هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین پساپدیدارشناسی در مطالعات فناورانه و دلالت های آن در آموزش و یادگیری با تاکید بر مفاهیم چندگانگی و شفافیت می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش های تحلیل مفهومی و انتقادی بهره گرفته شده است. پدیدارشناسی در گذر زمان با نگاه های متفاوتی روبرو بوده است که در دیدگاهی متاخر آیدی، نگاهی نو به نام پساپدیدارشناسی ارائه و بر مولفه هایی از پدیدارشناسی تاکید بیشتری می نماید. پدیدارشناسی نزد او به نسبت انسان، جهان و فناوری می پردازد. پساپدیدارشناسی رابطه بین کاربران با انسان ها و فناوری ها را مورد بررسی قرار داده و این کار به نظر آیدی گونه ای انجام دادن پدیدارشناسی به جای بحث در مورد آن است و از این رو به مطالعات موردی فناورانه روی می آورد. اگر بخواهیم در سطحی عمیق تر نحوه دگرگونی تجربه و ادراک مربی و متربیان در استفاده از فناوری های آموزشی را مورد بررسی قرار دهیم، این رویکرد می تواند مفید واقع شود. مفاهیم زیادی در حوزه پساپدیدارشناسی شکل گرفته اند، که در این پژوهش بر دو مفهوم اصلی "چندگانگی" و "شفافیت" تاکید و به دلالت های آن در آموزش و یادگیری پرداخته شده است. در این راستا، عمده ترین دلالت های ماخوذ از مفهوم چندگانگی را می توان پرورش عادات صحیح فناورانه، محدود کردن متربی به کاربرد غالب از فناوری، دوره های استراحت کوتاه مدت؛ و دلالت های ماخوذه از شفافیت را بالا بردن مهارت در استفاده از فناوری، تکرار و تمرین برای عادی سازی و استفاده از فناوری های آموزشی خودکار را عنوان نمود.