روی 375 کودک محصل در تهران اجرا شده است. رژیم معمول این کودکان با استفاده از پرسشنامه بسامد خوراک (FFQ) نیمه کمی مورد ارزیابی قرار گرفت. ابتلای افراد به ADHD نیز با استفاده از پرسشنامه DSM-IV تشخیص داده شد. با استفاده از تحلیل عامل (Factor Analysis)، الگوی غذایی افراد مشخص گردید.یافته ها: شیوع ADHD در جمعیت مورد مطالعه 9.7 درصد بود. 4 الگوی غذایی از این جمعیت به دست آمد: سالم، غربی، شیرین و غذاهای آماده. کودکانی که در پنجک بالایی امتیاز الگوی غذایی شیرین قرار دارند نسبت به پنجک پایینی، دارای شانس بیشتری برای ابتلا به ADHD هستند (p=0.03). همچنین رابطه معنی داری بین تبعیت از الگوی غذایی غذاهای آماده با خطر ابتلا به ADHD دیده شد (p=0.03). رابطه ای بین الگوهای غذایی سالم و غربی با ADHD مشاهده نگردید. تمام این موارد بعد از کنترل اثر مخدوش گرها دیده شد.نتیجه گیری: مطالعه حاضر رابطه ای معنی دار و مستقل بین الگوهای غذایی شیرین و غذاهای آماده با شیوعADHD  نشان می دهد (برای هر دو p=0.03). برای تایید این یافته ها اجرای مطالعات آینده نگر ضروری است.

زمینه و هدف: شواهد اندکی در رابطه با اثر مصرف طولانی مدت پروتئین سویا در میان بیماران دیابتی نوع 2 مبتلا به نفروپاتی وجود دارد. این مطالعه به منظور تعیین اثر مصرف طولانی مدت سویا بر خطر بیماری های قلبی عروقی، سطح CRP و شاخص های عملکرد کلیه در بیماران دیابتی نوع 2 مبتلا به نفروپاتی انجام شد.مواد و روش کار: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی طولانی مدت بر روی 41 بیمار (18 مرد و 23 زن) دیابتی نوع 2 مبتلا به نفروپاتی انجام گرفت. 20 بیمار در گروه پروتئین سویا رژیم محتوی 0.8 g/kg پروتئین متشکل از 35 درصد پروتئین حیوانی، 35 درصد پروتئین سویای بافت دار و 30 درصد پروتئین گیاهی و 21 بیمار در گروه کنترل رژیم مشابه محتوی 70 درصد پروتئین حیوانی و 30 درصد پروتئین گیاهی به مدت 4 سال دریافت کردند.یافته ها: مصرف پروتئین سویا در مقایسه با گروه کنترل، به طور معنی داری عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی شامل سطح گلوکز پلاسما (-18±3 در مقابل 11±2 mg/dL؛ p=0.03)، کلسترول تام (-23±5 در مقابل 10±3 mg/dL؛ p=0.01)، LDL-C (-20±5 در مقابل 6±2 mg/dL؛ p=0.01)، تری گلیسیرید (-24±6 در مقابل -5±2 mg/dL؛ p=0.01) و CRP سرم (1.31±0.6 در مقابل 0.33±0.1 mg/L؛ p=0.02) را بهبود بخشید. به علاوه با مصرف پروتئین سویا کاهش معنی داری در پروتئینوری (-0.15±0.03 در مقابل 0.02±0.01 g/day؛ p=0.001) و کراتینین ادرار (-1.5±0.9 در مقابل 0.6±0.3 mg/dL؛ p=0.01) مشاهده شد.نتیجه گیری: مصرف طولانی مدت پروتئین سویا به طور مطلوبی عوامل خطر بیماری های قلبی عروقی و بیومارکرهای مربوط به کلیه را در بیماران دیابتی نوع 2 مبتلا به نفروپاتی متاثر می سازد.

زمینه و هدف: بررسی ضعف ها و راهبردهای شناختی کودکان اوتیستیک در تعاملات اجتماعی و همچنین نحوه بازشناسی هیجانات مختلف چهره می تواند گامی موثر در درمان و بهبود ارتباطات آنها باشد. هدف از این مطالعه مقایسه توانایی بازشناسی هیجانات مختلف در کودکان مبتلا به اوتیسم با عملکرد بالا با همتایان عادی بود.مواد و روش کار: در این مطالعه مقطعی مقایسه ای، دو گروه 16 نفره (کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم با عملکرد بالا و همتایان عادی آنها) از نظر سن، جنس و منطقه زندگی به روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. آزمون نوروسایکولوژی بازشناسی هیجانات مختلف چهره بنتون (نسخه تغییریافته) به منظور تعیین توانایی بازشناسی هیجانات (شادی، غم و خشم) مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل آماری با استفاده از نرم افزار SPSS-16 و با آمار توصیفی و آزمون t دو گروه مستقل صورت گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد توانایی دو گروه آزمودنی در بازشناسی حالات هیجانی شادی، خشم و حالت خنثی چهره هنگام مشاهده تصویر چهره یکسان است و تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود ندارد، ولی در بازشناسی حالت هیجانی غم عملکرد اوتیستیک ها ضعیف تر و تفاوت معنی داری با گروه همتا عادی داشت.نتیجه گیری: توانایی کودکان اوتیستیک با عملکرد بالا در تشخیص هیجانات شادی، خشم و حالت خنثی چهره برابر با کودکان عادی است. اما آنها در بازشناسی هیجان غم چهره عملکرد ضعیف تری از کودکان عادی دارند.

زمینه و هدف: بیماران Multiple Sclerosis از آسیب های شناختی رنج می برند. پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه عملکرد شناختی افراد مبتلا به MS و افراد سالم طراحی و اجرا شده است.مواد و روش کار: در این مطالعه توصیفی تحلیلی 114 نفر در این پژوهش شرکت کردند (57 نفر سالم و 57 نفر مبتلا به MS). آزمون کوتاه وضعیت روانی و خرده مقیاس های خزانه لغات و فراخنای ارقام وکسلر بزرگسالان برای ارزیابی عملکرد شناختی شرکت کنندگان مورد استفاده قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین افراد مبتلا به MS و افراد سالم در زمینه وضعیت روانی و عملکرد شناختی تفاوت معنی داری وجود دارد.نتیجه گیری: توجه بالینی و درمان آسیب های شناختی در افراد MS ضروری است و می تواند باعث مدیریت بهتر آسیب های شناختی و همچنین بالا رفتن سطح کیفیت زندگی در این بیماران شود.

زمینه و هدف: هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی دو روش آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل فرایند گراس و رفتار درمانی دیالکتیک در کاهش علائم مشکلات هیجانی (افسردگی، اضطراب، حساسیت بین فردی و خصومت) دانشجویان بوده است.مواد و روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی، با بهره گیری از آزمون SCL-90 و مصاحبه روانشناختی، از میان دانشجویان مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه اصفهان، 45 نفر که دارای مشکل هیجانی بودند انتخاب شده و به صورت کاملا تصادفی به دو گروه آزمایش (آموزش تنظیم هیجان به روش رفتار درمانی دیالکتیک و بر اساس مدل جیمز گراس) و گروه گواه تقسیم شدند. روش های آموزش اجرا و در نهایت میزان بقای مشکلات هیجانی اندازه گیری شد. مجددا پس از دو ماه این اندازه گیری تکرار گردید (مرحله پیگیری).یافته ها: 1- هر دو روش آموزش، به یک اندازه منجر به کاهش علائم حساسیت بین فردی دانشجویان شدند. 2- فقط روش آموزش مبتنی بر رفتار درمانی دیالکتیک منجر به کاهش علائم افسردگی دانشجویان شد. 3- هر دو روش آموزش، منجر به کاهش علائم اضطراب شدند اما تاثیر آنها متفاوت بود. به علاوه، در گروه رفتار درمانی دیالکتیک، در مرحله پیگیری، شاهد بازگشت علائم بودیم 4- هیچ کدام از روش های آموزش، نتوانستند علائم خصومت و پرخاشگری را کاهش دهند.نتیجه گیری: یافته های حاصل از این پژوهش تاثیر دو روش آموزش تنظیم هیجان روی مشکلات هیجانی را به تفکیک نشان می دهد. برای مداخله در اضطراب می توان از روش GERM، برای مداخله در افسردگی از DBT و برای مداخله در حساسیت بین فردی از هر دو روش بهره گرفت.

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، مقایسه سلامت روان دختران دانش آموز تحت سرپرستی مراکز شبانه روزی بهزیستی با دختران دانش آموز دبیرستان دانشگاه در شهر زاهدان است.مواد و روش کار: این مطالعه از نوع میدانی و به صورت مقطعی، بر روی 40 نفر از دختران تحت پوشش بهریستی و دختران مدارس عادی دبیرستان های زاهدان انجام شده است که با روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور مقایسه سلامت روانی این دو گروه از پرسشنامه SCL-90-R استفاده شده است. از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی، فراوانی نسبی) و آزمون t برای آنالیز داده ها استفاده گردیده و سطح معنی داری p<0.05 در نظر گرفته شده است.یافته ها: یافته های این مطالعه نشان داد که بین سلامت روان دانش آموزان تحت سرپرستی سازمان بهزیستی و دانش آموزان ساکن در خوابگاه دبیرستان دانشگاه سیستان و بلوچستان اختلاف معنی داری وجود دارد. شایع ترین اختلالات روانی بین دانش آموزان دختر تحت سرپرستی مراکز شبانه روزی بهزیستی به ترتیب عبارت است از، افسردگی (%90)، فوبیا (%90)، اظطراب (%80) و حساسیت در روابط بین فردی (%80)، در حالی که شیوع این اختلالات بین دانش آموزان ساکن در خوابگاه دخترانه دبیرستان دانشگاه شامل افسردگی (%50)، افکار پارانویید (%45) و وسواس و اجبار (%35) می باشد.نتیجه گیری: اختلاف معنی داری بین دو گروه مورد مطالعه از لحاظ سلامت روان وجود دارد. افسردگی و فوبیا در بین دختران تحت سرپرستی مراکز شبانه روزی بهزیستی و افسردگی و افکار پارانویید در بین دختران دبیرستان شبانه روزی دانشگاه، شایع ترین اختلال روانی بود. با توجه به شیوع قابل توجه اختلال افسردگی در دو گروه، ضمن تاکید بر نقش بی بدیل خانواده در حمایت روانی از فرزندان به ویژه نوجوانان، پیشنهاد می شود زمینه ارتباط اجتماعی بیشتر بین این دانش آموزان با سایر گروه های جامعه مهیا شود.

مقدمه: اضطراب به عنوان یک عامل بازدارنده و موثر بر روند زایمان شناخته شده است. به علت نتایج متفاوت مطالعات کشورهای دیگر و عدم وجود مطالعه مشابه در ایران، این پژوهش با هدف «تعیین تاثیر مشاوره با زنان در سه ماهه سوم بارداری بر میزان اضطراب زنان اول زا در شروع زایمان» طراحی گردید.مواد و روش کار: این مطالعه نیمه تجربی در 68 زن نخست زا که سابقه بستری در بیمارستان و بیماری روانی شناخته شده ای نداشتند، انجام گردید. افراد پس از تکمیل فرم رضایتنامه، در ابتدای سه ماهه سوم بارداری با استفاده از تست اضطراب هامیلتون مورد بررسی قرار گرفتند و میزان اضطراب آنها سنجیده شد و سپس به طور تصادفی به دو گروه 34 نفره تقسیم شدند. افراد گروه مداخله در هر مراجعه در سه ماهه سوم در مورد مسائل مختلف بارداری و زایمان، مورد مشاوره قرار گرفتند و افراد گروه کنترل از مراقبت های معمول برخوردار شدند. افراد دو گروه در هنگام پذیرش جهت زایمان مجددا مورد سنجش اضطراب قرار گرفتند. جهت تحلیل اطلاعات از نرم افزارSPSS-15 ، آزمون های من ویتنی یو و ویلکاکسون استفاده شد.یافته ها: میانگین نمره اضطراب در گروه مداخله در سه ماهه سوم بارداری 26.5±7.6 و در زمان پذیرش جهت زایمان 11.82±8.3 بود و تفاوت معنی دار بود (p<0.001). این میزان در گروه کنترل در سه ماهه سوم 25.90±6.9 و در زمان زایمان 23.53±5.38 بود که تفاوت معنی دار نداشتند (p=0.25).نتیجه گیری: مشاوره با زنان در سه ماهه سوم بارداری سبب کاهش میزان اضطراب آنها در شروع زایمان می گردد. جهت کاهش اضطراب زنان نخست زا، مشاوره در اواخر بارداری پیشنهاد می گردد.

زمینه و هدف: فرد در دوران بلوغ با تحولات و دگرگونی های متعدد جسمی، روحی - روانی و اجتماعی مواجه است. با توجه به نقش مهم والدین در این زمینه، این پژوهش با هدف تعیین نیازهای آموزشی پدران در مورد دوران بلوغ فرزندان پسر انجام شد.مواد و روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی و تحلیلی است که در سال 1389 در شهرستان گناباد بر روی 324 نفر انجام شد. ابزار پژوهش یک پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر 4 بخش: اطلاعات دموگرافیک، سنجش آگاهی در مورد بلوغ پسران، سنجش دیدگاه در مورد تغییرات رفتاری و ارتباط والدین و نوجوانان و در مورد مسایل بهداشت جسمی و جنسی نوجوانان بود. داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS-16 با آزمون های آماری c2، کندال تائو و همبستگی پیرسون در سطح معنی داری p<0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: هیچ یک از پدران، آگاهی در سطح مطلوب نداشتند. دیدگاه 60 نفر (%18.5) از پدران در مورد بهداشت روانی - رفتاری و ارتباط با نوجوانان خوب و 40 نفر (%12.3) دیدگاه مناسبی در مورد مسایل بهداشت جسمی و جنسی فرزندان خود داشتند. آگاهی و دیدگاه پدران با سطح تحصیلات و شغل ارتباط آماری معنی داری داشت (p<0.001).نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه، به نظر می رسد والدین در این زمینه نیاز ضروری به آموزش دارند تا بتوانند به فرزندان خود جهت گذر سالم از این دوران بحرانی کمک موثر داشته باشند.

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی موانع آموزش بهداشت باروری و دیدگاه های معلمان و دانش آموزان شهر زاهدان در رابطه با آموزش بهداشت باروری در مدارس می باشد.مواد و روش کار: این مطالعه به روش کیفی (تحلیل محتوی) و از طریق 8 بحث گروهی متمرکز با 61 نفر از معلمان و دانش آموزان دختر دبیرستان شهر زاهدان در سال 1389 انجام شد.یافته ها: مهمترین موانع آموزشی عدم پذیرش اولیای دانش آموزان و تعصبات فرهنگی ذکر شد. بیشترین منبع کسب اطلاعات دانش آموزان همسالان و بهترین روش آموزش، تدریجی و با بهره گیری از ممنوعیت های ذکر شده در دین مبین اسلام بود.نتیجه گیری: تدوین برنامه های جامع آموزش بهداشت باروری در مدارس با بهره گیری از ظرفیت های فرهنگی و آموزه های اسلامی پیشنهاد می گردد.

زمینه و هدف: مشاهده مستقیم مهارت های عملی روشی برای ارزیابی عینی مهارت های عملی و دادن بازخورد در دانشجویان است. این پژوهش با هدف بررسی روایی و پایایی آزمون DOPS (Direct Observation of Procedural Skills) در پرستاری انجام شد.مواد و روش کار: در مطالعه ای از نوع پژوهش ارزشیابی، 55 دانشجوی پرستاری دوره کارورزی در عرصه دانشکده پرستاری و مامایی زاهدان، به شیوه سرشماری انتخاب شدند. طبق نظرات اعضای هیات علمی دانشگاه های علوم پزشکی مستقر در تهران از بین پروسیجرهای اصلی پرستاری، 8 پروسیجر جهت مواد آزمون انتخاب و چک لیست ارزیابی آنان تهیه شد. دانشجو در حین انجام پروسیجر در محیط کار واقعی توسط آزمونگر مشاهده و نتایج بر طبق چک لیست ساختار یافته ثبت شده و در محیط مناسب بازخورد عینی ارائه گردید. روایی محتوایی، روایی ملاکی (همبستگی میانگین نمرات دروس بالینی و نظری پرستاری به تفکیک با نمرهDOPS ، رابطه هر گویه با نمرهDOPS )، روایی سازه (بررسی ساختار درونی) پایایی (تعیین همسانی درونی، پایایی بین ارزیابان) بررسی شد.یافته ها: همبستگی نمرات DOPS با میانگین نمرات نظری و بالینی به ترتیب (p=0.429) 0.117 و (p=0.008) 0.376 بود. همبستگی هر مهارت با نمره کل DOPS ارتباط معنی داری داشت (p=0.001) که بیانگر ساختار درونی مطلوب آزمون بود. پایایی آزمون توسط ضریب آلفای کرانباخ 0.94 اندازه گیری شد. کمترین و بیشترین مقدار ضریب همبستگی در پایایی بین ارزیابان به ترتیب 0.42 و 0.84 بود که در تمام موارد معنی دار (p=0.001) بودند.نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه، استفاده از DOPS برای سنجش عینی مهارت های پروسیجرال در پرستاری دارای روایی و پایایی می باشد.

زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس مولفه های حمایت اجتماعی ادراک شده در بیماران دیابت ناوابسته به انسولین بود.مواد و روش کار: در این مطالعه توصیفی همبستگی 50 بیمار مبتلا به دیابت غیر وابسته به انسولین از مرکز دیابت فاطمه الزهرا شهرستان شیراز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند. پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی - فرم کوتاه (WHOQOL-BREF) و حمایت اجتماعی ادراک شده (MSPSS) توسط بیماران تکمیل گردید.یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام نشان داد حمایت های اجتماعی ادراک شده در بعد دوستان و خانواده بهترین پیش بینی کننده های کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به دیابت غیر وابسته به انسولین می باشند (p<0.01).نتیجه گیری: حمایت اجتماعی به ویژه در بعد دوستان و خانواده قادر به پیش بینی کیفیت زندگی می باشد.

زمینه و هدف: مطالعه حاضر جهت تعیین کیفیت زندگی افراد مبتلا به سکته مغزی در شهر اهواز صورت گرفت.مواد و روش کار: در این مطالعه مقطعی، کیفیت زندگی 200 بیمار مبتلا به سکته مغزی توسط پرسشنامه کیفیت زندگی SIS-16 بررسی گردید.یافته ها: میانگین سن بیماران 14±59 سال بود. کیفیت زندگی با جنسیت، گروه های سنی، سطح تحصیلی، وضعیت تاهل و نوع درگیری مغزی ارتباط معنی دار داشت (p<0.05) ولی با مدت سپری شده از بیماری و سمت مبتلا ارتباط معنی دار نداشت.نتیجه گیری: کیفیت زندگی پایین تر در زنان، گروه های سنی بالا، سطوح تحصیلی پایین، افراد بیوه و بیماران با منشا ایسکمی توجه بیشتر به این گروه ها را خاطر نشان می نماید.

زمینه و هدف: نظر به اهمیت هوش هیجانی در بروز رفتارهای سازگارانه این مطالعه جهت بررسی ارتباط بین هوش هیجانی و سازگاری آموزشی در دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر تهران انجام گردید.مواد و روش کار: در این مطالعه توصیفی - همبستگی 300 دانش آموز دختر پیش دانشگاهی شهر تهران، به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری c2 و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که ارتباط معنی داری بین هوش هیجانی و سازگاری آموزشی وجود دارد (p=0.0001).نتیجه گیری: با توجه به ارتباط معنی دار بین هوش هیجانی و سازگاری آموزشی نیاز به آموزش مولفه های هوش هیجانی جهت سازگاری موثر در دانش آموزان احساس می شود.

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه شوخ طبعی و رویدادهای منفی زندگی با افسردگی در دانشجویان دانشگاه تبریز بود.مواد و روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه تبریز بودند که از این تعداد 200 نفر (100 دختر و 100 پسر) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس شوخ طبعی خشوعی، فهرست رویدادهای زندگی و آزمون افسردگی بک استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افسردگی با شوخ طبعی رابطه منفی و معنی دار و با رویدادهای استرس زای زندگی رابطه مثبت و معنی دار دارد. همچنین بین شوخ طبعی با رویدادهای زندگی رابطه منفی و معنی دار وجود داشت. از سویی نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای شوخ طبعی و رویدادهای استرس زای زندگی توان پیش بینی معنی دار افسردگی را دارند.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش شوخ طبعی و کاهش عوامل استرس زای زندگی دانشجویان می توان میزان افسردگی آنها را تقلیل داد.

زمینه و هدف: سوء مصرف مواد، همواره مشکلات متعددی را در گستره زندگی بشر به همراه داشته است. هدف پژوهش حاضر، پیش بینی گرایش به مصرف مواد در جوانان بر اساس ویژگی های شخصیتی بود.مواد و روش کار: 320 نفر از میان جوانان دختر و پسر دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان، با میانگین سنی 24-19 بر اساس نمونه گیری خوشه ای سهمیه ای تصادفی انتخاب شدند و از آنها خواسته شد پرسشنامه های چندوجه ای شخصیتی مینه سوتا و گرایش به مصرف مواد را تکمیل نمایند. برای تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون چند متغیره یا چندگانه استفاده شده است.یافته ها: نتایج ارتباط مستقیمی را بین استعداد اعتیاد و ویژگی های شخصیتی نشان داد. همچنین نتایج رگرسیون نشان داد مجموع ویژگی های شخصیتی 47 درصد واریانس گرایش به مصرف مواد را پیش بینی می کند.نتیجه گیری: ضروری است که آموزش، پیشگیری و مداخله بر عموم دانشجویان اعم از دختران و پسران متمرکز گردد.

زمینه و هدف: رفتارهای مخاطره آمیز جنسی، جوانان و نوجوانان را در معرض خطر ابتلا به HIV و بیماری های آمیزشی قرار می دهد. مطالعه حاضر به منظور بررسی شیوع رفتارهای پرخطر جنسی در مشاغل مختلف جهت اطلاع رسانی به برنامه ریزان عرصه سلامت و گروه ها و اصناف مختلف جامعه انجام شده است.مواد و روش کار: مطالعه حاضر یک مطالعه مقطعی توصیفی است که بین سال های 88-83 بر روی مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره بیماری های رفتاری دانشگاه علوم پزشکی شیراز به روش سرشماری جهت بررسی اطلاعات مربوط به رفتارهای پرخطر جنسی انجام شده است.یافته ها: بیشترین میزان شیوع رفتارهای پرخطر جنسی در میان به ترتیب آرایشگران خانم (%36)، بیکاران (%9.51) و نقاشان (%8.53) مشاهده گردید. همچنین بین جنس با شغل آرایشگری و سن با مشاغل ارتباط معنی داری مشاهده شد.نتیجه گیری: رسانه های گروهی و وزارت بهداشت و درمان می بایست نگاه ویژه ای به صنوف مختلف داشته باشند و بر اساس تفاوت شیوع رفتارهای پرخطر در مشاغل مختلف ساختار آموزشی اختصاصی تری به کار گیرد.

زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی کارکنان با توجه به سطح تحصیلات آنان در بیمارستان های دولتی شهر رشت بوده است.مواد و روش کار: در این مطالعه توصیفی جامعه آماری تحقیق شامل 2800 نفر از کارکنان بیمارستان های دولتی شهر رشت بوده که از این تعداد 338 نفر به شیوه نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند و از طریق پرسشنامه داده های لازم جمع آوری گردید و برای تحلیل داده ها ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی جزئی و تحلیل رگرسیون به کار رفت.یافته ها: نشان داد که بین هر یک از مولفه های کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی کارکنان با 99 درصد اطمینان و در سطح آلفای 0.01 با توجه به ضریب همبستگی (r) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد.نتیجه گیری: بطور کلی همبستگی مثبت و معنی دار بین مولفه های کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی کارکنان بود و متغیر تعدیل گر تحصیلات تاثیر کاهشی بر شدت رابطه بین متغیر مستقل و وابسته داشته است.

زمینه و هدف: هدف این پژوهش، تعیین تاثیر رفتار درمانگری شناختی در کاهش نشانه های روان شناختی بیماران مبتلا به سرطان بود.روش کار: این پژوهش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه شاهد است. 30 نفر از بیماران انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل قرار گرفتند. متغیر مستقل، رفتار درمانگری شناختی بود که 9 جلسه روی گروه آزمایش انجام شد. ابزار پژوهش مقیاس SCL-90-R بود که این مقیاس، ضریب کلی شاخص و ابعاد شکایت جسمانی، وسواس و اجبار، حساسیت بین فردی، افسردگی، اضطراب، پرخاشگری، ترس مرضی، افکار پارانوئیدی و روان گسستگی را می سنجد. برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس استفاده شد.یافته ها: رفتار درمانگری شناختی در کاهش ابعاد و نشانه های روان شناختی ذکر شده در SCL-90-R موثر بود (p<0.001).نتیجه گیری: استفاده از رفتار درمانگری شناختی در مراکز انکولوژی می تواند به عنوان یک درمان تکمیلی در کنار درمان های پزشکی در نظر گرفته شود و از طرفی در بهبود ارتباط پزشک و بیمار، می تواند نقش اساسی داشته باشد.

زمینه و هدف: تعاونی های بهداشتی درمانی در چارچوب ساختار شبکه بهداشت و درمان کشور، مراقبت های بهداشتی را با نظارت بخش دولتی به جمعیت تعریف شده ارائه می نمایند.مواد و روش کار: این پژوهش در قالب یک مطالعه تحلیلی مقطعی، 2 گروه از مراکز بهداشتی درمانی با مدیریت دولتی و تعاونی را از نظر شاخص های عملکردی مقایسه نمود.یافته ها: رضایت گیرندگان خدمت در مقیاس پنج امتیازی لیکرت در مراکز بهداشتی درمانی تعاونی 4.14 و در مراکز بهداشتی درمانی دولتی 3.9 بود. میانگین تعداد کل مراقبت انجام شده در روز در مراکز دولتی 85.1 و در مراکز تعاونی 110.8 بود.نتیجه گیری: تعاونی های بهداشتی راهکار مناسبی برای کوچک سازی دولت در حیطه سلامت است.