مجله تحقیقات دامپزشکی ایران (دانشگاه شیراز)
سال:1388 | دوره:10 | شماره:2 (مسلسل 27) |تعداد مقالات:17

به منظور ارزیابی تاثیر بذر کتان (FS: Flaxseed) و کانولا (CS: canola seed) بر عملکرد، پروفیل اسید چرب گوشت، محتوای لیپیدی سرم و پاسخ ایمنی جوجه های گوشتی علیه گلبول قرمز خون گوسفندی (SRBC: sheep red blood cell) آزمایشی به مدت 42 روز انجام گردید. تعداد 324 جوجه یک روزه به صورت تصادفی با شش جیره غذایی مختلف شامل C (گروه شاهد)، (CS %7.5) CS1، (CS %15) CS2، CS-FS (مخلوط ‍CS %10 و (FS، (FS %7.5) FS1 و (FS %15) FS2 تغذیه شدند. جیره های حاوی بذر کتان و کانولا تاثیر منفی بر پارامترهای عملکردی داشتند، به طوریکه تغذیه با بذر روغنی منجر به کاهش معنی دار (P<0.01) افزایش وزن بدن و افزایش ضریب تبدیل غذایی نسبت به گروه شاهد گردید. با این حال میزان غذای مصرفی تفاوت معنی داری بین گروه های آزمایشی نداشت (P>0.05). افزودن بذر کتان و بذر کانولا منجر به افزایش معنی داری در محتوای اسید چرب امگا3- به فرم اسید لینولنیک و کاهش در غلظت اسید آراشیدونیک و نسبت بین اسید چرب امگا6- به امگا3- گردید (P<0.01). محتوای لیپیدی سرم و تیتر آنتی بادی علیه SRBC تحت تاثیر جیره های غذایی قرار نگرفت (P>0.05).

در مطالعات اخیر، خواص آنتی اکسیدانی گرلین نشان داده شده است. در مطالعه حاضر، تاثیر تجویز طولانی مدت گرلین بر تحرک و سلامت غشا اسپرم موش های رت در طی انکوباسیون در 37 درجه سانتی گراد بررسی شد. سی موش رت 45 روزه از نژاد ویستار به دو گروه کنترل و درمان تقسیم شدند. به موش های گروه درمان روزانه 1 نانومول گرلین به مدت 10 روز پشت سر هم و به گروه کنترل همان حجم سالین نرمال به شکل زیر جلدی تزریق شد. جمع آوری اسپرم پس از کشتن موش ها در روزهای 5، 15 و 40 پس از آخرین تزریق انجام شده و خصوصیات اسپرم در ساعات صفر، سه و پنج پس از انکوباسیون در 37 درجه بررسی شدند. حرکات کلی و پیشرونده اسپرم ها به طور معنی داری در ساعات 3 و 5 در روز پنجم در گروه درمان بالاتر بود (P<0.05). در ساعت 3 انکوباسیون در روز 15، تنها حرکات کلی اسپرم ها در گروه درمان نسبت به کنترل بالاتر بود. سلامت غشا اسپرم توسط آزمون تورم در فشار هیپواسموتیک (HOS test) ارزیابی شد. متوسط درصد اسپرم های HOS مثبت در گروه درمان در روزهای 5 و 15 در ساعات صفر، 3 و 5 انکوباسیون به طور معنی داری بالاتر بود (P<0.05). اما این میزان در روز 40 بین دو گروه معنی دار نشد. همبستگی بالا در ساعات 3 و 5 در روز 5 بین حرکت پیشرونده اسپرم 0.94) و (P<0.0001, r=0.92 و نیز حرکات کلی اسپرم ها 0.78) و r=0.81 (P<0.01, با آزمون HOS در گروه درمان مشاهده شد. این نتایج را می توان به خواص آنتی اکسیدانی گرلین بر روی اسپرم های رت به ویژه بر غشا آن مربوط دانست که باعث حفاظت غشا اسپرم ها در برابر آسیب های ناشی از از اکسیداسیون در طی انکوباسیون و در نتیجه افزایش معنی داری در میزان HOS شده است. این عوامل احتمالا باعث افزایش میزان تحرک اسپرم ها در طی 5 ساعت انکوباسیون شده است.

این آزمایش با هدف تعیین اثرات افزودنی میکروبی دارای باکتری تولید کننده اسید پروپیونیک و اسید فرمیک بر ترکیب شیمیایی، میزان ناپدید شدن شکمبه ای ماده خشک، و قابلیت هضم سیلاژ ذرت در گوسفند انجام شد. گیاه کامل ذرت به مدت 60 روز در کیسه های پلاستیکی سیلو شدند. تیمارها شامل -1 گیاه کامل ذرت بدون افزودنی، -2 گیاه کامل ذرت که به آن افزودنی میکروبی دارای Propionibacterium acidipropionici و Lactobacillus plantarum و به میزان 3×1010 واحد تشکیل دهنده کلنی در هر گرم علوفه در هنگام سیلو کردن اضافه شد و -3 گیاه کامل ذرت که در هنگام سیلو کردن اسید فرمیک (98 درصد) به میزان 2.4 لیتر به هر تن گیاه اضافه شده بود. تیمار 3 دارای بالاترین (P<0.05) میزان پروتئین خام، اسید لاکتیک، کل اسیدهای تخمیری، بازده ماده خشک و pH نسبت به سایر تیمارها بود. تیمار 2 دارای پایین ترین میزان pH و اسید بوتیریک و بالاترین میزان اسید پروپیوتیک بود (P<0.05). اتانول در هیچ یک از سیلوها وجود نداشت. قابلیت هضم پروتئین خام تحت تاثیر تیمار قرار گرفت و در تیمار 1 بالاتر از بقیه بود (P<0.05) در حالی که قابلیت هضم عصاره اثری در تیمارهای 1 و 3 بالاتر از تیمار 2 بود (P<0.05). تجزیه پذیری موثر (ED) ماده خشک در تیمار 3 بالاتر از بقیه بود (P<0.05). تخمیر در تمام سیلوها مناسب بود و مواد سیلو شده به خوبی و در حد قابل قبولی حفظ شدند و تیمار 2 پس از باز شدن ثبات هوازی بهتری داشت. به طور کلی شدت و میزان اثرگذاری بر ارزش غذایی و سایر مولفه های کیفیت سیلوها با افزودن اسید فرمیک نسبت به افزودنی میکروبی بالاتر بود. اما به علت تولید میزان بالاتر (P<0.05) اسید پروپیوتیک با کاربرد افزودنی میکروبی که خاصیت ضد مخمری بالایی دارد، انتظار می رود که پایداری هوازی بالاتری در مورد سیلاژهای عمل آوری شده با افزودنی میکروبی تولید کننده اسید پروپیوتیک مخصوصا در مناطق گرمسیر حاصل گردد.

هدف از این مطالعه، بررسی فعالیت آنزیم های اسپارتات - آمینو ترانسفراز (AST)، گاما گلوتامیل ترانسفر (GGT)، آلکالین فسفاتاز قلیایی (ALP)، لاکتات دهیدروژناز (LDH) و اسید فسفاتاز (AcP) و شاخص های مایع منی (حجم، pH، غلظت، تعداد کل اسپرم ها (TSN)، تحرک رو به جلو، اسپرم های مرده، اختلالات ریخت شناسی تام (TMD)، و آزمون تورم هیپواسموتیک (HOST) در مایع پلاسمای منی اسب های عربی بود. علاوه بر این، همبستگی میان فعالیت های آنزیمی و شاخص های مایع منی نیز مورد بررسی قرار گرفت. مطالعه بر روی هفت نریون سالم عربی بارور که بین 11 تا 17 سال سن داشتند انجام شد. اسب ها از مزرعه کاراکابی واقع در بورسا، ترکیه انتخاب شدند. در مجموع 21 نمونه منی در طول ماه های تولید مثلی اسفند تا اردیبهشت جمع آوری شد. همبستگی منفی معنی داری میان حجم مایع منی و غلظت TMD، AST، ALP (P<0.05) و (P<0.01) LDH مشاهده گردید. همبستگی معنی داری میان pH و نسبت اسپرم های زنده: مرده، فعالیت (P<0.05) GGT و تحرک رو به جلو اسپرم (P<0.01) دیده شد. همچنین همبستگی معنی داری میان نسبت اسپرم زنده: مرده و TSN، (P<0.05) HOST؛ TSN و ALP، (P<0.01) AcP؛ تحرک اسپرم و (P<0.01) HOST، (P<0.01) GGT، AST و AcP، LDH، (P<0.01) AcP، GGT و (P<0.05) LDH؛ ALP و LDH، (P<0.01) AcP و LDH و AcP (P<0.01) به دست آمد به استثنا pH و HOST، میان فعالیت آنزیمی و پارامترهای مایع منی در ماه های مختلف همبستگی مشاهده نشد.

در این مطالعه جدایه IR499 از ویروس بیماری بورس عفونی، به منظور بررسی دقیق تر روند بیماری زایی و تعیین خصوصیات ویروس از لحاظ حدت، در مراحل اولیه بعد از عفونت، به روش ایمونوهیستوشیمی و با نشان دادن روند ظهور و بروز آنتی ژن ویروسی، در بافت های بدن جوجه های SPF مورد ارزیابی تجربی قرار گرفت. بدین منظور تعداد 15 قطعه جوجه چهار هفته، با ویروس بسیار حاد IR499 به میزان 103 EID50 در 100 میکرولیتر، به روش چشمی / بینی تلقیح شدند. تعداد 5 قطعه جوجه نیز به عنوان گروه کنترل با مقدار مساوی PBS، تلقیح شدند. پس از خونگیری، در ساعات 3، 6، 12، 24 و 48 بعد از تلقیح ویروس از ارگان های بورس، لوزه های سکومی، کبد، طحال، تیموس و عضله ران، نمونه برداری به منظور رنگ آمیزی ایمونوپراکسیداز صورت گرفت. در این مطالعه آنتی ژن ویروس اولین بار 3 ساعت بعد از تلقیح ویروس در سلول های منفی لوزه های سکومی (ارگان مطلوب ویروس برای تکثیر اولیه) و سلول های کوپفر کبد پدیدار گردید. سیگنال های مثبت حاکی از وجود ویروس در بورس، اولین بار 6 ساعت بعد از تلقیح مشاهده شد که بیانگر وقوع ویرمی اولیه است. پس از ویرمی ثانویه، ویروس برای اولین بار، 12 ساعت بعد از تلقیح در طحال و تیموس دیده شد. این یافته ها در مراحل ابتدایی عفونت ویروس IR499، این سویه را به عنوان یک سویه بسیار حاد ویروس گامبورو با روند بیماری زایی گسترده و سریع در سطح in vivo تایید نمود.

ماست یک محصول لبنی منحصر بفردی است که در تمام دنیا مصرف شده و میزان مصرف آن به علت اثرات مفید آن روی سلامتی رو به افزایش است. معمولا مواد جامد بدون چربی شیر نیز به ماست اضافه می شود که دارای حدود 5.7 درصد لاکتوز هیدرولیز نشده می باشد. لاکتوز توسط آنزیم لاکتاز هیدرولیز می شود. کمبود لاکتاز در افراد حساس به لاکتوز باعث ناراحتی های گوارشی شده و موجب کاهش مصرف ماست حاوی لاکتوز هیدرولیز نشده توسط این افراد می شود. در این مطالعه تولید ماست با لاکتوز کم (هیدرولیز شده) به روش هیدرولیز آنزیمی لاکتوز با استفاده از مواد و روش های استاندارد مورد بررسی قرار گرفت. در میان سطوح مختلف آنزیمی که مورد آزمایش قرار گرفتند (از 0.12 تا 0.56 درصد مخلوط ماست با دامنه افزایش 0.04 درصد) مقادیر 0.16، 0.32 و 0.52 درصد به ترتیب جهت هیدرولیز 50، 70 و 90 درصد از لاکتوز موجود در ماست مناسب شناخته شد. ماست کم لاکتوز (LHY) تهیه شده از ماست هیدرولیز شده به میزان 50 و سپس 70 درصدی به طور معنی داری (P<0.05) امتیازهای بالاتری از نظر پیکره، بافت، طعم و تمام شاخص های قابل قبول نسبت به نمونه شاهد داشت. در صورتی که در ماست با 90 درصد LHY به طور معنی داری امتیازهای کمتری از نظر چشایی کسب کرد اما درجات مختلف لاکتوز هیدرولیز شده اثری روی رنگ و ظاهر ماست نداشت. هیدرولیز لاکتوز زمان تشکیل ژل را به میزان 30 تا 45 دقیقه کاهش داد در صورتی که این مقدار در گروه شاهد 210 دقیقه بود (P<0.05). قوام ماست توسط اندازه گیری میزان نفوذ (میلی متر در 5 ثانیه) با استفاده از یک پروب (مخروط) نفوذ کننده اندازه گیری شد. ماست دارای 50، 70 و 90 درصد لاکتوز هیدرولیز شده به طور معنی داری (P<0.05). میزان نفوذ را به ترتیب تا 280، 325 و 395 میلی متر بر 5 ثانیه در مقایسه با نمونه شاهد (195 میلی متر بر 5 ثانیه) افزایش داد. میزان آب پنیر جدا شده نیز با میزان هیدرولیز لاکتوز افزایش یافت (P<0.05).

با استفاده از دو سیستم مستطیلی شکل با آب جریاندار و دو نوع روش تغذیه ای دستی و اتوماتیک فعالیت چشم داشت به غذا (FAA) در ماهی قزل آلای رنگین کمان مورد بررسی قرار گرفت. ماهیان در دو روز و دو مکان معین از هر سیستم تغذیه شدند و پراکنش ماهیان، تعداد ضربات حاصله جهت دسترسی به غذا در روش اتوماتیک، مجموع رفتارهای تهاجمی و سرعت شناگری ماهیان اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که فعالیت چشم داشت به غذا (FAA) به کمک روش های معمول ذکر شده در میان ماهیان پدیدار نمی گردد. تحقیق حاضر نشان می دهد که بر خلاف مطالعات قبلی، ظهور (FAA) به تعداد ضربات وارده جهت دسترسی به غذا توسط ماهیان در روش اتوماتیک، موقعیت ماهیان در سیستم تغذیه ای و یا فعالیت شناگری آن ها بستگی نداشته بلکه به سرعت شناگری و رفتارهای تهاجمی آن ها ارتباط دارد.

تعداد 24 اسب عرب ایرانی در اسبداری های تهران و تبریز برای تشخیص زخم معده با استفاده از آندوسکوپی معده مورد معاینه قرار گرفتند. در 14 راس از اسب های فوق زخم معده تشخیص داده شد (%58.3). تعداد 10 مورد از زخم ها در منطقه غیر غده ای معده قرار داشت. اسب هایی که سابقه درمان طولانی با داروهای ضد التهابی غیراستروئیدی داشتند، وقوع بالایی در منطقه غده ای معده را نشان دادند. در این مطالعه وقوع زخم معده در اسب هایی که تحت برنامه فعال ورزشی بودند. از بقیه بیشتر بود. تعداد 12 از 14 راس (%71) که مبتلا به زخم معده بودند سابقه برنامه فعال ورزشی داشتند. از نظر آماری اختلافی بین دو گروه فعال ورزشی و غیر فعال وجود نداشت (P>0.05). در اسب های مبتلا به زخم معده نسبت به اسب های سالم تعداد مونوسیت ها به طور معنی داری کمتر و نیز مقادیر غلظت پتاسیم به طور معنی داری بیشتر بود (P<0.05). نتایج این مطالعه نشان داد که فراوانی زخم معده در اسب های ورزشی عرب ایرانی نسبتا بالا می باشد. مطالعات تکمیلی برای ارزیابی اهمیت بالینی زخم معده در این اسب ها مورد نیاز می باشد.

باکتری های اسید لاکتیک باکتری های گرم مثبت، فاقد حرکت و عدم تولید کننده اسپور هستند که اسید لاکتیک را به عنوان محصول اصلی و یا یکی از محصولات نهایی متابولیسم خود تولید می کنند. در این مطالعه حضور سویه های لاکتوباسیل در محتویات روده دوگونه از ماهیان خاویاری ساکن دریای خزر، فیل ماهی (Huso huso) و تاس ماهی ایرانی (Acipenser persicus) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که گونه های مختلفی از لاکتوباسیل ها با فراوانی نسبتا زیادی در محتویات روده ماهیان خاویاری مورد بررسی وجود داشتند، به طوری که میزان کلی لاکتوباسیل ها برای فیل ماهی و تاس ماهی ایرانی به ترتیب 105.3 و cfu/g 106.4 بود. خصوصیات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی 84 سویه لاکتوباسیل جدا شده از محتویات روده فیل ماهی و تاس ماهی ایرانی نشان داد که این سویه ها را می توان به دو گروه متابولیکی هتروفرمنتاتیوهای اجباری و هتروفرمانتاتیوهای اختیاری تقسیم بندی کرد. بیشترین میزان فراوانی در میان سویه های جدا شده را Lactobacillus sakei و Lactobacillus plantarum تشکیل می دادند. در این مطالعه حضور لاکتوباسیل ها در محتویات روده فیل ماهی و تاس ماهی ایرانی برای اولین بار گزارش شده است.

میزبان های اصلی انگل اکینوکوکوس گرانولوزوس گوشتخواران مانند سگ، گرگ و روباه هستند. چون تشخیص تخم این انگل با روش آزمایش مدفوع امکان پذیر نیست؛ بنابراین در مطالعه حاضر، آزمایش دات - بلاتینگ برای کوپروآنتی ژن های اختصاصی اکینوکوکوس گرانولوزوس در مدفوع سگ مورد ارزیابی قرار گرفته است. سه توله 2 تا 3 ماهه با استفاده از داروی پیپرازین علیه نماتودهای روده ای درمان شدند و پس از گذشت چند روز مدفوع آن ها به عنوان نمونه قبل از عفونت جمع آوری گردید. یک هفته پس از درمان، سه توله سگ با کبد و ریه آلوده به کیست هیداتید به مدت چند روز تغذیه شدند. در پایان هر هفته (تا 5 هفته) مدفوع آن ها به عنوان نمونه پس از عفونت جمع آوری گردید. پروتئین های محلول در نمونه های قبل و پس از عفونت آماده شد و آزمایش دات - بلاتینگ روی گونه ها انجام گردید. همچنین 15 نمونه مدفوع ارجاعی از بیمارستان دامپزشکی رازی مشهد ابتدا مورد آزمایش تخم کرم قرار گرفتند و سپس آزمایش دات - بلات بر روی آن ها انجام شد. برای تشخیص یافته های پروتئینی انگل، آزمایش SDS-PAGE انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده از هفته اول تا پنجم پس از عفونت، افزایش لکه های رنگی در سگ های عفونی شده مشاهده می شود. از 15 نمونه ارجاعی از درمانگاه خصوصی، در 4 نمونه واکنش مثبت رنگی در آزمایش دات - بلاتینگ مشاهده گردید، و همین 4 نمونه در آزمایش میکروسکوپیک تخم کرم نیز مثبت بودند. در آزمایش SDS-PAGE، چهار باند در نمونه های مدفوع هفته پنجم پس از عفونت مشاهده گردید. وزن مولکولی باندها به ترتیب 14، 22، 36 و 45 کیلو دالتون بود. نتایج این تحقیق دلالت بر این دارد که آزمایش دات - بلاتینگ روش مناسبی برای تشخیص سگ های آلوده به اکینوکوکوس کرانولوزوس نمی باشد و توصیه می گردد که جهت تشخیص کوپروآنتی ژن های اکینوکوکوس گرانولوزوس از روش کوپروآنتی ژن - الیزا استفاده گردد.

هدف از این تحقیق مطالعه ساختار ماکروسکوپی و میکروسکوپی تخمدان ماهی شیربت رودخانه کارون و تغییرات آن طی سیکل سالیانه تولیدمثلی می باشد. برای این منظور 120 قطعه ماهی شیربت با میانگین وزنی 835.0 تا 1012.0 گرم طی ماه های مختلف سال از رودخانه کارون گرفته شده و به طور زنده به آزمایشگاه منتقل گردیدند. پس از انجام مطالعات بیومتریک، وزن و مشخصات ظاهری گنادها مشاهده و به ثبت رسید. سپس نمونه های بافتی از سه بخش قدامی، میانی و خلفی گناد هر ماهی برداشت و در محلول پایدارکننده بوئن پایدار شدند. جهت انجام مطالعات میکروسکوپیک، مقاطع پارافینی 5 میکرومتری مورد رنگ آمیزی های هماتوکسیلین - ائوزین و پریودیک اسید شیف قرار گرفتند. نتایج این مطالعه نشان داد که شاخص گنادوسوماتیک از 0.35±0.080 درصد تا 2.25±0.321 درصد تغییر کرده بطوریکه بیشترین مقدار آن در خرداد ماه مشاهده گردید. سیکل سالیانه بلوغ تخمدان ماهی شیربت از نظر بافت شناسی به 7 مرحله تقسیم شد. دوره تخم ریزی ماهی شیربت از اواخر اردیبهشت ماه آغاز و تا اوایل مرداد ماه ادامه می یابد، که حاکی از وجود یک فصل تخم ریزی طولانی برای ماهی شیربت می باشد. تخمدان ماهی شیربت از نوع همزمان گروهی بوده و در یک فصل تولید مثلی چندین تخم ریزی را نشان می دهد.

کیجار ماهی (Saurida undosquamis) یکی از ماهیان مهم اقتصادی خلیج فارس به حساب می آید که در سال های اخیر آلودگی این ماهی به کیست های بیضی شکل، مدور و کشیده انگل میکروسپوریدیا در حفره بطنی مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت آلودگی به انگل های زیر شاخه میکروسپورا در بازار پسندی ماهی، اختلالات متعددی که در سلامتی ماهی ایجاد می کند و احتمال انتقال آلودگی به ماهیان پرورشی و با ارزش دیگر، لزوم تحقیق در مورد شناسایی انگل و تعیین میزان تقریبی شیوع آلودگی ماهیان منطقه ضروری می باشد. برای این تحقیق 50 قطعه کیجار ماهی تازه از بازارهای نواحی مختلف شهر اهواز در دفعات متوالی تهیه و به آزمایشگاه منتقل گردید. در آزمایشگاه اندام های داخلی ماهی شامل کبد، کلیه ها، طحال، روده ها، گنادها و عضلات از نظر آلودگی به میکروسپوریدیا با روش گسترش مرطوب و خشک (رنگ آمیزی گیمسا) مورد بررسی قرار گرفتند. از کیست های انگل مقطع پاتولوژیک تهیه و به روش هماتوکسیلین - ائوزین رنگ آمیزی گردید. نمونه هایی از کیست نیز در گلوترآلدهید %3 تثبیت شده و با میکروسکوپ الکترونی مشخصات اسپورها مطالعه گردد. بر اساس نتایج به دست آمده درصد کل آلودگی به این تک یاخته %44، در محوطه حفره بطنی یا پریتونیوم %16، معده %2، گنادها %4، روده %8، طحال %2، عضلات %10 و کبد %2 بوده است. کیست های مشاهده شده بیضی شکل بوده و قطر بزرگ آن ها به طور متوسط 4.3±1.8 میلی متر (حداکثر قطر 10 میلی متر) بوده است. اندازه قطرهای اسپورها نیز به طور متوسط 2.4±1.3 میکرومتر به دست آمد. تعداد چرخش لوله قطبی داخل اسپور 6 تا 8 چرخش و در یک ردیف بودند. گونه انگل بر اساس مشخصات کیست در مقاطع بافتی و خصوصیات اسپورهای آن در زیر میکروسکوپ نوری و الکترونی، گونه گلوجه آ تشخیص داده شد.

در این مطالعه هشت گوسفند (بالای 1 سال) از هر دو جنس نر و ماده برای مطالعه و توصیف وزن، موقعیت و شاخه های عصبی عقده عصبی گردنی قدامی مورد کالبد گشایی قرار گرفتند. عقده عصبی گردنی قدامی در زیر غده بزاقی تحت فکی پیدا شد. این عقده در قسمت داخلی - پایینی حباب صماخی و در قسمت پایینی گودی اطلسی قرار گرفته بود. در سه حیوان مورد مطالعه عقده عصبی در ناحیه پشتی قاعده غضروف اپیگلوت، قسمت داخلی زایده وداجی و شریان های کاروتید خارجی و پس سری قرار گرفته بود. عقده عصبی گردنی قدامی، به صورت کشیده یا بادامی شکل و به رنگ قرمز تیره بود. میانگین وزن، طول، عرض و ضخامت عقده عصبی گردنی قدامی در گوسفند به ترتیب 0.12±0.01 گرم، 8.52±0.34 میلی متر، 2.31±0.03 میلی متر و 2.00±0.03 میلی متر بود. مشخص شد که شاخه های عصبی عقده گردنی قدامی شامل اعصاب کاروتید داخلی، کاروتید خارجی وداجی است.

یک روباه قرمزسه ماهه نر که در تماس نزدیک با یک گربه نژاد ایرانی بود با جراحات پوستی غیر خارش دار چند کانونی گرد در نواحی سر، صورت و اندام های حرکتی به بیمارستان حیوانات کوچک دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران ارجاع شد. مجموعه کاملی از آزمایش های پوستی شامل آزمایش لامپ وود، بررسی میکروسکوپی مستقیم و کشت قارچ از بیمار به عمل آمد. در کشت قارچ، میکروسپوروم کنیس به عنوان عامل پاتوژن شناسایی شد. بیمار با استفاده از کتوکونازول خوراکی و موضعی به مدت چهار هفته درمان شد. پس از پایان دوره درمانی جراحات جلدی به طول کامل بهبودی یافتند و در بررسی های بعدی شواهدی از پیدایش دوباره بیماری مشاهده نشد. آگاهی از این نکته که گربه ها می توانند حامل بدون علامت میکروسپوروم کنیس باشند بسیار مهم است. از آنجایی که این حیوانات به طور معمول به عنوان حیوان خانگی دست آموز نگهداری می شوند این امر ممکن است به افزایش احتمال عفونت های قارچی در صاحبان آن ها و سایر حیوانات خانگی منجر شود. این گزارش اولین مورد عفونت میکروسپوروم کنیس و درمان آن در یک روباه قرمز می باشد.

در طب انسانی گزارش های مختلفی از یافته های الکتروکاردیوگرافی مربوط به پنوموتوراکس مانند کاهش یا تغییرات ولتاژ امواج QRS وجود دارد. ولی تغییرات الکتروکاردیوگرافیک همزمان با پنوموتوراکس به ندرت در مقالات دامپزشکی مورد توجه قرار گرفته است. یک قلاده سگ 3 ساله نر نژاد مخلوط با سابقه ای از یک تصادف با اتومبیل ارجاع گردید. در شنود قفسه سینه کاهش صداهای قلب و ریه وجود داشت. در الکتروکاردیوگرام اخذ شده، ایست سینوسی و بلوک درجه یک دهلیزی - بطنی مشاهده شد. در رادیوگرافی قفسه سینه، پنوموتوراکس به عنوان شاخص ترین یافته مطرح گردید. 7 روز بعد از ارجاع اولیه حیوان پنوموتوراکس برطرف شد و کلیه یافته های الکتروکاردیوگرافیک به محدوده طبیعی خود برگشتند.