1.یکی از قدیم ترین نام های هندواروپایی اسپ در زبان های ایرانی
در زبان هندواروپاییان کهن، نام بنیادین «اسپ»، بدون تمییز جنس، ekuos بوده است که آثار بسیاری تقریبا در همه زبان های هندواروپایی بر جای نهاده است. برای مثال، در سنسکریت aśva-، در اوستا aspa-، در متون سنگ نبشته های هخامنشی asa-، در یونانی iππos، در لاتینی equus. واژهēš «خر» در ارمنی احتمالا باز به این ریشه بر می گردد. (LAMbERTERiE, pp. 262-66)
اهمیت اسپ، به مثابه یکی از حیوانات اصلی پرستشی هندواروپاییان، به وسعت کاربرد واژه مذکور در زبان های این خانواده افزوده است. زبان های ایرانی نیز، طی دوره های تحول، منحصرا شکل های مشتق از ekuos هندواروپایی را برگزیده اند )مثلا، واژه های اوستایی و فارسی باستان که در بالا آورده شد، در سغدی asp-، فارسی میانه asp- و خی yaš، آسی (jaes. تا به حال، هیچ نام دیگری برای اسپ در زبان های ایرانی دیده نشده است )واژه «مادیان» برای جفت مونث اسپ- در کردی -mih'īn جنبه ثانوی دارد و از mādkiyān پدید آمده است). مع الوصف، این معنی دال بر آن نیست که واژه دیگری برای اسپ در زبان های ایرانی نبوده است. تجربه نشان می دهد که پدیده های زبانی هرگز بی اثر محو نمی شوند و، در بسیاری از موارد، بازمانده های عناصر کهن، از لابه لای قشرهای ضخیم تاریخی زبان، نمایان می گردند و این غالبا در گویش های حاشیه ای، به خصوص در ساخت های مرکب و محجر، که کمتر دست خوش تاثیر گذشت زمان واقع می شوند و کاربرد نادر دارند، دیده می شود. اصولا نه تنها پدیده های زبانی بلکه بسیاری از عناصر باستانی دینی و فرهنگی که از بین رفته تصور می شوند، در اغلب موارد، در نقاط مرزی و حاشیه ای پیدا می شوند. در باره واژه اسپ نیز، چنان که ذیلا نشان داده خواهد شد، هنوز وقت نتیجه گیری نهایی فرا نرسیده است...