این مقاله برگرفته از پژوهشی با موضوع «استراتژی جذب کارکنان عملیاتی نظامی، به منظور مقابله با تهدیدات» است که به صورت کاربردی و روش موردی زمینه ای انجام شده است.تجربه هشت سال جنگ تحمیلی و خنثی سازی بسیاری از درگیری های داخلی اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، به وسیله نیرو های مسلح نشان داد که درصدی هرچند اندک از کارکنان عملیاتی در رویارویی با دشمن متوجه شدند که برای این شغل ساخته نشده، خود یا سازمان را دچار مشکلاتی کردند. از این رو سعی شد تناسب شخصیت شاغل و شغل به عنوان یکی از عوامل مهم جذب و استخدام مدنظر قرار گرفته و شخصیتهای متناسب با مشاغل پر خطر که کاملا از احتمال بالای شهادت، نقص عضو، شکنجه و اسارت آگاهند تا حدامکان قبل از استخدام مشخص شوند، تا ضمن گزینش نیروی متناسب، افزایش کارایی از این منظر نیز به بالا ترین سطح برسد. از آنجا که در نمونه تحقیق علاوه بر نیرو های عملیاتی نظامی، نیرو های آتشنشانی و امدادی هم وجود داشتند، میتوان از نتیجه آن در سایر مشاغل پرخطر غیر نظامی نیز بهره برداری کرد.با وجود این تناسب شخصیت با شغل (در کلیه مشاغل) دارای وزن قابل ملاحظه ای در کارایی کارکنان است که این موضوع در نهایت سطح اثر بخشی سازمانها را ارتقا می بخشد. در طول تحقیق مذکور بیش از هشتاد عامل موثر در کارایی نیروی انسانی مشخص شد که تاثیر «تناسب تیپ شخصیت با شغل» یکی از آنها بود. درطول بررسی این عامل از شانزده تیپ معرفی شده به وسیله «کاترین و ایزابل بریگز» سه تیپ شخصیت ISTP, ISTJ, ESTP به عنوان متناسب ترین تیپ، شناخته شدند.