RESEARCH ON ISSUES OF EDUCATION
Year:2009 | Volume: | Issue: |Papers Count:6

مفهوم هوش ممکن است برای توصیف تفاوت های فردی در یادگیری اشخاص مورد استفاده قرار گیرد. بسیاری از محققین در حوزه آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم یا آموزش زبان انگلیسی به گویندگان زبان های دیگر تلاش کرده اند ارتباطی منطقی بین هوش و آموزش و فراگیری زبان دوم بیابند. در سال 1963 دکتر هوارد گاردنر یک نظریه جدید را با عنوان نظریه هوش چند گانه مطرح کرد. گاردنر (1983) 8 نوع متفاوت از هوش را تعریف کرد و یک تعریف عمومی از هوش تحت عنوان «توانایی حل مساله یا تولید محصولاتی که در یک یا چند زمینه فرهنگی ارزشمند هستند ارایه کرد». (هچ و گاردنر، 1989، ص 85، ذکر شده توس آرامسترانگ، 2000). مطالعه حاضر جهت بررسی روابط متقابل هوش موسیقیایی و تصویری و راهبردهای آموزش واژگان موسیقی و مصور طراحی شده است. این مطالعه شبه تجربی به منظور کنترل نتایج و تعبیر و تفسیرها محدود به هوش موسیقیایی و تصویری است. یافته های مطالعه حاضر موفقیت راهبردهای آموزشی مبتنی بر هوش چند گانه را در مقایسه با روش غالب مبتنی بر هوش رایج در مورد اکثریت دانش آموزان تضمین می کند. یافته های این مطالعه اهمیت در نظر گرفتن قابلیت های فراگیران زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم در SLL و ضرورت بکارگیری راهبردهای آموزشی گوناگون در دستیابی به نیازها و علایق فراگیران و معلمین را آشکار ساخت.

امروزه یکی از عوامل اصلی در موفقیت مدارس در همه کشورها سلامت سازمانی است. عوامل متعددی در موفقیت مدارس اثر دارد. بعضی از این عوامل عبارتند از حمایت گسترده والدین و اجتماع، سیستم قوی ارتباطی در درون و خارج از مدرسه، جو روانی – اجتماعی محیط کار، محیط حمایتی برای کارکنان، وجود فرآیند حل مساله، اعتماد در تعامل و احترام میان معلمان. با این حال، رفتار رهبری مدیران مدارس یک عامل کلیدی اثرگذار در سلامت سازمانی و در نهایت عملکرد مدارس است. از یک سو، معلمان نقش مهمی را در اجرای اهداف آموزشی ایفا می کنند؛ از سوی دیگر، آنها به جهت برخورداری از شخصیت، نگرش، انتظارات و اهداف شخصی خاص، اشخاصی با نیازهای گوناگون می باشند. با تصمیم گیری درست و سبک رهبری مناسب مدیران می توانند اهداف آموزشی را به اجرا در آورند و معلمان نیز می توانند به اهداف فردی دست یابند. این مقاله تفاوت بین مدارس راهنمایی ایران و هندوستان را در ارتباط با سبک رهبری و سلامت سازمانی مدارس بر اساس ادراک معلمان مورد بررسی قرار می دهد. به علاوه، تحقیق حاضر ارتباط بین سبک رهبری و سلامت سازمانی را بر مبنای تفاوت مدیران با سبک رهبری بالا و پایین در سلامت سازمانی مدارس مورد بررسی قرار می دهد.

گرچه معنی دقیق فلسفه تحلیلی در قرن بیستم شکل گرفت ولی ریشه آن میتواند با تاریخ فلسفه مرتبط باشد. پیترز معنا و کارکردهای فلسفه را در معنای خاص و عام ملاحظه کرده است. از دید او فلسفه به دو شیوه معرفی می شود: در معنای اول فیلسوفان علاقه مند به پرسش درباره ماهیت جهان اند، در معنای دوم فیلسوفان با مفاهیم، معیار حقیقت و روش اندیشه و عمل سروکار دارند. پیترز به معنای دوم فلسفه باور دارد. از دید او آموزش و پرورش فرآیند پیچیده ای است و فلسفه آن می تواند از شاخه های مختلف فلسفه که به حل مسایل آموزش و پرورش می پردازد، اخذ و اقتباس شود. تحلیل فلسفی فوایدی عملی دارد که حداقل آن کشاندن معلمان به فلسفی کردن طبیعت فعالیتشان است تا در پرتو آن، مفاهیم و دلیل ارتباط آنها روشن شود. هر دسته از مفاهیم و ادله، به شبکه ای از باورها و نیز سبک های ارزشمند زندگی مرتبط اند.

فیلسوفان، استوار، با ظرافت و عمیق می اندیشند و هم بدین گونه مسایل آموزشی و پرورشی و جهان بینی ها را جامع می نگرند. امانوئل کانت در مورد جنبه اجرایی صلح نوشت: نوع بشر به نیروی ابتکار ضد خلاقیت و عدالت است راه خود را به بیرون از ورطه تردیدها و بحران ها می یابد که این همان عقلانیت است بعضی مداراجویان به نقش دولت در این زمینه تکیه می کنند و بین جنگ و پرخاشگری رابطه ساده انگارانه ای فرض می نمایند و با تحکیم مدارا جنگ را نیز پایان پذیر می بینند. (تحقیقات صلح) جان دیویی توضیح داده است که آموزش و پرورش می تواند قوی ترین انگیزه ها که انگیزه جنسی و جنگ طلبی است را کنترل کند و دلیلی در دست نیست که نتواند انگیزه سلطه طلبی را کنترل کند. اکنون صلح مهمترین مساله جهانی روز صلح است. اراده تابع آن قانون اخلاقی است که خود فرمان، خود راهبرد و آزاد است. حتی وقتی حکم، حکم خدا تلقی می شود شخص می تواند بپرسد چرا او باید از حکم خدا پیروی کند اگر در فضای دکارتی اندیشه شود سه گزینه برای تعیین کشف حقیقت هست، وحی، علق و تجربه. اگر در فضای اندیشه کانتی باشد باید ریشه آنتی نومی (ناسازه)ها را جستجو کند. اولین گام به ادراک و حساسیت های ادراکی انسانی مرتبط است.

در این مطالعه نویسندگان در این رابطه بین آگاهی محیطی و گرایش های محیطی دانش آموزان مدارس هند و ایران را به طور تطبیقی مطالعه کرده است. 991 نفر از دانش آموزان شهر میسور (هند) و تهران (ایران) به شیوه طبقه بندی انتخاب شدند. شرکت کنندگان شامل 476 پسر و 515 دخترند.آزمون اندازه گیری قدرت آگاهی EAAE از پراوین کومارو جها (1998) و مقیاس گرایش های محیطی تاج TEAS که حسن تاج (2001) طراحی کرده است به کار گرفته شده است. نتایج نشان داد که رابطه معناداری بین آگاهی محیطی و نگرش های محیطی بین دانش آموزان در دو کشور وجود دارد.

این مقاله در ارتباط با جنبه های تاریخی نابرابری مردان و زنان در مسیرهای شغلی است. مقاله حاضر یک چشم انداز متفاوت را در مورد تحقیقات جاری در رابطه با پیشرفت زنان در مورد آن چه حوزه کاری مردان قلمداد می شود ترسیم می کند. مقاله حاضر با این نظرگاه موافق نیست که پیشرفت زنان در حوزه های کاری غیر سنتی باید باعث نگرانی و توجه مشاورین شغلی شود. در واقع نقش مشاورین شغلی پیشبرد تساوی حقوق زنان و مردان و ترویج مشاغل غیر سنتی بین زنان و دختران است. بحث این مقاله بر اساس 3 حوزه منطقی زیر است:1- تفاوت تبعیض نیست.2- نگرش های شخصی و شرایط محیطی، برای مثال، علایق، توانایی ها، استعدادها، نیروهای بالقوه، ارزش ها، سطح تحصیلات و دیگر موارد از این دست، بعلاوه فرصت های محیطی شخص تعیین کننده های مقدماتی انتخاب شغلی و تصمیم گیری هستند.3- در راهنمایی و مشاوره شغلی هویت جنسی نباید به چالش کشیده شود یا به عنوان مانعی در انتخاب شغل در نظر گرفته شود، اما باید به عنوان یک متغیر از متغیرهای تفاوت های فردی مورد توجه قرار گیرد.