کنفرانس بین المللی پژوهش های مدیریت و علوم انسانی در ایران
سال:1403 | دوره:16 |تعداد مقالات:18

در دنیای امروز با توجه به افزونی عرضه محصولات، لزوم وجود المانی عینی و گاهاً روانشناختی برای ایجاد تمایز در بازار اهمیت زیادی دارد. رنگ محصول و بسته بندی یکی از مهمترین این عناصر است. این پژوهش با توجه به ماهیت غیرقابل اندازه گیری تاثیر رنگ ها از نوع کیفی میباشد و هدف آن تعیین میزان اثرگذاری رنگ ها بر تصمیم گیری خرید یا انتخاب محصول و سرویس توسط مشتری و مصرف کننده میباشد. در این پژوهش از روش لایکرت برای جمع آوری نظرات پاسخ دهندگان استفاده شده است. به این منظور نمونه ای 86 نفره از دانشجویان 20 تا 25 سال توسط پلتفرم آنلاین پرسلاین به سوالات پاسخ دادند. نتایج ده پرسش در قسمت تجزیه و تحلیل حاکی از نتایج زیر بود، در حالت عمومی قرمز بیشترین رنگ استفاده شده توسط بازاریابان برای ارتقای محصولات است و همچنین در حالت خاص رنگ سال توجه آنها را بیشتر ازبقیه رنگ ها برای تولید وعرضه محصولات جلب میکند. طبق نمودارها این نتیجه گیری انجام شد که کلیشه های فرهنگی مربوط به رنگ ها نیز برانتخاب محصول اثرگذار است. همچنین در تقابل تاثیرعینی و روانشناختی رنگ ها در انتخاب محصول و سرویس، پاسخ دهندگان تاثیر روانشناختی را مهم تر برشمردند.

ﻣ, ﻘ, ﺎ, ﻟ, ﻪ,ﺣ, ﺎ, ﺿ, ﺮ,اﺑ, ﺘ, ﺪ, ا ﺑ, ﻪ,ﺗ, ﻌ, ﺮ, ﯾ, ﻒ,ﺗ, ﺮ, س و ﻋ, ﻠ, ﻞ,ﺗ, ﺮ, س در ﮐ, ﻮ, دﮐ, ﺎ, ن و ﺗ, ﻘ, ﺴ, ﯿ, ﻢ,ﺑ, ﻨ, ﺪ, ی آن ﻫ, ﺎ,ﻣ, ﯽ,ﭘ, ﺮ, دازد و ﺳ, ﭙ, ﺲ,ﻋ, ﻮ, اﻣ, ﻞ,ﻣ, ﻮ, ﺛ, ﺮ,در اختلال روان و ﻣ, ﺪ, رﺳ, ﻪ,ﻫ, ﺮ, اﺳ, ﯽ,را ﻣ, ﻮ, رد ﺑ, ﺮ, رﺳ, ﯽ,ﻗ, ﺮ, ار داده اﺳ, ﺖ, . در اداﻣ, ﻪ,ﺑ, ﻪ,اراﺋ, ﻪ,راﻫ, ﮑ, ﺎ, ر و راه درﻣ, ﺎ, ن آن ﻣ, ﯽ,ﭘ, ﺮ, دازد. در اﯾ, ﻦ,ﻣ, ﻘ, ﺎ, ﻟ, ﻪ,ﻫ, ﻤ, ﭽ, ﻨ, ﯿ, ﻦ,ﺑ, ﻪ,ﺑ, ﺮ, رﺳ, ﯽ,ﻣ, ﺴ, ﺎ, ﺋ, ﻞ,ﮐ, ﻮ, دﮐ, ﺎ, ن ﮐ, ﻠ, ﯿ, ﺪ,ﺑ, ﻪ,دﺳ, ﺖ,و ﻫ, ﻤ, ﭽ, ﻨ, ﯿ, ﻦ,ﮐ, ﻮ, دﮐ, ﺎ, ﻧ, ﯽ,ﮐ, ﻪ,اﻣ, ﺘ, ﻨ, ﺎ, ع ﺷ, ﺪ, ﯾ, ﺪ,از ﻣ, ﺪ, رﺳ, ﻪ,رﻓ, ﺘ, ﻦ,دارﻧ, ﺪ,و ﺗ, ﻔ, ﺎ, وت آﻧ, ﻬ, ﺎ,و اراﺋ, ﻪ,راﻫ, ﮑ, ﺎ, ر و ﮐ, ﻤ, ﮏ,ﺑ, ﻪ,آﻧ, ﻬ, ﺎ,ﭘ, ﺮ, داﺧ, ﺘ, ﻪ,اﺳ, ﺖ, . ﻧ, ﺘ, ﺎ, ﯾ, ﺞ,ﺑ, ﺪ, ﺳ, ﺖ,آﻣ, ﺪ, ه از ﭘ, ﮋ, وﻫ, ﺶ,ﻫ, ﺎ, ی اﻧ, ﺠ, ﺎ, م ﮔ, ﺮ, ﻓ, ﺘ, ﻪ,در اﯾ, ﻦ,زﻣ, ﯿ, ﻨ, ﻪ,ﺑ, ﯿ, ﺎ, ﻧ, ﮕ, ﺮ,آن اﺳ, ﺖ,ﮐ, ﻪ,ﺑ, ﯿ, ﺸ, ﺘ, ﺮ, ﯾ, ﻦ,ﻋ, ﻠ, ﻞ,ﺗ, ﺮ, س ﮐ, ﻮ, دک از ﻣ, ﺪ, رﺳ, ﻪ, ، ﻋ, ﺪ, م ﺗ, ﻤ, ﺎ, ﯾ, ﻞ,ﺑ, ﻪ,ﺗ, ﺮ, ک ﻣ, ﺎ, در، ﺗ, ﺮ, س از ﻫ, ﻤ, ﮑ, ﻼ, ﺳ, ﯽ, ، درس، ﻣ, ﻌ, ﻠ, ﻢ,و ﻓ, ﻀ, ﺎ, ی ﻓ, ﯿ, ﺰ, ﯾ, ﮑ, ﯽ,ﻣ, ﺪ, رﺳ, ﻪ, ، ﮐ, ﻮ, دﮐ, ﺎ, ن ﻃ, ﻼ, ق و ﮐ, ﻮ, دﮐ, ﺎ, ن ﮐ, ﻠ, ﯿ, ﺪ,ﺑ, ﻪ,دﺳ, ﺖ,ﻫ, ﺴ, ﺘ, ﻨ, ﺪ, . ما در این مقاله به بررسی چگونگی حل مشکلات این گونه دانش آموزان پرداخته و راهکار هایی را ارائه خواهیم داد تا از ترس دانش آموزان به حدی جلوگیری شود.

پژوهش حاضر با موضوع تاثیر مدیریت ریسک نقدینگی با نقش میانجی نوسانات قیمت سهام بر عملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران صورت پذیرفت. روش پژوهش این تحقیق از نظر ماهیت و محتوا از نوع همبستگی است، که با استفاده از داده های ثانویه مستخرج از صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به تحلیل رابطه همبستگی می پردازد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های بورس اوراق بهادار ایران طی سال های 1392 تا1402 می باشد. نمونه مورد استفاده نیز از طریق روش حذف سیستماتیک از جامعه آماری انتخاب شد که تعداد 114 شرکت مدنظر قرار گرفت. جهت انجام این تحقیق منابع اطلاعاتی به دو دسته تقسیم می شوند؛ دسته اول مربوط به ادبیات تحقیق و پیشینه آن می شود که از منابع کتابخانه ای، مجلات داخلی و خارجی و پایگاه های اطلاعاتی، مقالات و پایان نامه ها استفاده می شود، دسته دوم منابع مربوط به جمع آوری داده هاست که به سایت سازمان بورس و اوراق بهادار ایران و سامانه جامع اطلاعاتی آن و نرم افزار اطلاعات مالی رهاورد نوین تهیه و گردآوری می شود. برای انجام تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Eviews استفاده شود. مدیریت ریسک نقدینگی بر نوسانات قیمت سهام و همچنین بر عملکرد بانکهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران تاثیر دارد؛ نوسانات قیمت سهام بر عملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران تاثیر دارد. در نهایت مدیریت ریسک نقدینگی با نقش میانجی نوسانات قیمت سهام بر عملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران تاثیر دارد.

در این مقاله با توجه به تجربیات بدست امده در نحوه ی فعالیت ویادگیری در دانش اموزان مقاطع ابتدایی ومتوسطه اول ودوم در درس علوم پرداختیم وبررسی بعضی عوامل در یادگیری مباحث علوم ابتدایی وراهنمایی وزیست شناسی همچنین عدم تلاش بعضی فراگیران جهت یادگیری پرداختیم. ابتدا با جمع آوری اطلاعات در ارتباط با عوامل مؤثر بر یادگیری مباحث علوم بر آن شدیم که عوامل و منشأ این افت وخیزها و یا عدم تلاش برخی در یادگیری را بیابیم. یافته ها نشان دهنده عوامل اصلی مانند ماهیت موضوعات، روش تدریس، عادات یادگیری و مطالعه دانش آموزان، احساس و برخورد منفی دانش آموزان با موضوعات و نداشتن ابتکار بود، برای غلبه بر این مشکلات و مؤثرتر کردن یادگیری مباحث علوم راه کارهای چون تدریس علوم با استفاده از مواد قابل مشاهده (مولاژ، فیلم، عکس و. . . )، تدریس از طریق کار عملی، تدریس علوم و زیست شناسی از طریق مرتبط کردن موضوعات با زندگی روزمره، استفاده از روش های متنوع مطالعه، جذاب کردن یادگیری مباحث زیست شناسی و استفاده از روش دانش آموز محور اجرا شد. در انتها پس از انجام ارزشیابی نتایج مطلوبی در سطح یادگیری دانش آموزان مشاهده شد.

در دنیای امروز استفاده از تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات در زندگی بشری، موجب تحولات بزرگی در مناسبات حاکم بر جامعه بشری و انسانی شده است که از آن به عنوان انقلاب اطلاعات نام برده می شود. ظهور پدیده شگفت انگیز فناوری اطلاعات در دو دهه آخر قرن بیستم و توسعه آن در نظام رسمی آموزش و پرورش باعث گسترش فرصت های یادگیری و دسترسی آسان به منابع آموزشی و یادگیری شده است. در این رویکرد و دیدگاه، فناوری اطلاعات به عنوان یک ابزار و وسیله تاثیر گذار در فرایند یاددهی-یادگیری مورد توجه قرار داده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات، آنچنان نیرویی را در عرصه های گوناگون حیات بشری دارد که بی تردید می توان آن را نماد یک تمدن جدید، یا ظهور یک موج تمدنی جدید دانست. در این مقاله که به روش علمی-مروری، نگاشته شده، ابتدا نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات بر میزان یادگیری، بررسی و سپس مزیت ها، موانع و مشکلات استفاده از فناوری اطلاعات در فرایند آموزش نیز بیان شده است. در نتیجه فناوری اطلاعات و ارتباطات را می توان به عنوان ابزاری برای ارتقای کیفیت و کارآیی آموزش و یادگیری مورد استفاده قرار داد و از آن بهره گرفت.

پژوهش حاضر با هدف تاثیر حاکمیت شرکتی خوب، اهرم و عملکرد مالی بر مدیریت سود در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران صورت پذیرفت. روش تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی است؛ از نظر شیوه گردآوری داده ها، میدانی و مبتنی بر مطالعه کتابخانه ای و نحوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی استکه با استفاده از داده های ثانویه مستخرج از صورت های مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به تحلیل رابطه همبستگی می پردازد. جامعه آماری این پژوهش، کلیه شرکت های بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1396 تا 1401 می باشد. نمونه مورد استفاده نیز از طریق روش حذف سیستماتیک از جامعه آماری انتخاب شد. برای انجام تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Eviews و آزمون F لیمر، آزمون مانایی، آزمون ناهمسانی واریانس، آزمون براش –, گودفری، آزمون بروش پاگان، آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ای آماری در فصل چهارم نشان داد که حاکمیت شرکتی خوب، اهرم و عملکرد مالی بر مدیریت سود در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران تاثیر معنا دار دارد.

این مقاله به بررسی روان شناختی موضوع «سلامت و سیاست» در دوران شیوع کووید-19 و اثرات آن بر زیستِ روانی مردم، با روش مروری (مرور روایتی) می پردازد. معمولا انسانها در شرایطی که نمی خواهند "وقایع تلخ" را بپذیرند یا هنگامی که "اضطراب" بسیار زیادی دارند، به ویزه زمانی که هستی و وجود خویش را در خطر می بینند، سعی می کنند همه چیز را خوش-بینانه تر و در واقع کم خطرتر از آن چیزی که هست، جلوه داده و برای "خود" تفسیر کنند. دلیل آن در عملکرد "خود" یا همان "ایگو" و دسته ای از اقدامات روانی ما به نام مکانیزم های دفاعی نهفته است اما سؤال مهم اینجاست که آیا اینکه همه گیری این ویروس در نتیجه ی تلاش آمریکا برای بازگرداندن رهبری دوران نظام تک قطبی پسا جنگ سرد در قالب نظم نوین جهانی جرج بوش پدر با ابزار بیوتروریسم بوده یا شیوع یک بیماری در نتیجه ی اتفاقی ناخواسته، تأثیری در میزان اضطراب هستی کنونی دارد؟ به نظر می رسد آگاهی از منبع پیدایش و گسترش کووید-19، به جای این که کمکی در جهت کاهش عوارض جسمی-روانی و ابعاد و گستره ی این تهدید برای سلامتی بشر باشد، بیشتر به ابزاری سیاسی برای ایجاد یک «جنگ روانی جهانی» تبدیل شده است. مردم برای مقابله با اضطراب باید استراتژی هایی یاد بگیرند. با استفاده از ویژگی قابل پرورش و رشد "تاب آوری" در کنار تلاش برای "معنابخشی" به زندگی، می توانیم با اضطرابی که پیش روی ماست تا حدی مبارزه کنیم.

انطباق پذیری شغلی عبارت است از برخورداری از نگرش ها، صلاحیت ها و رفتارهایی که باعث می شود فرد خودش را به بهترین شکل ممکن با زمینه های کاری هماهنگ نماید. در انطباق پذیری مسیرشغلی، فرد صلاحیتی کسب می کند تا خودش را اصلاح کند و فعالانه به مطالبات جدید محیط پاسخ دهد، بدون آنکه منفعلانه منتظر تغییر در سازمان ها و محیط باشد. بسیاری از محققین حوزه منابع انسانی تاکنون مطالعات متعددی در خصوص انطباق پذیری شغلی انجام داده اند و عوامل بسیاری را از جمله ارتباط متقابل با سایرین، دید مثبت نسبت به شغل، درآمد کافی و ارزش گذاری به کار را موثر بر سازگاری فرد با شغلش می دانند. در مقابل انطباق پذیری شغلی، رضایت شغلی کارکنان و هوش بالای کارکنان نیز باعث می-شود که کارکنان سازگاری مناسبی با شغل خود داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر انطباق پذیری شغلی بر رضایت شغلی با میانجی گری هوش هیجانی انجام پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل 542 نفر در دانشگاه شیراز بود که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه برابر با 267 نفر محاسبه شد. ابزار گردآوری داده ها شامل سه پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی و رضایت شغلی و انطباق پذیری شغلی بود که بر اساس مقیاس لیکرت تهیه و تنظیم شده است. پایایی پرسشنامه ها بر اساس ضریب آلفای کرونباخ و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19، 981/0 است که میزان بالا و قابل توجهی می باشد. نتایج نشان داد رابطه مثبت، معنی دار و خطی بین انطباق پذیری شغلی و هوش هیجانی وجود دارد و همچنین انطباق پذیری شغلی از طریق هوش هیجانی بر رضایت شغلی تاثیر می گذارد اما رابطه ی مستقیم و خطی بین آنها تایید نگردید.

هدف از نگارش این مقاله یافتن پاسخ این پرسش ها است که آیا استفاده از رسانه ها آموزشی در کلاس درس در امر تعلیم و تربیت تاثیری دارد و الزام استفاده از این رسانه ها در کلاس چقدر است همچنین با رونق یافتن رسانه ها و ابزار های فناورانه در دنیای امروزی در پی یافتن مفید ترین و بهترین رسانه آموزشی بودیم. روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیل و مطالعه کتابخانه ای است یافته های این پژوهش نشان می دهد اگر از رسانه های آموزشی بطور آگاهانه و بر اساس اصول مصرفی هر رسانه استفاده کنیم تاثیر مثبتی در امر تعلیم و تربیت دارد همچنین الزاما نباید از رسانه ها استفاده کنیم لکن استفاده از رسانه های آموزشی مفید است همچنین معیار و میزان انتخاب بهترین رسانه در کلاس درس بر اساس نیاز ها موضوعات و به نوع تدریس در کلاس بستگی دارد.

این مطالعه رابطه بین پذیرش هوش مصنوعی (AI)، ابعاد شخصیت بر اساس مدل پنج عاملی (FFM) و فرسودگی شغلی در میان کارکنان یک سازمان دولتی را بررسی می کند. با استفاده از رویکرد کمی، داده ها از طریق نظرسنجی از نمونه ای از کارکنان (N = XXX) در سازمان جمع آوری شد. نتایج نشان دهنده ارتباط معنادار بین استفاده از هوش مصنوعی و ویژگی های شخصیتی خاص، به ویژه وظیفه شناسی و گشودگی به تجربه است. علاوه بر این، یک تحلیل میانجی گری تعدیل شده نشان می دهد که رابطه بین استفاده از هوش مصنوعی و فرسودگی شغلی با ابعاد شخصیتی و وظیفه شناسی به عنوان تعدیل کننده واسطه است. این یافته ها بر اهمیت در نظر گرفتن تفاوت های فردی در شخصیت هنگام پیاده سازی فناوری های هوش مصنوعی در تنظیمات سازمانی تأکید می کند و تأثیر بالقوه بر رفاه کارکنان را برجسته می کند. مفاهیم هم برای تحقیق و هم برای عمل مورد بحث قرار می گیرند و بر نیاز به مداخلات مناسب برای کاهش خطرات فرسودگی شغلی مرتبط با ادغام هوش مصنوعی تأکید می کنند.

برنامه ریزی درسی فرآیند پیچیده ای است که از مشارکت ذینفعان سود زیادی می برد. این مقاله به بررسی نقش محوری مشارکت ذینفعان در برنامه ریزی درسی، برجسته کردن استراتژی های موثر و بهترین شیوه ها می پردازد. این مقاله با تکیه بر بررسی جامع ادبیات و مطالعات موردی، ذینفعان کلیدی، از جمله مربیان، دانش آموزان، والدین، مدیران و اعضای جامعه را شناسایی می کند و سهم آنها را در توسعه برنامه درسی بررسی می کند. این موضوع اهمیت مشارکت ذینفعان را در تقویت حس مالکیت، مرتبط بودن و شمولیت در برنامه درسی روشن می کند. علاوه بر این، این مقاله استراتژی های مختلفی را برای درگیر کردن مؤثر سهامداران، مانند تصمیم گیری مشارکتی، ارتباطات شفاف، و مشارکت معنادار در طول فرآیند برنامه ریزی ترسیم می کند. بهترین شیوه ها از ابتکارات برنامه درسی موفق تجزیه و تحلیل می شوند و بینش هایی را برای پرورش فرهنگ مشارکتی که منجر به نوآوری و پاسخگویی به نیازهای مختلف می شود، ارائه می دهد. در نهایت، این مقاله بر نقش ضروری مشارکت سهامداران در شکل دهی برنامه های درسی پویا و دانش آموز محور تأکید می کند که ارزش ها، آرمان ها و آرمان های جامعه گسترده تر را منعکس می کند.

فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) به دلیل قدرت و توانایی برقراری ارتباط فعال که می تواند با معلمان و دانش آموزان داشته باشد، نقش مهمی را در انتقال دانش بین معلمان و دانش آموزان ایفاء می کند. به همین علت جهت استفاده بهینه معلمان و دانش آموزان از فاوا بایستی بسترسازی مناسب فرهنگی، علمی صورت پذیرد و معلمان و دانش آموزان ضمن توسعه مهارت های خود به رشد و شکوفایی رسیده باشند. به عبارت دیگر، پیش شرط بهره گیری از فاوا در برنامه درسی این است که معلمان و دانش آموزان از فنون بهره گیری از چنین پدیده مهمی آگاهی یابند. پس اگر بسترسازی مناسب صورت نگیرد یا به طور ناقص انجام شود، نمی توان امید داشت که فناوری های جدید موجب تحول در برنامه درسی و به طور کل فرایند آموزش شود بلکه ممکن است صدمات و آسیب هایی را همچون ایجاد فاصله هر چه بیشتر میان معلمان و دانش آموزان به وجود آورد. با توجه به تمام، مشکلات و محدودیت های حوزه فاوا، که ناشی از پیچیدگی و تغییرات سریع این حوزه می باشد، هنوز هم پدیده فاوا را می توان مهمترین عامل تسهیل و ارتقاء یافتن ارتباط انسان با انسان، همچنین انسان با محیط دانست. به همین دلیل اگر کاربرد فناوری اطلاعات از منظر برنامة درسی به نحو مطلوب و به شیوة علمی طراحی نشود، تاثیرات خود را به برنامة درسی تحمیل خواهد کرد و ممکن است تعادل برنامه را بر هم زند. نگارندگان این مقاله با روش علمی-مروری، کاربرد فاوا در برنامه درسی را بررسی و ضمن ارائه راهکارهایی، مزایا و معایب آن را بیان کرده اند.

چکیده با افزایش روزافزون رقابت سازمانها و گسترش پیچیدگی ها، توجه به بهرهوری به عنوان یکی از عوامل اساسی برای بقا و رشد در این محیط رقابتی بسیار مهم است. از این رو، نقش عوامل روانشناختی بر بهرهوری بی تاثیر نیست و می توانند نقش بسیار مهمی در این زمینه ایفا کنند. هدف این مقاله بررسی تأثیر عوامل روانشناختی بر بهرهوری افراد در محیط کار و تحلیل ارتباطات پیچیده آن است. این مطالعه به بررسی تأثیر عوامل سازمانی و روانشناختی بر عملکرد شغلی کارکنان کتابخانههای دانشگاهی تهران میپردازد. از روش توصیفی برای جمع آوری دادهها استفاده شد و 83 نفر از کارکنان کتابخانه جمع آوری شدند. فرضیات با استفاده از آمارهای استنباطی مانند تحلیل همبستگی و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار آماریSPSS مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد که فرهنگ سازمانی، تعهد سازمانی و انگیزش شغلی تأثیر مثبت و معناداری بر عملکرد شغلی دارند، در حالی که اعتماد به نفس تأثیر معناداری نداشت. این مطالعه نقطه شروعی برای اقدامات عملی در جهت بهبود محیط کار و افزایش عملکرد پرسنل در این کتابخانههاست، که به طور مستقیم به توسعه پایدار و بهبود کیفیت خدمات کتابخانهها کمک میکند و باعث بهبود محیط کار و افزایش عملکرد پرسنل در این مؤسسات میشود.

امروزه تنها توانایی طراح و برنامه نویس سیستم های اطلاعاتی، عامل موفقیت و پذیرش یک سیستم نیست. با توجه به ورود موضوعاتی نظیر پیچیدگی، پویایی، انعطاف پذیری، یکپارچه سازی و سفارشی سازی سیستم ها در سازمان، بررسی عوامل تاثیر گذار محیطی بر روی شکل گیری و تحول این سیستم ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. لذا درک چگونگی تکامل معماری سیستم های اطلاعاتی و اینکه چه نتایجی می توان از آن انتظار داشت چالش تحقیقاتی و اجرایی قابل توجهی به دنبال داشته است. مدیران همواره از ساز و کارهایی برای اعمال ملاحظات گسترده بر روی عامل های داخلی سازمان استفاده می کنند، با این حال سازمان از عاملان ناهمگن با اهداف، هنجارها و ارزش های خاص و گاها متضاد تشکیل شده است. نکته مهم دیگر محیط پویای دور و نزدیک سازمان است که تاثیر چشمگیری در شکل گیری وتکامل معماری سیستم های اطلاعاتی داشته است. در این مقاله ضمن بررسی تاثیرات چندگانه محیط، عامل و فشارهای نهادی بر روی تکامل سیستم های اطلاعاتی، به بررسی یک مدل شبیه سازی موفق با موضوع تاثیر متقابل این عاملان بر روی سیستم های اطلاعاتی می پردازیم و با توجه به خلاء مشاهده شده در بررسی تاثیر نقش مدیر و حوزه صنعت در پژوهش های قبلی، این دو عامل و نقش آنها را به عنوان بازیگران اصلی معماری سیستم های اطلاعاتی علی الخصوص در فضای کسب و کار کشور ایران بررسی خواهیم کرد. در این پژوهش از روش تحقیق سیستماتیک استفاده شده است و طبق مطالعات انجام شده نقش مدیر و نگاه وی به سیستم های اطلاعاتی به عنوان کاتالیزور فشارهای محیطی و نهادی عمل می نماید و می تواند باعث سرعت تکامل و تحول سیستم های اطلاعاتی یا افول سازمان و حذف آن از صنعت شود.

هدف پژوهش حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های جرأت ورزی بر افزایش خودکارآمدی تحصیلی و مهارت اجتماعی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری صورت گرفت. مواد و روش ها: این مطالعه، پژوهشی نیمه آزمایشی (طرح پیش آزمون–,پس آزمون با گروه کنترل) است. از جامعه دانش آموزان دچار اختلال یادگیری دهم و یازدهم انسانی با روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس، دو گروه 10 نفره بطور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه مهارت های اجتماعی ایندربیتزن و فوستر (1992) و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی مورگان-جینکز (1999) استفاده شد. تحلیل کوواریانس نشان داد: نمرات پیش آزمون در هیچ یک از متغیرهای پژوهشی تفاوت معناداری میان دو گروه آزمایش و کنترل وجود ندارد. نتایج تحلیل کووارریانس نشان داد، بین نمرات خودکار آمدی تحصیلی، همچنین، نمرات مهارت اجتماعی دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد (01/0 p<). لذا، می توان نتیجه گرفت، آموزش مهارت جرأت ورزی منجر به افزایش خودکارآمدی تحصیلی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان دچار اختلال یادگیری می شود.

این پژوهش با هدف ارائه طرح واکنش در شرایط اضطراری کشت و صنعت حکیم فارابی خوزستان انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و از نظر چگونگی و روش جمع آوری اطلاعات پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری 15 نفر از مدیران مجرب، علاقمند و توانمند شرکت کشت و صنعت حکیم فارابی در بخش کیفی می باشند. نتایج مدل دیمتل در شناسایی مولفه های واکنش در شرایط اضطراری شرکت کشت و صنعت حکیم فارابی خوزستان نشان داد که زیرمعیار نحوه تخلیه اضطراری (افراد معلول، اطلاعات و سوابق مهم، تجهیزات و تاسیسات مهم و. . . ) با بیشترین مجموع سطری، دارای بیشترین تاثیرگذاری بر روی سایر عناصر است و زیرمعیار آموزش واکنش تخلیه، فرار و سرپناه در شرایط اضطراری با کمترین مجموع سطری، کمترین اثرگذاری را بر روی سایر عناصر دارا است. همچنین معیار اطلاع رسانی تخلیه اضطراری (شامل دستور خروج، نقشه مسیر خروج، نحوه بستن اضطراری واحد قبل از تخلیه محل و. . . ) دارای بیشترین تعامل و معیار مدیریت (امنیت، تامین آب و غذا، بهسازی محیط، اقدامات بهداشتی-درمانی و کمکهای اولیه، سرپناه اضطراری) دارای کمترین تعامل با سایر زیرمعیارها می باشد. در نتیجه پژوهش می توان بیان کرد در پی این شناسایی برآورد استعدادهای موجود در سازمان و نیروهای امدادی برون سازمانی برای پاسخگویی در قبال این بحران ها جهت برنامه ریزی و ایجاد طرح واکنش در شرایط اضطراری امری ضروری می باشد. آموزش ها و مستندسازی های مرتبط در این زمینه جهت تقویت طرح بسیار مفید می باشند. تمرین ها و مانورهای واکنش در شرایط اضطراری نیز از الزامات این طرح ها می باشد که بایستی دقت نماییم اجرای این تمرینات با تمرینات آتش نشانی اشتباه نشود و اهمیت مانورهای واکنش در شرایط اضطراری به هیچ وجه نباید کاسته شود. نهایتاً تشکیل و سازماندهی کمیته بحران و داشتن الگویی مناسب جهت واکنش در شرایط اضطراری به همراه انجام تمرینات دوره ای مدوام می تواند عواقب ناشی از این بحران ها را تا حد قابل توجهی کاهش دهد.

در دنیای امروز که تکنولوژی با سرعتی فزاینده در تار و پود زندگی بشر نفوذ کرده است، نقش هوش مصنوعی در دگرگونی فرایندهای آموزش و توسعه منابع انسانی غیرقابل انکار است. ظهور فناوری های هوشمند، نقشی نوین را برای متخصصان منابع انسانی و آموزش دهندگان ترسیم می کند و ضرورت به کارگیری این قابلیت های نوین در به روزرسانی سیستم های یادگیری و توسعه منابع انسانی بیش از پیش آشکار شده است. پیشرفت های چشمگیر در حوزه یادگیری ماشین و هوش مصنوعی، تحلیل داده های عظیم آموزشی را به امری ممکن تبدیل کرده و دریچه ای نو به سوی کشف الگوهای پنهان برای ارتقای تجارب یادگیری گشوده است. این فناوری ها قادرند نیازهای فردی کارکنان را شناسایی کرده و برنامه های آموزشی متناسب با نیازهای هر شخص را طراحی و ارائه کنند. علاوه بر این، هوش مصنوعی در خلق محتوای آموزشی پویا و تعاملی و همچنین ارزیابی مداوم و بهبود فرایندهای یادگیری نقشی حیاتی ایفا می کند. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و بر مبنای روش توصیفی تحلیلی با استفاده از مطالعات و تحقیقات پیشین بوده و هدف از نگارش این مقاله، تبیین پتانسیل هوش مصنوعی در دگرگونی و متحول کردن حوزه های آموزش و توسعه منابع انسانی است. در این مقاله، ابتدا به بررسی کلی حوزه های کاربردی هوش مصنوعی در این زمینه منابع انسانی و اموزش پرداخته شده و سپس به تحلیل مزایا و چالش های استفاده از این فناوری ها در محیط های کاری امروزی، نمونه هایی از اجرای موفق در سازمان ها و در نهایت روندهای آتی این فناوری را در حوزه آموزش منابع انسانی را مرور نموده و نتیجه گیری نموده است.

هوش مصنوعی شاخه ای از علم تولید و مطالعه ماشین هایی است که با هدف تحریک فرآیندهای هوش انسانی انجام می شود. این مقاله با عنوان کاربرد هوش مصنوعی در آموزش که با روش علمی-مروری نگاشته شده، در پی آنست که ضمن تبیین مفهوم هوش مصنوعی، کاربردهای آن را در آموزش مورد بررسی قرار دهد. برای رسیدن به این مقصود ابتدا تعاریفی از هوش مصنوعی ارائه شده و در ادامه کاربردهای متعدد هوش مصنوعی در ابعاد گوناگون، به ویژه در آموزش بررسی شده است. هوش مصنوعی کاربردهای متعددی در حوزه های مختلف دارد. همچنین یکی دیگر از زمینه های کاربردی آن، حوزه آموزش و پرورش می باشد. از تکنیک های هوش مصنوعی در آموزش کودکان مبتلا به اتیسم و شناسایی این کودکان، شناخت و اندازه گیری سطح توجه و اختلال بیش فعالی در دانش آموزان، شناخت و تشخیص تفاوت های کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری نظیر: نارسایی در خواندن، نارسایی در نوشتن، اختلال در یادگیری ریاضی و در آموزش زبان های خارجی، در یادگیری برنامه ای و یادگیری زبان برای مقاصد خاص به عنوان نمونه و یادگیری زبان به دریانوردان، تاجران و سربازان ارتش در دیگر کشورها استفاده می شود. از موارد استفاده دیگر این علم در آموزش، استفاده در گفتار درمانی به منظور تشخیص و مداخله می باشد. به علاوه از این علم در آموزش به دانش آموزان کم شنوا و آموزش بر مبنای وب نیز استفاده می شود. ضمنا از این تکنولوژی در تهیه محتوای الکترونیک و یادگیری الکترونیک نیز استفاده می شود. به طور کلی می توان گفت که هوش مصنوعی کاربردهای زیادی در تعلیم و تربیت داردکه تا حد زیادی برای جامعه ی آموزشی کشور ما ناشناخته مانده است.