پژوهشگر (مدیریت) (Journal of Industrial Strategic Management)
سال:1390 | دوره:8 | شماره:22 |تعداد مقالات:11

موفقیت محصول عرضه شده در یک بازار هدف خاص، به این بستگی دارد که محصول چه مکان و جایگاهی را در بازار هدف به خود اختصاص دهد. می توان گفت که موضع و جایگاه محصول، بیانگر نوع نگرش مصرف کننده درباره ویژگی های مهم محصول است. ذهن مصرف کننده، با مجموعه ای از این نگرش ها و پنداشت ها درگیر است، لذا برای سهولت در فرآیند خرید، مصرف کننده، اغلب محصولات را در ذهن خود طبقه بندی کرده و به هر کدام از آن ها، جایگاهی را اختصاص می دهد. این مطالعه به بررسی این موضوع می پردازد: سنجش جایگاه خودروی ریو در ذهن مشتری و مقایسه آن با محصولات مشابه شرکت ایران خودرو. روش تحقیق، توصیفی از نوع پیمایشی است. تحقیق حاضر از نظر هدف یک تحقیق کاربردی است. روش های آماری متفاوتی برای تعیین جایگاه محصول و مقایسه بین محصولات رقیب وجود دارد.در این تحقیق سعی گردیده، با تکیه بر مفاهیم بنیادی علم بازاریابی، نحوه تعیین جایگاه محصول و نیز مقایسه بین چند محصول با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس با اندازه های تکراری (درون گروهی-بین گروهی)، تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل تشخیصی (تحلیل ممیز) و آزمون کروسکال والیس انجام گیرد. جامعه آماری این تحقیق 384 نفر از مشتریان خرید خودرو بوده است، که از 384 پرسشنامه ارسالی 342 پرسشنامه جمع آوری شده است. یافته های تحقیق در سطح اطمینان 96% به شرح زیر می باشد: بر اساس نتایج بدست آمده تمام فرضیه های تحقیق تایید شده است و در رتبه بندی خودروها به ترتیب خودروی 206 در رده اول قرار دارد، خودروی ریو در جایگاه دوم، L90 در جایگاه سوم، 405 در جایگاه چهارم، سمند در جایگاه پنجم قرار دارد.

در دنیای رقابتی امروز دستیابی به مقاصد راهبردی بدون داشتن سازمان امکان پذیر نیست. در این محیط های رقابتی بسیار متغیر، شرکت ها باید طرح هایی ارائه نمایند که مطمئن شوند مرزهای سازمانی منعطف تر و نفوذ پذیرتر می شوند. بنابراین در اجرای یک راهبرد به دقت تدوین شده، ساختار سازمانی اولویت عمده ای دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی ارتباط بین ساختار سازمانی و راهبردهای چهارگانه اسنو و مایلز در شرکت توزیع برق نواحی استان تهران انجام شده است. پژوهش حاضر بر مبنای هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی همبستگی بوده و به شیوه میدانی انجام گرفته است. جامعه آماری در این پژوهش، شامل تمامی مدیران و کارشناسان شرکت توزیع برق نواحی استان تهران است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در این شرکت، متغیرهای ساختاری پیچیدگی و رسمیت بالا و تمرکز نسبتا کم است و نوع راهبرد غالب، راهبرد تحلیل گر می باشد و نیز نتایج این یافته ها نشان دهنده عدم وجود رابطه معنادار بین استراتژی و تمرکز ساختار سازمانی با توجه به ضریب همبستگی (rw=-0.037)، راهبرد و رسمیت ساختار سازمانی (rw=-0.046) و راهبرد و پیچیدگی ساختار سازمانی (rw=-0.226) می باشد.

منابع انسانی توانا و کارآمد، می تواند سازمان را کارآمد و سودآور نماید و مفید به حال جامعه باشد و کل کشور را شکوفا کند. به همین دلیل از دیرباز کشورها و سازمانها بر روی این نیروی با ارزش سرمایه گذاری کرده و سعی در شکوفا کردن و بهسازی آن دارند. بهسازی نیروی انسانی باعث بینش و بصیرت عمیق تر، دانش و معرفت بالاتر و مهارتهای بیشتر کارکنان در اجرای وظایف و مسوولیت های شغلی می شود؛ در نتیجه موجب نیل به هدف های سازمانی با کارایی و اثربخشی بیشتر می گردد. بهسازی نیروی انسانی متضمن وجود سیستمی است که ضمن ارزیابی عملکرد کارکنان، بگونه ای منظم نتیجه عملکردشان را به خودشان برساند تا فرد به بازنگری در رفتار و عملکرد خود بنماید. به همین ترتیب لازم است چنین بازخوردی به برنامه ریزان نیروی انسانی جهت تنظیم و تجدید نظر در برنامه های آموزشی داده شود.در این مقاله مدل ارزیابی عملکرد کارکنان که برای دانشگاه آزاد اسلامی فیروزکوه طراحی شده ارائه می گردد. در این راستا سعی شده است تا با استفاده از تکنیک های تحلیل پوششی داده ها، کارایی کارکنان دانشگاه در حوزه های مختلف تعیین شود. از آنجایی که وضعیت برخی از معیارها بصورت دقیق قابل بیان نمی باشد و دارای ابهام و عدم اطمینان است، لذا در این مقاله برای امتیازدهی به این دسته از معیارها، متغیرهای زبانی در نظر گرفته می شود که با لحاظ کردن اعداد فازی متناسب و استفاده از تئوری مجموعه فازی، محاسبات مربوط به معیارهای مورد نظر انجام می پذیرد. در این تحقیق، به طور مشخص نحوه ایجاد یک مدل تلفیقی مبتنی بر DEA و مجموعه های فازی ارزیابی کارکنان توضیح داده شده و قابلیت آن در محیط های واقعی تشریح شده است.

پژوهش حاضر با هدف بررسی کیفیت مراکز آموزش ضمن خدمت واحدهای منطقه ده دانشگاه آزاد اسلامی انجام شده است که در آن به رتبه بندی مراحل آموزش ضمن خدمت (نیازسنجی، برنامه ریزی، اجرا و ارزشیابی) در سطح منطقه و رتبه بندی واحدهای منطقه از نظر کفایت مرکز آموزش ضمن خدمت می پردازد. روش تحقیق توصیفی است که از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان، اعضای هیات علمی و مدیران واحدهای منطقه ده دانشگاه آزاد اسلامی است که جمعیت آماری آنها 2600 نفر می باشد. برای انتخاب نمونه آماری از روش نمونه گیری طبقه ای شده استفاده شده است. نمونه آماری بر اساس فرمول های آماری کوکران تعداد 324 نفر محاسبه شده است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده که ضریب پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ 87% و برای هر یک از مولفه های نیازسنجی 75%، برنامه ریزی 77%، اجرا 78% و ارزشیابی 80% بوده است. داده های جمع آوری شده به کمک آزمون های T و تحلیل واریانس یک طرفه و پس آزمون L. S. D و به کمک نرم افزا spss و Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمره کفایت در رعایت اصول اعتبارسنجی به تفکیک واحدهای منطقه 10 تفاوت معنا داری وجود دارد و مرحله اجرا دارای بیشترین کفایت می باشد. به لحاظ نمره کفایت در رعایت اصول اعتبارسنجی واحد شاهرود حائز رتبه اول و واحدهای گرگان، مینودشت به ترتیب در رتبه های دوم و سوم را به خود اختصاص داده اند.

موسسات تولیدی و خدماتی برای تصمیم گیری بهینه در جهت کاهش زمان انتظار مشتریان خود می بایست از نظریه های صف بهره گیری نمایند، تا نه تنها سطح منابع لازم برای سرمایه گذاری را مشخص نمایند، بلکه تا آنجا که امکان دارد رضایت مشتری را تامین نمایند. این موضوع بویژه برای ادامه حیات اقتصادی شرکت ها در شرایط کاملا رقابتی اهمیت ویژه ای دارد. لذا تحقیق در زمینه توصیف عملکرد سیستم های صف در شرایط محیطی مختلف امری ضروری محسوب می گردد.در این مقاله با تحلیل سیستم های صف واقعی با محدودیت های استقرار چیدمان در شرایط خاص و با استفاده از مفاهیم و اصول زنجیره مارکوف در تئوری صف مدل ترکیبی معرفی گردیده است. این مدل می تواند اساس و پایه ارزیابی سیستم های صف با پارامترهای احتمالی خدمت رسانی محسوب گردد. در این مقاله سعی شده است با ارایه یک مطاله موردی به تشریح کامل مدل پیشنهادی پرداخته شود. برای این منظور جایگاه های سوخت رسانی که یکی از بزرگ ترین سیستم های صف در کشور می باشد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

هیچ سازمانی بدون مشتری دوام نخواهد داشت و رمز پایداری سازمانها مشتریان آنها می باشند. بسیاری از شرکت ها جهت تقویت گرایش مشتریان به کالاهای تولیدی خود از راهکار رضایت مشتری استفاده می نمایند. این کار جهت شناسایی افکار آنها نیز صورت می گیرد. این تحقیق اقدام به شناسایی و الویت بندی عوامل تاثیرگذار بر رضایت مشتریان با استفاده از مدل کانو نموده است. صنعت مورد بررسی، صنایع شوینده و پاک کننده و محصول موردنظر پودر شوینده بوده است. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای و تعداد نمونه با استفاده از جدول مورگان برآورد گردیده و ابزار تحقیق نیز پرسشنامه بوده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده نشان می دهد در گروه الزامات اساسی برچسب استاندارد، و در گروه الزامات عملکردی، قدرت پاک کنندگی و در گروه الزامات انگیزشی قیمت و قابلیت استفاده برای انواع پارچه دارای اهمیت زیادی می باشند.

فرهنگ مالیاتی یکی از راه های نسبتا جدید وصول مالیات می باشد که اعتلای آن باعث بالا بردن کارایی دستگاه مالیاتی و جمع آوری بیشتر مالیات می شود. این تحقیق با هدف شناسایی عوامل موثر بر فرهنگ مالیاتی انجام پذیرفته است. در اجرای این تحقیق از روش تحقیق پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. اطلاعات از طریق پرسشنامه و مراجعه به اسناد و مدارک جمع آوری و سپس تجزیه و تحلیل گردید. روایی پرسشنامه با بررسی متغیرهای مهم مرتبط با فرهنگ مالیاتی و همچنین از طریق اعمال نظر افراد آگاه تعیین گردید. پایایی پرسشنامه نیز با اجرای آزمایشی روی 30 نفر از نمونه ها محاسبه گردیده که آلفای کرانباخ آن 0.85 بود. نتایج آزمون فرضیه های که با استفاده از کای دو و فریدمن انجام شده است؛ نشان می دهد: 1. سطح فرهنگ مالیاتی در میان مردم پایین تر از حد متوسط است؛ 2. بی اطلاعی مردم از اهمیت پرداخت مالیات یکی از عوامل بازدارنده فرهنگ مالیاتی است؛ 3. ساده سازی متون قوانین مالیاتی و منطقی کردن مراحل اخذ مالیات در ارتقا فرهنگ مالیاتی تاثیر دارد؛ 4. آموزش مردم با قوانین و مقررات مالیاتی، مشکلات مامور تشخیص را کم می کند و در ارتقای فرهنگ مالیاتی موثر است؛ 5. افزایش عدالت و کارکرد سازمان مالیاتی در ارتقا فرهنگ مالیاتی تاثیر دارد؛ و 6. صداقت و احساس مسوولیت مودیان یکی از عوامل ارتقای فرهنگ مالیاتی است.

در این تحقیق با توجه به اهمیت رابطه ریسک و بازده برای سرمایه گذاران به تاثیر مازاد بازده بازار بر مازاد بازده سهام پرداخته شده است و برای اندازه گیری دقیق تاثیر مازاد بازده بازار از متغیرهای IMV، HML و SMB استفاده گردیده است. همچنین در این تحقیق برای کاهش همبستگی بین متغیرها روش تشکیل پرتفوی بکار رفته است. این تحلیل در یک الگوی سری زمانی از فروردین سال 1378 تا اسفند 1384 انجام گرفته است. در نهایت نتایج تحلیل سری زمانی تحقیق بیانگر موثر و معنادار بودن مازاد بازده بازار در تحقیق می باشد. در پایان مقاله، نتایج و پیشنهادات کاربردی مدیریتی و پیشنهادات برای تحقیقات آینده ارائه شده است.