کنفرانس ملی مدیریت، روان شناسی و علوم رفتاری
سال:1403 | دوره:7 |تعداد مقالات:13

آموزش با گذر زمان و به وجود آمدن نوآوری های مختلف در روش ها و رویکردهای یادگیری در حال پیشرفت است. پیشرفت-های شگرف مطالعات میان رشته ای فرصت مناسبی را برای پژوهشگران فراهم نموده تا درک بهتری از کاربرد فیزیک در امر آموزش به دست آورند. یکی از این نوآوری ها نظریه یادگیری کوانتومی است که با استفاده بهینه از پتانسیل و توانایی های پایه ایست که یادگیرندگان در عقل، جسم و احساس خود دارند. این مطالعه بر کاربرد مفاهیم نظریه فیزیک کوانتومی در تبیین مسایل عملی و مفهومی، هسته اصلی سیستم های آموزشی یعنی یادگیری و یاددهی متمرکز می شود. ما در این پژوهش در شیوه تدریس خود در دانشگاه و در مرکز فنی حرفه ای و همچنین مرکز ملی مهارتی وزارت بهداشت تغییراتی مطابق با شیوه های ذکر شده تدریس کوانتومی اعمال کردیم و شاهد ایجاد علاقه و انگیزه و یادگیری بهتر مهارت آموزان مخصوصا در کلاس های تکنسینی و مهارتی بودیم. این پژوهش از خرداد ماه سال 1400 شروع و تا اسفند 1402 ادامه یافت و ما با استفاده از تغییر سبک آموزشی و ورود سبک نوین تدریس کوانتومی در مجموعه های درمانی و آموزشی تحت مدیریت و آموزش خود اثر بخشی و رضایت مهارت آموزان را شاهد بودیم. نتایج این بررسی نشان داد رویکرد کوانتومی روشی اثربخش برای بهینه سازی عملکرد سیستم های آموزشی می باشد.

تحقیق حاضر به منظور « تحلیل رابطه قابلیت های واحد بازاریابی و عملکرد مالی؛ تبیین نقش تعدیلگر اندازه و سابقه فعالیت ( مورد مطالعه شرکت معدنی و صنعتی گل گهر )» انجام شده است. روش تحقیق توصیفی و از شاخه ی همبستگی بوده و جامعه ی آماری شامل کارکنان شرکت معدنی و صنعتی گل گهر می باشد که تعداد آنها در سال 1399 برابر 1139 نفر می باشد که با توجه به جدول کرجسی و مورگان نمونه ای به حجم 285نفر به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب باحجم نمونه انتخاب شد ابزار اندازه گیری شامل سه پرسشنامه قابلیت واحدهای بازاریابی مورگان و همکاران(2009)، عملکرد مالی بنی هاتیان(2019) و اندازه شرکت محقق ساخته براساس ادبیات پژوهش می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(فراوانی، میانگین، میانه، مد، چولگی، کشیدگی) و آمار استنباطی ( معادلات ساختاری) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین قابلیت واحدهای بازاریابی و عملکرد مالی با تبیین نقش تعدیلگر اندازه و سابقه شرکت رابطه معناداری وجود دارد. در خاتمه براساس نتایج تحقیق پیشنهادهایی ارائه گردیده است که می تواند مورد استفاده شرکت معدنی و صنعتی گل گهر سیرجان نیز قرار گیرد.

تحقیق حاضر به منظور « بررسی تاثیر قابلیت های بازاریابی بر عملکرد کسب و کار با نقش میانجی استراتژی های سازمانی در شرکت معدنی و صنعتی گل گهر سیرجان» انجام شده است. روش تحقیق توصیفی و از شاخه ی همبستگی بوده و جامعه ی آماری شامل کارکنان شرکت معدنی و صنعتی گل گهر سیرجان می باشد که تعداد آنها در سال 1403 به 1139 نفر بالغ گردیده است که با توجه به جدول کرجسی و مورگان نمونه ای به حجم 285 نفر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم نمونه انتخاب شد. ابزار اندازه گیری شامل سه پرسشنامه قابلیت بازاریابی مورگان و همکاران(2009)، عملکرد کسب و کار هولی و همکاران(2002)، استراتژی سازمانی مایلز و اسنو(1999) می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی(فراوانی، میانگین، میانه، مد، چولگی، کشیدگی) و آمار استنباطی ( معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارLisrel) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که قابلیت های بازاریابی بر عملکرد کسب و کار با نقش میانجی استراتژهای سازمانی تاثیر معناداری دارد. قابلیت های بازاریابی بر عملکرد کسب و کار، قابلیت های بازاریابی بر استراتژی های سازمانی و استراتژی های سازمانی بر عملکرد کسب و کار تاثیر معناداری دارد.

امروزه با تغییرات پرشتاب جوامع نیاز به رویکردهای نوین مدیریتی بیش از پیش احساس می شود، از جمله رویکردهایی که به سازمانها کمک می کند خود را با سرعت با پیچیدگی ها هماهنگ سازند منتورینگ است. منتورینگ یکی از رویکردهای نوین در توسعه حرفه ای کارکنان به شمار می رود. منتورینگ، یک روش توسعه ای خاص برای انتقال دانش و تخصص افراد با تجربه می باشد. هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل جامع بهره گیری از نظام منتورینگ می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد کیفی است. جامعه آماری شامل 18 نفر ازخبرگان علمی و مدیران ارشدسازمانهای دولتی شهرستان زاهدان می باشندکه ازروش نمونه گیری هدفمندو در دسترس انتخاب شدند. از مصاحبه نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده ها استفاده شد و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون استقرایی انجام شده است. نتایج این مرحله در قالب مدلی شامل پیشایندها، ابعادو پیامدها ارائه گردید. نتایج تحقیق حاضر گویای آن است که منتورینگ روشی برای توسعه و توانمند سازی کارکنان است به طوری که رشد کارکنان و پیشرفت آنان، به طور مثبت تحت تاثیراین قابلیت است. به این ترتیب مدل ارائه شده می تواند چراغ راه مدیران در پیاده سازی موثراین ابعاد باشد.

در این پژوهش از طرح تجربی یا نیمه آزمایشی استفاده شد و در آن تأثیر طرح واره درمانی و توجه آگاهی بر افکار خود آیند منفی در افراد دارای علائم افسردگی و اضطراب در کلیه نوجوانان و جوانان دختر که به کلینیک های مشاوره خانواده در شهر سنندج در سال 1402 موردبررسی قرار گرفت. فرضیه های مطرح شده برای محقق این بود که از طریق آموزش درمان شناختی مبتنی بر توجه آگاهی می توان اضطراب و کاهش افکار خود آیند منفی در نوجوانان و جوانان دختر را تغییر داد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه نوجوانان و جوانان دختر شهر سنندج در بهار 1402 تشکیل دادند. ابتدا برای انتخاب منطقه ای از شهر سنندج، از روش انتخاب تصادفی استفاده شد که از بین مناطق شهر سنندج، انتخاب شد. سیر پژوهش به این صورت بود که در مرحله اول آزمودنی ها به پرسشنامه اضطراب و کاهش افکارخودآیند پاسخ دادند که درنهایت از بین آنان 40 نفر متناسب باهدف تحقیق انتخاب شدند. آزمودنی ها با استفاده از گمارش تصادفی در دو گروه 20 نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند. در مرحله دوم گروه آزمایش در 8 جلسه آموزش درمان شناختی مبتنی بر توجه آگاهی شرکت کردند در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. درنهایت در مرحله سوم پس از اجرای آموزش یعنی به فاصله 2 هفته بعد، مجدداً هر دو گروه با پس آزمون مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج ارزیابی نشان داد که مداخله گروهی آموزش طرح واره درمانی در شرکت کنندگان گروه آزمایشی به نسبت گروه توجه آگاهی تأثیر بیشتری بر بهبود مؤلفه های طرح واره درمانی داشته است و درنتیجه وجود تفاوت بین این دو گروه احراز می گردد در نتیجه فرضیه پژوهش مبنی بر اینکه طرح واره درمانی و توجه آگاهی بر افکار خود آیند منفی در افراد دارای علائم افسردگی و اضطراب تأثیر معناداری دارد تایید می گردد.

نابرابری اجتماعی به موقعیت های نابرابر بین افراد اشاره دارد که می تواند سیاسی، اقتصادی، فرهنگی باشد. نابرابری اجتماعی، بنیان های متعددی می تواند داشته باشد. عده ای از محققان معتقدند که بنیان های اصلی نابرابری، تفاوت های فردی در توانایی های ذاتی و انگیزه و تمایل به سخت کوشی است. دیدگاه دیگر معتقد است نابرابری در اصل، مبتنی بر تفاوت هایی است که جامعه در رفتار و برخورد با افراد بین آنها قایل می شود. علت این فرق گذاری مشخصه هایی همچون طبقه اجتماعی، اقتصادی، نژاد، قومیت، جنسیت و دین است که به طریق اجتماعی تعریف شده اند. پژوهش حاضر به روش مروری کتابخانه ای انجام شده است که هدف از آن بررسی نابرابری های اجتماعی در جامعه بر اساس نظریه های متفات بود. نتایج پژوهش نشان می دهد که نابرابری اجتماعی هنگامی اتفاق می افتد که منابع در یک جامعه معین به طور نابرابر توزیع می شوند، معمولاً از طریق هنجارهای تخصیص، الگوهای خاصی را در امتداد دسته های تعریف شده اجتماعی از افراد ایجاد می کند که این محدودیت جنسیتی بین افراد، دسترسی زنان به منابع را در جامعه محدود می کند. ترجیح تمایز دسترسی به کالاهای اجتماعی در جامعه ناشی از قدرت، مذهب، خویشاوندی، اعتبار، نژاد، قومیت، جنسیت، سن، گرایش جنسی و طبقه است.

سابقه و هدف: پرخاشگری رفتاری است که به قصد آزار کسی یا آسیب رساندن به چیزی ابراز می شود. هدف از پژوهش حاضر تعیین ارتباط عملکرد خانواده و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان با پرخاشگری نوجوانان می باشد. مواد و روش ها: برای این منظور 240 نفر از دانش آموزان دوره متوسطه شهر اصفهان با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامه پرخاشگری، پرسشنامه عملکرد خانواده و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان که در اختیار آنها گذاشته شده بود، پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون رگرسیون همزمان انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که عملکرد های خانواده و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان مثبت، پرخاشگری پایین را پیش بینی می کنند. در حالی که، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان منفی، پرخاشگری بالا را پیش بینی می کنند. نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که عملکردهای خانواده و راهبردهای شناختی تنظیم هیجان مثبت با پرخاشگری نوجوانان رابطه منفی و معنی داری دارند. ولی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان منفی با پرخاشگری نوجوانان رابطه منفی و معنی داری دارند.

رهبری زهرآگین ترکیبی از نگرش ها و رفتارهای خودخواهانه مدیران سازمانی است که اثر معکوس بر عمکلرد افراد و سازمان دارد. این سبک رهبری جو سازمانی را مسموم کرده و اثرات کوتاه مدت و بلندمدت زیان باری برای سازمان دارد. ازاین رو، پژوهش حاضر در پی طراحی الگوی پیشایندها و پیامدهای رهبری زهر آگین در سازمان های دولتی می باشد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی-توسعه ای است که در آن از روش پژوهش کیفی استفاده شده است. به منظور شناسایی پیشایندها و پیامدهای رهبری زهر آگین در سازمان، با 14 نفر از خبرگان علمی و اجرایی مصاحبه های نیمه ساختار یافته انجام پذیرفت و داده ها به شیوه تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شد. بر اساس نتایج پیش آیندهاشامل ویژگی های رهبر، عوامل سازمانی وعوامل محیطی و پیامدها ی رهبری زهر آگین شامل پیامدهای سازمانی(پیامدهای فردی کارکنان و پیامدهای عملکرد سازمانی) است. نتایج این پژوهش به درک اثرات و عملکرد رهبری زهر آگین در محیط های سازمانی کمک خواهد کرد.

هدف از این تحقیق طراحی الگوی حکمرانی خوب در شهرداری زاهدان است. این تحقیق از نظر هدف توسعه ای-کاربردی و از نظر رویکرد کیفی است. جامعه آماری مورد نظر در این پزوهش تعدادی از مدیران و مسئولین شهرداری زاهدان می باشند. روش نمونه گیری در این پژوهش گلوله برفی و هدفمند است. جهت طراحی الگوی حکمرانی خوب از استراتژی گراندد تئوری با رویکرد اشتراوس و کوربین استفاده شده است. از مصاحبه برای گردآوری داده ها استفاده شدوتا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرده است. نتایج این مرحله درقالب مدلی شامل مدلی شامل عوامل علی، عوامل زمینه ای، شرایط مداخله گر، پدیده اصلی، استراتژیها و پیامدها ارائه گردید. بر اساس نتایج کدگذاری، عوامل علی موثر بر حکمرانی خوب شامل استفاده از مسئولان توانمندتغییر و تحولات محیطی، مشارکت همه ذینفعان سازمان وقانون مداری است. عوامل زمینه ای شامل، انعطاف پذیری سازمانی، حمایت های قانونی، حاکمیت اخلاق وکیفیت قوانین و مقررات است. استراتژیها شامل، توسعه ظرفیت های آموزشی، توسعه مشارکت همه ذینفعان، ارتباطات موثر، پاسخ سریع به تغییرات و تحولات محیطی و مهندسی مجدد ساختارها و فرایندها است. شرایط مداخله گرشامل، اعتمادسازمانی، عدالت سازمانی وموانع قانونی است. همچنین بهبودعملکرد، توسعه مشارکت، شفافیت، پاسخگویی واثربخشی وظایف از جمله پیامدهای حکمرانی خوب می باشند.

این پژوهش با هدف تدوین مدل توانایی تصمیم گیری بر اساس سبک های فرزندپروری ادراک شده با میانجی گری ذهن آگاهی و شایستگی هیجانی-اجتماعی در نوجوانان انجام شد که از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بود و نمونه ای به حجم 320 نفر با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چندلایه انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های توانایی تصمیم گیری (MDMQ)، ذهن آگاهی (FMI-SF)، سبک های اقتدار والدینی (PAQ) و شایستگی هیجانی-اجتماعی (SECQ) بود. برای تحلیل آماری از مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS24و LISREL8. 8 استفاده شد. یافته ها نشانگر نیرومندی رابطه سبک فرزندپروری مقتدرانه با میانجی گری ذهن آگاهی و شایستگی هیجانی با توانایی تصمیم گیری بود. همچنین سبک فرزند پروری مستبدانه با میانجی گری ذهن آگاهی با توان تصمیم گیری رابطه معنا دار منفی و سبک فرزند پروری آسان گیر با میانجی گری شایستگی هیجانی با توانایی تصمیم گیری رابطه معنادار مثبت داشت. در نتیجه، به مسئولان مدارس پیشنهاد می شود که با اجرای برنامه های مناسب، خانواده ها را از چگونگی اثرات کارکرد آنان بر کسب توانایی تصمیم گیری فرزندان آگاه سازند و با آموزش راهبردهای ذهن آگاهانه و پرورش توانمندی های هیجانی، در تقویت توانایی تصمیم گیری دانش آموزان، هدفمند عمل نمایند.

انگیزه علت رفتارهاست. انگیزه به فرآیندهایی اطلاق می شود که به رفتار نیرو و جهت می دهد. در واقع انگیزه محرک انسان در انجام هر کاری بوده و اگر انسان در انجام کار و یا رفتاری انگیزه نداشته باشد، آن کار را ترک خواهد کرد. سبک های مدیریتی آزاد منشانه و رابطه مدار، در محیط های آموزشی سبب انگیزه و رضایت شغلی اساتید و معلمان شده، در اثر بخشی و کارآیی آنان تاثیر بسزایی دارد. به امید آنکه مدیریت آموزش و پرورش، امری عادی و مرسوم تلقی نشده و مدیران آموزشی در چارچوب صرف اعمال ضوابط، بایدها و اتکاء به قدرت رسمی، محبوس و محدود نگردند، بلکه بیش از آن، زمینه برای ایجاد و توسعه روابط انسانی به ویژه مدیریت آموزشی فراهم گردد. روش گردآوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری و ادبیات تحقیق موضوع، از منابع کتابخانه ای، مقالات، کتاب های مورد نیاز و نیز از شبکه جهانی اطلاعات (اینترنت) و تجربه و تخصص محقق استفاده شده است. در این مقاله سعی گردیده به سبک ها و روش های مدیریت، در نظام آموزش و پرورش دانش آموزان و دانشجویان پرداخته شود.

با توجه به اهمیت ارتباط بین والدین و فرزندان در پیشرفت تحصیلی، لازم است تلاش هایی برای بهبود و تقویت این ارتباط ها انجام شود. از روش هایی مانند ارتباط موثر و فعالیت های مشترک والدین و فرزندان، توجه به نیازهای روانشناختی فرزندان و ارائه حمایت و انگیزه مناسب و. . . . می توان بهره برد. ارتباط بین والدین و فرزندان نقش حیاتی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد. این ارتباط، با فراهم کردن حمایت، توجه و راهنمایی مناسب برای فرزندان، انگیزه آن ها را افزایش می دهد و بهبود عملکرد تحصیلی آن ها را تسهیل می کند. عوامل مختلفی در ارتباط والدین و فرزندان تأثیرگذار بر پیشرفت تحصیلی است. سبک تربیت، نوع ارتباط والدین و فرزندان، حمایت و انگیزه والدین، و نیازهای روانشناختی فرزندان از جمله این عوامل هستند که می توانند به طرز قابل توجهی بر پیشرفت تحصیلی تأثیرگذار باشند. برای بهبود و تقویت ارتباط بین والدین و فرزندان، می توان از روش هایی مانند برقراری ارتباط موثر و فعالیت های مشترک، توجه به نیازهای روانشناختی فرزندان، ارائه حمایت و انگیزه مناسب، و ایجاد محیطی پشتیبان کننده در خانه و مدرسه استفاده کرد.

جهش در صادرات غیرنفتی به عنوان استراتژی اصلی سیاست توسعه صادرات ایران تعیین شده است، توفیق در این سیاست، استفاده بهینه از ترکیب نیروی کار، منابع و مواد اولیه، فناوری و در نهایت مدیریت مطلوب اقتصادی و تجاری را می طلبد. یکی از بخش های تولیدی که با اندک برنامه ریزی صادرات گرا می تواند سهمی درخور در مجموعه صنایع و معادن صادراتی کشور داشته باشد صنعت کاشی های سرامیکی است. که به طور نسبی می تواند برای گسترش در بازارهای منطقه ای و جهانی از مزیت هایی متعاقب مزیت های طبیعی کشور در این زمینه برخوردار باشد. در این مطالعه، در راستای کمک به توسعه صادرات در قلمرو صنعت کاشی و سرامیک متغیرهای ویژگی های شرکت، قابلیت های مدیریت، هدفگذاری صادراتی مورد بررسی قرار گرفته اند. برای گردآوری اطلاعات مربوط به این عوامل، پرسشنامه محقق ساخته بین شرکت های تولیدکننده صادراتی کاشی و سرامیک در استان یزد توزیع و سپس با استفاده از نرم افزار Spss تحلیل گردید. فرضیه های تحقیق حاکی از تایید روابط معنی دار میان عوامل سه گانه و عملکرد صادراتی این شرکت ها است.