پژوهش حاضر با هدف بررسی تجارب کارورزی استادان راهنمای آموزش ابتدایی پردیس شهید باهنر و خواجه نصیر کرمان با هدف بهسازی فرایند کارورزی انجام شده است. رویکرد این تحقیق و راهبرد آن از نوع کیفی است و افراد مشارکت کننده شامل کلیه یاستادانی است که تجربه ی راهنمایی دانشجویان آموزش ابتدایی را در فرایند کارورزی عهده دار بودند و همچنین دانشجومعلمان آموزش ابتدایی که حداقل تجربه ی دو ترم کارورزی را دارند. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. مصاحبه از 11 نفر از استادان و 16 نفر از دانشجویان انجام شد و سپس داده های مصاحبه در سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش پدیده محوری به سه دسته ی کلی تقسیم شده است: شایسته سالاری، مشارکت حرفه ای و مهندسی آموزشی. شرایط علی شناسایی شده نیز به سه دسته تقسیم شد که عبارت بودند از: قوانین و مقررات، دغدغه های مالی و برنامه ها و فعالیت های بالندگی. عوامل مداخله گر شناسایی شده شامل استانداردهای آموزشی و عوامل زمینه ای عبارت بودند از: نیازسنجی آموزشی و پشتیبانی از برنامه-های بالندگی و پیامدهای شناسایی شده عبارت بودند از: بهبود فرایند یاددهی-یادگیری و-پاسخ گویی به نیازهای دانشجویان.