از مهم ترین اهداف نظام های آموزش و پرورش، شناخت، تربیت و بالندگی دختران امروز و زنان فردا است. معرفت شناسان با دیدگاه زنانه، زنان را به عنوان گروهی که تجربه های متفاوت از مردان دارند، دارای ویژگی های خاص خود می دانند، و مردان را به عنوان گروهی با ارزش ها و خصوصیات متفاوت در شرایطی نمی بینند، که بتوانند مرجع زن باشند و قضاوتی صحیح در مورد زنان داشته باشند.اشکال استفاده از نظریه های دارای سوگیری آن است که بسیاری از ابعاد و تجربه های گروه های دیگر از جامعه زنان/ دختران مورد توجه قرار نمی گیرد. در نتیجه این نظریه ها، ضمن ایجاد نگرش ها و معیارهای خاص، توجه را از مقوله های کلی مورد توجه دختران/ زنان در یک فرهنگ خاص یا در فرهنگ های گوناگون باز می دارند. به تدریج، تاکید از زن به جنسیت، و در سال های اخیر به گروه تبدیل شده است. بسیاری از مسایل مربوط به شناخت، تربیت و بالندگی دختران/ زنان، نقطه نظرات کاربردی و پژوهشی جدید تری را طلب می کند. رسالت آموزش و پرورش در قرن بیست و یکم، این است که ضمن فراهم ساختن فرصت های برابر در کلیه ابعاد و سطوح و مشارکت کامل زنان و مردان در تصمیم گیری، سیاست گذاری و مدیریت، شرایط پژوهشی مناسب را جهت ترسیم سیمای واقعی دختران امروز در جامعه به وجود آورد.