انتقال مجدد ذخایر ساقه در رخداد تنش خشکی آخر فصل زراعی اهمیت زیادی در پایداری عملکرد دانه دارد. آزمایش هایی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و سه تیمار شامل کاربرد دو سطح غلظت کلرمکوات کلراید (صفر و 5/2 گرم در لیتر)، سولفات روی در 3 میزان (0، 25 و 50 کیلوگرم در هکتار) و نیتروکسین در 2 سطح (تلقیح و عدم تلقیح با بذر) در سال زراعی 93-1392 در دو مکان شامل مزرعه دانشکده کشاورزی دانشگاه ایلام و ایستگاه تحقیقات کشاورزی کاکی بوشهر انجام یافت. برخی ویژگی های مورفو-فیزیولوژیک، انتقال مجدد ماده خشک و عملکرد دانه گندم رقم کوهدشت تحت این تیمارها بررسی گردید. نتایج آزمایش نشان داد کلرمکوات کلراید با کاهش ارتفاع بوته موجب کاهش میزان ذخایر ساقه شد. کاربرد نیتروکسین موجب افزایش ارتفاع بوته، میزان انتقال مجدد و کارآیی انتقال مجدد گردید. به کارگیری سولفات روی به میزان 50 کیلوگرم در هکتار بیشترین تأثیر را بر افزایش وزن خشک ساقه داشت. بیشترین میزان انتقال مجدد، کارآیی انتقال مجدد و سهم انتقال مجدد از تیمار عدم کاربرد کلرمکوات کلراید، مصرف 50 کیلوگرم سولفات روی در هکتار و بکارگیری نیتروکسین حاصل شد. به طور کلی به نظر می رسد تحت شرایط دیم کاربرد کلرمکوات کلراید، سولفات روی و نیتروکسین در بهبود و افزایش عملکرد دانه گندم مؤثر باشد.