در دهه های اخیر، تعداد زیادی از شرکت ها با تغییرات شدیدی در شرایط کسب وکار مواجه شده اند. در چنین وضعیتی، دست یابی به مزیت رقابتی و حفظ آن دشوار تر می شود. انتخاب یک استراتژی مناسب و عوامل کلیدی مناسب موفقیت، مبتنی بر ارزش آفرینی برای مشتریان است که به اساس دست یابی به مزیت رقابتی پایدار تبدیل می شود. جستجوی مداوم ایده ها و سیستم های تجاری جدید منجر به تولید محصولات باکیفیت در هنگام نیاز و با قیمتی می شود که برای مشتریان قابل قبول است. با هدف تولید چنین محصولی، حذف فعالیت های بدون ارزش افزوده و نیز کاهش موجودی و نقایص و تضمین ارائه خدمات 100% به موقع، ضروری است. در طول آن فرآیند، سیستم تجاری تولید بهنگام که ساختار هزینه را از طریق کاهش هزینه های سربار (هزینه یابی تأخیری) تغییر می دهد و رویه ردیابی و تحلیل هزینه را توجیه می کند و مدیریت کیفیت جامع که کیفیت بالای یک محصول را از طریق مشارکت دادن تمام کارکنان و دست یابی به تعالی هر یک از جنبه های شرکت تضمین می کند، نقش و اهمیت خاصی دارند. شرکت های تولیدی جهت رقابت پذیری به مدیریت منابع انسانی، صرفه جویی در هزینه، ارائه خدمات و پاسخگویی موثر به مشتریان نیاز دارند. برنامه هایی از قبیلسازمان را در جهت رقابت پذیری یاری می کنند. بنگاه هایی که بتوانند مدیریت جامع کیفیت و تولید بهنگام بهتر اجرا کنند، از مزایای رقابتی بیشتری برخوردار خواهند شد. برای اجرای چنین برنامه هایی، شناخت اقدامات منجر به شکل گیری آنها الزامی است.