چکیده فارسی:توجه به مفهوم سبک زندگی در جامعه ایرانی به سال های اخیر باز می گردد. دلیل این امر تغییرات مداوم در شیوه های عینی زندگی مردم است. هدف از اجرای این پژوهش بررسی مقایسه ای سبک زندگی خانواده های شاهد و ایثارگر با خانواده های عادی استان لرستان بود. این پژوهش به صورت توصیفی مقایسه ای انجام شد. بدین منظور 460 نفر از افراد سرپرست خانوار خانواده های شاهد و ایثارگر و خانواده های عادی استان لرستان با روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه سبک زندگی اسلامی (ILST) در ده مولفه (عملکرد اجتماعی، مسائل عبادی، باورها، مسائل اخلاقی، مسائل مالی، مسائل خانوادگی، سلامت جسمی، مسائل تعقلی و عملی، مسائل امنیتی و زمان شناسی) جمع آوری شدند. داده ها با نرم افزار SPSS-19 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که در مولفه های عبادی، باورها، اخلاقی، مالی، خانوادگی، جسمی، تعقلی و امنیتی، میان دو گروه نمونه تفاوت معناداری وجود دارد(p<0.05) . اما در عملکرد اجتماعی و زمان شناسی تفاوتی وجود ندارد (p>0.05)، همچنین نتایج نشان داد که میان زنان و مردان در کل مقیاس سبک زندگی و کلیه خرده مولفه های آن تفاوت معناداری وجود ندارد و بین کل مقیاس سبک زندگی و خرده مولفه های آن بر اساس سطح تحصیلات، تنها در خرده مولفه زمان شناسی تفاوت معناداری وجود دارد(p<0.05) . بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که برنامه ریزی و اجرای آموزش، با هدف تقویت بیشتر سبک زندگی اسلامی ضروری به نظر می رسد.
چکیده عربی:الهدف من اجراء هذا البحث هو تقدیم دراسة مقارنة بین نمط حیاة أُسر الشهداء والمضحّین وبین مثیلاتها من الأُسر العادیة، بطریقة الوصف المقارن. ولأجل هذه الغایة وقع الاختیار بطریقة العیّنة ضمن الحصص علی 460 شخصاً من أرباب أُسر الشهداء والمضحین ومن الأُسر العادیة الاخری فی محافظة لورستان الایرانیة. وقد تم احتساب حجم العیّنة وفقاً لطریقة کوکران. جُمعت المعلومات بالاستفادة من استمارة استبیان نمط الحیاة الإسلامیة (ILST) فی عشر مکوّنات وهی (الاداء الاجتماعی، الشؤون العبادیة، المعتقدات، الشؤون الأخلاقیة، القضایا المالیة، المسائل الأُسریة، السلامة البدنیة، الشؤون التعقلیة والعملیة، القضایا الامنیة، معرفة الشؤون الزمانیة) وجری تحلیلها بواسطة برنامج SPSS-19. وقد أظهرت النتائج أنه فی المکوّنات العبادیة، والمعتقدات، والجوانب الأخلاقیة والمالیة، والأُسریة، والبدنیة، والتعقلیة، والأمنیة، یوجد بین المجموعتین فارق ذو معنی (p<0.05). واما فی مجالی الأداء الاجتماعی ومعرفة الشؤون الزمانیة فلا فارق بینهما (p>0.05). وکذلک أظهرت النتائج عدم وجود فارق ذی معنی بین النساء والرجال فی عموم مقیاس نمط الحیاة وفی مکوّناته الجزئیة. وهناک فارق ذو معنی بین عموم مقیاس نمط الحیاة ومکوّناته الجزئیة وفقاً للمستوی الدراسی فقط فی المکوّنات الجزئیة لمعرفة الزمان (p<0.05). ویمکن أن نستنتج وفقاً المعطیات البحث إنّ وضع الخطط التعلیمیة وتطبیقها یبدو ضروریاً لتعزیز نمط الحیاة الإسلامیة.