در ادبیات توسعه، رژیم اشغالگر قدس به عنوان جامعه نوآور و کارآفرین با نظام نوآوری پویا معرفی می شود. این مقاله قصد دارد با تحلیل نظام نوآوری این رژیم، نقطه ضعف آن را در رابطه با نرخ نوآوری و برابری روشن سازد. مدل مفهومی این مقاله نگرش نظام نوآوری با رویکرد نهادی است و تنها از آمار و اطلاعات سازمان های بین المللی استفاده شده است. در این مطالعه نشان داده می شود در حالی که این رژیم دارای یکی از بالاترین نرخ های نوآوری و شاخص های اصلی عملکرد نظام ملی نوآوری است، اما با توجه به سیاست های تبعیض آمیز اجتماعی و اقتصادی، ساکنین این قلمرو به طور عادلانه از مواهب رشد نوآوری برخوردار نیستند. در نتیجه، تحلیل می شود که روند نوآوری در این رژیم مرهون فاکتور اعتمادی است که سرمایه بین المللی دانش محور در سطح جهان نسبت به این رژیم دارد. برعکس، اعتماد عمومی به علت آپارتاید بین ساکنین اصلی و مهاجر و همچنین محرومیت و تبعیض اجتماعی پایین است و در نهایت اینکه افزایش نرخ نوآوری الزاما با افزایش بهره مندی اقشار عمومی رابطه مستقیم ندارد.