هدف این پژوهش مطالعه و بررسی خط مشی های احراز شده در برنامه های سوم تا پنجم توسعه در زمینه آموزش عالی با تاکید بر تاثیر این خط مشی ها بر عملکرد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، مشخص نمودن نقاط قوت و ضعف برنامه ها، عملکرد وزارت علوم و میزان تحقیق هر یک از خط مشی ها و اهداف مرتبط با هر یک از سه برنامه و در نهایت ارائه الگویی با توجه به تجربیات پیشین برای فرایند تحقق اجرای خط مشی برنامه های توسعه علم و فناوری برنامه ششم توسعه می باشد. روش این پژوهش «کیفی» با رویکرد «گراندد تئوری» است. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با 10 نفر از متخصصان و متولیان و برنامه ریزان فعال در زمینه آموزش عالی و ساختار دولتی تصمیم گیرنده در باب خط مشی های آموزش عالی و برنامه های توسعه جمهوری اسلامی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با اتخاذ «روش تحلیل تفسیری اشتراوس و کوربین» و انجام فرایند کدگذاری باز و محوری صورت گرفته و در نتایج تحقیق بر این نکات تاکید می شود که «کیفیت مداری در آموزش عالی» به عنوان مقوله محوری اجرای خط مشی برنامه های توسعه علم و فناوری بر مبنای شرایط علی «مدیریت راهبردی آموزش عالی» در جامعه محقق می شوند. «توسعه متوازن دروندادها و بروندادهای نظام علم و فناوری» شامل پیامدهای تلاش برای اجرای خط مشی برنامه های توسعه علم و فناوری با در نظر گرفتن «زیرساخت های مالی و انسانی» (به عنوان زمینه الگو) طراحی و تبیین شده و منجر به تحقق پیامدها یا «تحقق خط مشی های علم و فناوری» می شوند.