در این پژوهش پنج والد اینبرد کلزا شامل Orakel, ACSN1 ,PF504588 ,PF704591 و Boanty که از لحاظ صفات مختلف کالوس زایی متفاوت بودند، برای تولید نتایج دی آلل به صورت دو به دو با یکدیگر تلاقی یافتند. والدین و نتایج1 F حاصل در یک طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. در هر واحد آزمایشی 10 بذر بر روی محیط MS (موراشیک و اسگوگ) در ظروف پتری کشت شد. پس از پنج هفته از شروع کشت درصد کالوس زایی، قطر کالوس، وزن تر و وزن خشک کالوس ها اندازه گیری شد. داده ها به روش2 گریفینگ مدل مخلوطB ، روش III گاردنر و ابرهارت و روش هیمن و جینکز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بین ژنوتیپ ها از نظر کلیه صفات مورد ارزیابی تفاوت معنی دار وجود داشت. قابلیت ترکیب عمومی فقط برای صفت درصد کالزایی معنی دار به دست آمد، در حالیکه قابلیت ترکیب خصوصی برای کلیه صفات معنی دار شد. وراثت پذیری عمومی بالای کلیه صفات نشان داد که القا و رشد کالوس در شرایط آزمایشگاهی تحت کنترل عوامل ژنتیکی می باشد. در عین حال وراثت پذیری خصوصی بسیار پایین به دست آمد. بنابراین، صفات مورد ارزیابی در این آزمایش، بیشتر تحت کنترل ژن های با اثرات غیرافزایشی بودند. والد Orakel برای کلیه صفات مورد ارزیابی بیشترین مقدار قابلیت ترکیب عمومی را از خود نشان داد. بنابراین به نظر می رسد که پتانسیل ژنتیکی خوبی برای القا و رشد کالوس دارد. هیبریدهای PF504588 × ACSN1 و Orakel × ACSN1 بیشترین مقدار قابلیت ترکیب خصوصی را برای قطر کالوس، وزن تر کالوس و وزن خشک کالوس دارا بودند. برای درصد القای کالوس بیشترین مقدار قابلیت ترکیب خصوصی برای تلاقی های ACSN1 × Boanty و ACSN1 × PF704591 مشاهده شد که نشان می دهد ژن های کنترل کننده القای کالوس متفاوت از ژن های کنترل کننده رشد کالوس می باشند. در تجزیه هیمن و جینکز، مقادیر بیشتر H1 و H2 نسبت به D نیز بیانگر افزایش رشد و القای کالوس در والدین شده ولی آلل های مغلوب سبب کاهش آن گردیدند.