مطالعه بنیادهای زیستی پدیده های روانی موضوعی است که امروزه مورد توجه فزاینده ای قرار گرفته است. پژوهش حاضر نیز با هدف بررسی سازه های زیستی دو هیجان شرم و گناه و تمایز این دو هیجان از منظر زیرساخت های زیستی شخصیت، به مطالعه رابطه فعالیت دستگاه های مغزی/ رفتاری با مستعد بودن به احساس شرم و گناه می پردازد. بدین منظور 207 آزمودنی دختر و پسر از بین دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس با روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. آزمودنی ها «پرسشنامه شخصیتی گری- ویلسن» و «مقیاس بازداری/ روی آوری رفتاری کرور و وایت» و سومین فرم تجدید نظر شده «آزمون عاطفه خود آگاهی» را به منظور اندازه گیری فعالیت دستگاه های مغزی/ رفتاری و مستعد بودن به احساس شرم و گناه تکمیل نمودند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج نشان داد که دو مولفه «نظام بازداری رفتاری» و مولفه «جنگ» از «نظام جنگ/ گریز» و مولفه اجتناب فعال از «نظام فعال ساز رفتاری» (در پرسشنامه شخصیتی گری- ویلسن) و مولفه های کشاننده و جستجوی سرگرمی از «نظام روی آوری رفتاری» (در پرسشنامه بازداری/ روی آوری رفتاری کرور و وایت) نقش معناداری (p<0.05) در پیش بینی مستعد بودن به احساس شرم دارند. در مورد مستعد بودن به احساس گناه نیز تنها «نظام بازداری رفتاری» (در پرسشنامه بازداری/ روی آوری رفتاری کرور و وایت) به عنوان متغیر پیش بین وارد معادله گردید (درصد تبیین واریانس مستعد بودن به احساس گناه نسبت به احساس شرم توسط نظام بازداری رفتاری کمتر بود). ضمنا تجزیه و تحلیل داده ها بیانگر میانگین بالاتر دختران نسبت به پسران در مستعد بودن به احساس گناه است. در مجموع یافته ها نشان می دهد که در تبیین مستعد بودن به احساس شرم در مقایسه با احساس گناه، بنیادهای زیستی نقش مهمتری را ایفا می کنند.