INTERNATIONAL CONFERENCE ON MANAGEMENT, TOURISM AND TECHNOLOGY | Year:2022 | دوره:5 |Papers Count:11

فرش، هنر اصیل ایرانی است و در دهه های اخیر فرش ماشینی به رقابت با فرش دستباف وارد بازار شده است. این مطالعه با هدف بررسی عوامل موثر در ایجاد و توسعه هایپرمارکتهای فرش ماشینی ( با نگاهی به پیامدهای مثبت و منفی آن ) صورت پذیرفته است. روش پژوهش در مطالعه حاضر از نوع پژوهشهای کیفی بوده و داده های حاصله از طریق مطالعه منابع معتبر در دسترس و هم چنین مصاحبه با تنی چند از مدیران فروش شعب بازار فرش امام رضا (ع) در شهر اهواز و نیز چند تن از مدیران فروش شعب خانه فرش در شهرهای مختلف گردآوری شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان داد علاوه بر این که عوامل متعددی در ایجاد هایپرمارکتهای فرش ماشینی موثر بوده اند؛ استقبال عظیم مشتریان از این مراکز به دلیل خدمات و تسهیلات متنوعی که از سوی این مراکز ارائه میشود نقش مهمی در توسعه و رشد هایپر مارکتهای فرش ماشینی داشته است.

اتوماسیون فرآیند رباتیک (RPA )به دنبال اتوماسیون فرآیندهای کسب وکار، کارایی را به کمک روبات های نرم افزاری که از طریق رابط کاربری خود با سیستم ها در تعامل هستند، بهبود می بخشد و هزینه ها را کاهش می دهد. هدف این پژوهش شناخت ابعاد موضوع RPA و تبیین نقش های کلیدی مؤثر در پیاده سازی RPA است. بنابراین، این پژوهش با توجه به این که این موضوع جدید است و ادبیات آن فاقد ترکیبی از موضوعات اصلی مرتبط با RPA و ارائه آن به مخاطبان این حوزه می باشد، در ابتدا به مرور ادبیات این حوزه و تشریح RPA می پردازد و در گام دوم با کمک تجزیه وتحلیل آنالیز پارتو بر روی گزارش شرکت Blue prism، واحدهایی که نقش های حیاتی را در پیاده سازی RPA ایفا می کنند اعم از مرکز تعالی و مرکز آی تی( IT)، که می تواند تأثیر زیادی در سازمان ها برای پیاده سازی این موضوع داشته باشد را تعریف و ابعاد هر یک را تشریح می نماید.

مقدمه: هدف از این پژوهش تاثیر بازاریابی رسانه اجتماعی بر قصد خرید پوشاک تن درست در دوران پاندمی کرونا می باشد. روش کار: جامعه آماری خریداران آنلاین پوشاک تنِ درست که حجم نمونه 384 نفر از بین آنها انتخاب و با پرسشنامه اقتباسی که روایی و پایایی آن تائید شده موردسنجش قرارگرفته است. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بازاریابی اجتماعی کیم و کو(2012)، قصد خرید ابزاری قاسمی و نصراللهی(2009) استفاده شد. به منظور بررسی روایی سازه ابزار تحقیق و مدلسازی معادلات ساختاری جهت آزمون مدل تحقیق با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS نسخه 23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت های بازاریابی رسانه اجتماعی بر قصد خرید مشتریان تاثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: در نهایت با توجه به نتایج می توان گفت از /انجایی که بازرایبی رسانه های اجتماعی به عنوان عاملی مهم در این پژوهش بر قصد خرید مشتریان محسوب می گردد. همچنین از این روش به عنوان یک مزیت رقابتی میتوان بهره گرفت.

داده ها دارایی با ارزش شرکت ها و منبعی هستند که می توان از آن برای به دست آوردن مزایای اقتصادی و رقابتی استفاده کرد. پلتفرم های اجتماعی، سال ها حجم عظیمی از داده های مختلف را جمع آوری کرده و منبع جدیدی از ثروت را به وجود می آورند. اکثر پلتفرم های اجتماعی مجموعه ای از داده ها را جمع آوری می کنند تا در زنجیره تأمین، عملیات، شرکای استراتژیک، مشتریان و رقبا به آن دسترسی داشته باشند. امروزه بسیاری از شرکت ها به این فکر می کنند که چگونه از این داده ها بهتر برای ایجاد ارزش و برای اهداف داخلی یا خارجی استفاده کنند. بهره برداری تجاری از داده ها به عنوان یکی از استراتژی های مورد استفاده برای ایجاد جریان اضافی درآمد از کشف، ضبط، ذخیره، تجزیه و تحلیل، انتشار و استفاده از آن داده ها استفاده می شود؛ همچنین تجاری سازی داده ها محبوبیت خود را در بین صنایع مختلف توانسته به دست آورد. برای موفقیت مبادلات و تجارت الکترونیک توجه جدی به مسائل حقوقی و اخلاقی بسیار مهم است. متولیان سیاست تقنینی در بیشتر جوامع مقررات متنوعی را در راستای حمایت از حریم خصوصی و داده های شخصی افراد در پلتفرم های اجتماعی، تدوین و تصویب نموده اند. این تحقیق به دنبال پاسخ این پرسش است که آیا شبکه های اجتماعی از داده های خصوصی کاربران خود می توانند بهره برداری تجاری داشته باشند؟ ابعاد حقوقی بهره برداری تجاری از داده های شخصی از سوی پلتفرم های اجتماعی چیست؟

پژوهش های دانشگاهی، به صورت ذاتی آینده محور بوده و نقش بسیار مهمی در شکل دهی به آینده حوزه های گوناگون علمی بر عهده دارند. برخلاف حمایت های وسیعی که از پژوهش های دانشگاهی در زمینه تأثیررات اجتماعی صورت می پذیرد، اهمیت ناچیزی به توسعه سواد آینده، به عنوان عامل مهم أثرگذاری پژوهش های دانشگاهی معطوف شده است. سواد آینده، به سبب توانایی تصویرسازی و ایجاد آمادگی برای تغییرات احتمالی آینده، این ظرفیت را دارد که مسیر فعلی پژوهش های دانشگاهی را تغییر داده و زمینه های کاربرد این تحقیقات را توسعه دهد. پژوهش حاضر، استدلال می کند که سواد آینده، در حوزه أثرگذاری پژوهش های دانشگاهی مغفول مانده است و با تکیه بر سواد آینده و آینده پژوهی، پنج مرحله کلیدی تعیین مسیر أثرگذاری پژوهش را به عنوان دستور کار پیش بینی برای عمل، برجسته می سازد.

در صنعت گردشگری عناصر و متغیرهای متعددی نقش آفرینی می کنند، ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز از عوامل و عناصر اثرگذاری هستند که در پیدایش پایداری توسعه صنعت گردشگری تحول آفرینی می کنند. ارتباطات فرایندی متعامل کننده بین افراد داخلی سازمان های این صنعت و هم نزدیک کننده جوامع جهانی به یکدیگر است. با رویکرد ارتباطات، جمع آوری اطلاعات و فرایند فناوری آن قابل حصول و اجرا می باشد، زیرا اگر ارتباطی بین افراد، تشکل ها، جوامع داخلی و بین المللی وجود نداشته باشد؛ از چه کسی و به چه میزان می توان اطلاعات دریافت کرد؟ ! به همین مناسبت با داشتن اطلاعات کافی می توان ارتباطات مفید و مثمر ثمر کسب نمود. دو مقوله ارتباطات و اطلاعات لازم و ملزوم هم هستند و مکمل یکدیگرند. فناوری اطلاعات به منزله آسان سازی سفر، دسترسی نزدیک به اطلاعات برای تامین اطمینان متقاضیان سفر، کاهش رفت و آمد، کاهش هزینه های ترافیکی و آلودگی هوا، نزدیک کردن ارتباط بین جامعه میزبان و جامعه میهمان و اطلاعات جامع که می تواند دایره المعارفی برای اطلاعات جامع جوامع باشد؛ بکار می رود. این پژوهش که بصورت توصیفی می باشد؛ با استفاده از منابع کتابخانه ای، مقالات علمی و پژوهشی، نظر خبرگان، متخصصان و تجربه پژوهشگر نگارش شده است.

صنعت گردشگری امروزه موتور محرکة اقتصاد است. این صنعت هم از راه فروش خدمات گردشگری و هم از مسیر تاثیرات بر سایر صنایع برای اقتصاد کشورها درآمدزایی می کند. تحرکی که گردشگری در اقتصاد ایجاد می کند عاملی برای توسعة اقتصادی خواهد بود. می توان کشورهایی نظیر اتریش، سوئیس و اسپانیا را مثال زد که به شدت اقتصادی متاثر از صنعت گردشگری دارند و تاثیرپذیری اقتصاد این کشورها از گردشگری در کنار عوامل مهمی نظیر وضعیت مترقیانة نهادی در این کشورها، عامل اصلی توسعة اقتصادیشان گردیده است. بنابراین می توان به صنعت گردشگری به عنوان یک عامل برای نیل به رشد و توسعة اقتصادی نگاه کرد. در کنار همه ی ظرفیت های مثبت مدنظر، گردشگری می تواند با معایب و مشکلاتی نیز همراه باشد که مهمترین آن، آسیب های زیست محیطی و فرهنگی است. رشد و توسعة گردشگری باعث بالارفتن آمار تخریب ها، تضادهای فرهنگی و عدم پذیرش جوامع محلی می گردد که این امر حیات صنعت گردشگری را به خطر می اندازد. هدف توسعة پایدار گردشگری، رشدی است که ارزش های جامعة میزبان را به خطر نیندازد و صنعت گردشگری را با اخلال روبرو نسازد به نحوی که آیندگان نیز بتوانند از منافع رشد صنعت گردشگری بهره مند گردند. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی انجام شده است تا این نقش برجستة شهرهای خلاق را با تکیه بر آموزه های اقتصاد خلاق در بستر توسعة پایدار بررسی و تحلیل کند. در پژوهش حاضر ابتدا گردشگری و آثار مثبت و منفی آن بررسی شده و سپس اقتصاد صنایع خلاق و شهرهای خلاق به عنوان موتور رشد و توسعة پایدار گردشگری تحلیل می گردد. اطلاعات این مطالعه از طریق منابع کتابخانه ای گردآوری شده است. روش پژوهش در تحقیق حاضر نیز توصیفی تحلیلی است. در نهایت، با بررسی عاملین مهم اقتصاد خلاق و تجربیات سایر کشورها در زمینة شهرهای خلاق و فرهنگی و تشریح شاخص های موجود، این نتیجه حاصل شده است که الگوهای اقتصاد خلاق و شهرهای خلاق و نظارت بر حسن اجرای اصول آن، به گردشگری خلاق و پایدار منتج می شود که جامعة میزبان را از معایب توسعة گردشگری مصون می دارد.

گردشگری به عنوان صنعتی پاک و سومین پدیده ی اقتصادی پویا و روبه توسعه پس از صنایع نفتی و خودروسازی، توجه بسیاری از کشورها را به خود جلب کرده است. این صنعت به عنوان یکی از صنعت های درآمدزای جهان می تواند نقش مهمی در توسعه ی اقتصادی کشورها دارد. رونق یا کسادی گردشگری در کشورها به عوامل مختلفی بستگی دارد. ایران با توجه به فرصتها و قابلیتهای بالقوه گردشگری، هنوز نتوانسته جایگاه مناسبی در میان دیگر کشورها در عرصه گردشگری داشته باشد. بررسی پیشینه ی مطالعات در این زمینه نشان می دهد که صنعت گردشگری در ایران دارای فرصت ها و محدودیت هایی می باشد. به همین منظور در این مقاله به بررسی موانع و محدودیت های توسعه ی پایدار گردشگری در ایران پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که محدودیت های زیرساختی، سیاسی و برنامه ریزی، اقتصادی، فرهنگی و مذهبی، اجتماعی، آموزشی و تحقیقاتی از جمله مهم-ترین چالش های صنعت گردشگری در ایران هستند.

امروزه گردشگری بعنوان صنعت پیشتاز و پرپازده، متاثر از عوامل مختلف و در هم تنیده سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و همچنین ویژگی های جغرافیای بوده و سهم قابل توجهی در بازارهای اقتصاد جهانی و ایجاد فضای رقابتی ایفا می نماید. شهرستان گنبدکاووس با وجود دارا بودن امکانات تخصصی درمانی مناسب، وجود پزشکان متخصص مجرب و حاذق، نیروهای انسانی توانمند و مجاورت با کشور ترکمنستان و اشتراکات قومی و فرهنگی فروان با این کشور و نیز حضور اقلیت های قزاق در این شهر می تواند بعنوان قطب پذیرش گردشگران سلامت در شمال شرق کشور مطرح گردد. در این شهر بیمارستان های خصوصی با امکانات و تجهیزات بسیار مناسب در حال حاضر پذیرای گردشگران سلامت فرا مرزی می باشند؛ با این وجود انتظار می رود کنشگران و بازیگران اصلی در این عرصه نقشی پر رنگ تر ایفا نموده و با مدیریت و برنامه ریزی هدفمند و نیز بهره گیری از یک بازاریابی رابطه مند و کارا از این صنعت پر بازده و اشتغال زا از مبدا ورود تا زمان خروج گردشگر سود اقتصادی و فرهنگی لازم را به منطقه عرضه نمایند. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی و برنامه ریزی گردشگری سلامت در توسعه ساختارهای اقتصادی و معیشتی ساکنان مناطق مرزی ( با مطالعه ی موردی شهرستان گنبدکاووس) با روش گراند تئوری ( نظریه بنیانی) و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه های باز و تحلیل های ذهنی انجام گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که شهرستان گنبد کاووس با وجود دارا بودن جاذبه های مختلف توریستی با توسعه گردشگری سلامت می تواند خود را به عنوان مادر شهر مهم منطقه ای برای بیماران فرا استانی مطرح سازد با این وجود از کمبودهای فراوان در این شهرستان نبایستی بصورت سطحی گذر نمود و این شهرستان در بسیاری از زیر ساخت های گردشگری و مدیریتی در بخش گردشگری سلامت دچار کمبود می باشد.

بازارچه مرزی میلک واقع در نقطه صفر مرزی شمال استان سیستان و بلوچستان است که مدت زمان زیادی از تاسیس آن می گذرد اما عملکرد مثبت و تاثیر گذاری بر لایه های فرهنگی و اقتصادی مرزنشینان نداشته است. در این پژوهش به شناسایی عوامل فرهنگی-اجتماعی تاثیرگذار بر عملکرد بازارچه ها پرداختیم. به این منظور از تکنیک دلفی فازی استفاده کردیم و بعد از سه دور پرسشنامه که بین نمونه آماری توزیع شد به پایان دلفی رسیدیم و عوامل شناسایی شدند. جامعه آماری در این تحقیق مرزنشنینان و افراد فعال در بازارچه مرزی بودند که بصورت تعمدی تعداد 6 نفر به عنوان افراد با سابقه فعالیت بالا و بومی منطقه بعنوان نمونه انتخاب شدند.

این پژوهش به شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر در توسعه بازار فرش در ایران و جهان پرداخته است. نتایج این مطالعه که به شکل مروری نظام مند انجام شد نشان داده است که مجموعه متعددی از عوامل میتواند در مسیر توسعه فرش دستباف و ماشینی در بازارهای داخلی و جهانی موثر باشد. از جمله این عوامل میتوان به عواملی چون: عدم تبلیغات مناسب در بازارهای جهانی، تحریم ها و نوسانات قیمت دلار، کمبود مواد اولیه برای تولید کنندگان، کاهش قدرت خرید مردم خصوصا برای خرید فرش دستباف، موانع تجارت الکترونیکی، ضعف در شناسایی بازارهای جدید، ضعف در بررسی دقیقتر رقبای موجود، مشکلات عدیده در حوزه صادرات خصوصا در حوزه پرداختهای مالی که به شکل صرافی صورت میپذیرد، مهاجرت طراحان، عدم بهره گیری لازم از نیروهای نخبه و تحصیلکرده در راستای توسعه اشاره نمود. در همین رابطه باید اذعان داشت: به نظر میرسد که از بین بردن موانع صادراتی از یکسو و تامین مواد اولیه برای تولید کنندگان با ارز دولتی از سوی دیگر میتواند به عنوان عوامل بسیار موثری در توسعه صنعت فرش اعم از فرش دستباف و ماشینی ایفای نقش نمایند.