زمینه و هدف: تمرکز اصلی برساخت اجتماعی، نمایان کردن شیوه ها و رویه هایی است که بر اساس آن افراد و گروه ها در خلق معانی و محصولات اجتماعی موجود مشارکت می کنند. از آنجا که ناباروری باعث ناتوانایی برای ایفای نقش مورد نظر اجتماعی می شود، اغلب با پیامدهای اجتماعی-روانی همراه است. بر این اساس این مطالعه با هدف تحلیل برساخت گرایانه فرایند مواجهه با ناباروری در زنان ناباور ایرانی انجام شد. روش بررسی: این مطالعه از نوع کیفی با رویکرد تئوری زمینه ای هم ساخت گرا است. نمونه گیری به صورت مبتنی بر هدف در مرکز ناباروری ولیعصر و ابن سینا در شهر تهران آغاز و به صورت نظری ادامه یافت. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 30 زن نابارور، مشاهده و یادداشت در عرصه جمع آوری شد. مدیریت داده ها به روش چارمز و با نرم افزارMAXQDA10 انجام گرفت. یافته ها: طبق اصول برساخت گرایی اجتماعی با تناسب تغییراتی در هر یک از عناصر برساخت گرایی اجتماعی ناباروری، تغییراتی در سایر عوامل و اثر آنها بر یکدیگر ایجاد شده که خود باعث خلق تجربه های متنوعی از ناباروری می شود. تحلیل برساخت گرایانه مواجهه با ناباروری حاصل از داده های ما نشان داد ناباروری تعامل پیچیده ای با روابط اجتماعی، انتظارات و نیازهای اجتماعی دارد، بنابراین پسخوراندهای اجتماعی برای زنان نابارور اهمیت بسیاری دارد. طبق رویکرد برساخت گرایی اجتماعی، مهمترین تصمیمات درباره ناباروری مانند درمان و نوع آن، توقف درمان، فرزندخواندگی و مسائلی از این نوع، تفسیرهای ناباروری از نظر اجتماعی هستند که منعکس کننده ی ایدئولوژی و ساختار اجتماعی جامعه ا ی است که افراد نابارور در آن زندگی می کنند. نتیجه گیری کلی: از دیدگاه رویکرد برساخت گرایی اجتماعی، فرایند مواجهه با ناباروری یک سازه اجتماعی است که تحت تاثیر کنشگران متعددی قرار می گیرد و عناصر ساختار اجتماعی و فرهنگی نیز نقش مهمی در ایجاد، حفظ و تغییر این فرایند دارند، بنابراین در تدوین سیستم های حمایتی برای افراد نابارور باید تمام عوامل و عناصر تأثیر گذار در نظر گرفته شود.