نوآوری های مدیریت آموزشی (اندیشه های تازه در علوم تربیتی)
سال:1387 | دوره:3 | شماره:2 (مسلسل 10) |تعداد مقالات:9

هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی میزان هوش هیجانی مدیران دانشگاه آزاد اسلامی است. جامعه آماری این پژوهش را همه مدیران دانشگاه آزاد اسلامی تشکیل می دهند. که از میان آنها تعداد 554 نفر به روش تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه هوش هیجانی سیبریا شرینگ است. نتایج حاصل از آزمون پیگردی LSD نشان داد که بین هوش هیجانی مدیران واحدهای دانشگاهی مناطق 12 گانه تفاوت معنی دار وجود دارد (P£0.05, f=2.297) و در بین مناطق 12گانه میانگین هوش هیجانی مدیران واحدهای دانشگاهی منطقه 1 از 2 و 8 کوچکتر، منطقه 2 از 3، 6، 10 و 12 بالاتر، منطقه 5 از 6 بزرگتر، منطقه 6 از 7 و 8 پایین تر، منطقه 7 بالاتر از 6، منطقه 8 بالاتر از 10 و 12 است.

برای برنامه ریزی در جامعه اسلامی در زمینه باور دینی و چگونگی ایجاد و تقویت آن در جوانان که قشر عظیمی از نیروهای جامعه را تشکیل می دهند، ضرورت شناخت میزان باور دینی و نیز اندازه گیری آن، نیاز به ابزاری مناسب برای نیل به این هدف بود لذا آزمون باور دینی در این راستا ساخته و هنجاریابی شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و گروه نمونه شامل 656 نفر بود که تعداد 348 نفر پسر و 308 نفر دختر بودند. روش پژوهش توصیفی بود و ابزار اندازه گیری آزمون محقق ساخته که 47 سوال داشت. با توجه به تقسیم بندی پرسش نامه به حیطه های موضوعی هفت گانه (توحید، نبوت، معاد، عدل، امامت، احکام و اخلاق) برای انتخاب سوالات مناسب از همبستگی هر سوال با کل پرسش نامه و نیز تحلیل عاملی استفاده شد و در نتیجه سوالات ضعیف حذف و تعداد چهل سوال انتخاب گردید.  طرح پژوهشی یک طرح روانسنجی بود که در آن یک آزمون ساخته و هنجاریابی گردید. اعتبار این آزمون با استفاده از آلفای کرنباخ (90/ (a=0بدست آمد و با توجه به نظر متخصصین (روایی محتوایی) و همبستگی آزمون با سنجش تکمیلی (روایی ملاکی) و نیز تفاوت معنی دار در مقایسه میانگین های گروه های مذهبی و افراد عادی از نظر مذهبی بودن (روایی سازه) آزمون از روایی بالایی برخوردار بوده با توجه به یافته های پژوهش بین میانگین های باور دینی دختران و پسران تفاوت معنی دار بود (دختران در مقایسه با پسران از باور دینی بالاتری برخوردار بودند) اما از لحاظ رشته تحصیلی تفاوت بین میانگین های دانشجویان رشته های تحصیلی مختلف معنی دار نبود.

هدف اساسی این تحقیق بررسی ویژگی های شخصیتی و صلاحیت های علمی و حرفه ای مشاوران موفق و ناموفق است که به روش زمینه یابی یا پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه اعضای هیات علمی دانشگاه ها، روان شناسان و مشاوران شاغل در بخش های دولتی و خصوصی استان تهران و شهرستان های آن در سال تحصیلی 87-1386 است. از این جامعه نمونه ای شامل 400 نفر با شیوه نمونه گیری تصادفی ساده و چند مرحله ای انتخاب شد. ویژگی های شخصیتی و صلاحیت های علمی و حرفه ای آنان با استفاده از یک پرسش نامه 36 سوالی اندازه گیری شد. پس از تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون uمان ویتنی نتایج نشان داد که: 1- بین میانگین رتبه های مشاهده شده مشاوران گروه بالا (موفق) و گروه پایین (ناموفق) در مقیاس ویژگی های شخصیتی تفاوت معنی دار وجود دارد. 2- بین میانگین رتبه های مشاهده شده مشاوران گروه بالا (موفق) و گروه پایین (ناموفق) در مقیاس صلاحیت های علمی و حرفه ای تفاوت معنی دار وجود دارد. به عبارت دیگر با توجه به یافته های حاصل از این پژوهش به نظر می رسد مشاوران موفق نه تنها دارای شخصیتی پذیرا، انعطاف پذیر، متواضع، صبور و با اعتماد به نفس بالاهستند، در بین مردم، همکاران و مراجعان خود حسن شهرت بیشتری دارند و از قدرت خلاقیت و ابتکار بیشتری نیز برخوردارند، همچنین از صلاحیت های علمی و حرفه ای بالاتری نیز مانند برخورداری از دانش پایه در مورد روان شناسی عمومی، یادگیری، شخصیت و انواع نظریه های مشاوره و روان درمانی، آگاهی کامل به فنون مشاوره و تسلط در کاربرد آن ها، توانایی بومی کردن اطلاعات و آموخته های دوران تحصیل متناسب با وضعیت مراجع و توانایی رفتار بر اساس خود واقعی دارا هستند.

هدف اساسی پژوهش حاضر شناسایی موانع استقرار مدیریت کیفیت در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن است. روش پژوهش در این مطالعه به شیوه پیمایشی و جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه معاونین، مدیران اجرایی و روسای اداره های واحد رودهن می باشند که تعداد 78 نفر ازطریق نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته ای است که برای تهیه آن با استفاده از روش دلفی ابتدا شش مولفه استخراج گردیده و بعد 32 گویه از روی مولفه ها تدوین شدند. نتایج حاصل از اجرای آزمون t تک نمونه ای نشان داد که عوامل و مولفه های مدیریت و رهبری، کارکنان، برنامه ریزی استراتژیک، ارتباطات، مسایل سازمانی و مولفه فرهنگی-اجتماعی به عنوان موانع استقرار نظام مدیریت کیفیت فراگیر در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن می باشد. به عبارت دیگر مشخص شد که با توجه به مقادیر t به دست آمده و سطوح معنی داری آن با 99 درصد اطمینان می توان گفت بین میانگین نظری و میانگین تجربی گروه نمونه در خصوص موانع استقرار مدیریت کیفیت فراگیر تفاوت معنی داری وجود دارد. با توجه به مقدار تفاوت میانگین ها، نتیجه می گیریم که مولفه های یاد شده به عنوان موانع استقرار مدیریت کیفیت فراگیر در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن شناسایی شدند.

هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری و سلامت روانی نوجوانان، شهر اسلامشهر می باشد. جامعه آماری در این تحقیق، همه دانش آموزان دبیرستان شهرستان اسلامشهر است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، نمونه ای به حجم 300 نفر (150 نفر دختر و 150 نفر پسر) از جامعه فوق الذکر به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. در این تحقیق 12 فرضیه در مورد رابطه و همبستگی شیوه های فرزندپروری والدین (دموکراتیک، استبدادی، آسان گیرانه) و سلامت روانی (علایم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکردهای اجتماعی و افسردگی) نوجوانان و نیز چهار سوال در مورد قدرت پیش بینی کنندگی شیوه های فرزندپروری بر مولفه های سلامت روانی مطرح شد. برای جمع آوری اطلاعات از آزمون شیوه های فرزندپروری بومریند و آزمون GHQ-28 استفاده شده است و برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از تحقیق از ضریب همبستگی پیرسون، آ‍زمون معناداری آن و تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر وجود همبستگی منفی بین شیوه فرزندپروری دموکراتیک و ابعاد مختلف سلامت روانی (علایم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکردهای اجتماعی و افسردگی) و همچنین وجود همبستگی مثبت شیوه های فرزندپروری استبدادی و سهل گیرانه و ابعاد مختلف سلامت روانی (علایم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب اختلال در کارکردهای اجتماعی و افسردگی) نوجوانان شهرستان اسلامشهر می باشد.به عبارت دیگر نتایج تحقیق بیانگر این است که شیوه فرزندپروری دموکراتیک باعث افزایش سلامت روانی و شیوه های استبدادی و آسان گیرانه باعث کاهش سلامت روانی افراد می شوند.همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که 53 درصد از واریانس مولفه علایم جسمانی به وسیله شیوه های فرزندپروری اسبتدادی و آسان گیرانه قابل توجیه است و به ترتیب 2/67 درصد، 57 درصد، 2/66درصد، واریانس اضطراب و اختلال خواب، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی به وسیله هر سه شیوه فرزندپروری قابل توجیه و تبیین می باشد.

هدف این مقاله سنجش سطح از خودبیگانگی دانشجویان و تاثیرپذیری آن از ناکامی آموزشی می باشد. برای دستیابی به این هدف، نخست به بررسی و نقد پژوهش های پیشین در این خصوص پرداخته می شود. سپس، با اتکا بر نظریه های «بوردیو» در خصوص «تایید و یگانه سازی» یا «تقبیح و تکه پاره ساختن» «ساختمان ذهنی» و هم چنین «فوکو» در خصوص «انضباط» و «تنبیه» فرضیه های پژوهشی استخراج می شوند. طرح این پژوهش «غیرآزمایشی» از نوع «همبستگی» می باشد. طبق آن داده ها فقط در یک نوبت جمع آوری می شوند و گروه کنترل وجود ندارد. واحد مشاهده و واحد تحلیل فرد دانشجو است.جامعه آماری شامل همه دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن می باشد. برای برآورد حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده  شد که بر این اساس تعداد نمونه آماری لازم 425 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری «طبقه ای نامتناسب» می باشد.از پرسش نامه محقق ساخته برای اندازه گیری متغیرهای تحقیق استفاده شد. اعتبار ابزار از طریق «اعتبار صوری» حاصل  شد. سپس پایایی ابزار اندازه گیری با محاسبه ضرایب آلفای کرونباخ متغیرهای «ازخودبیگانگی» و «ناکامی آموزشی» به ترتیب برابر با 77/0 و 65/0 به دست آمد که هر دو در حد قابل قبول می باشند. از 425 پرسش نامه توزیع شده 395 پرسش نامه قابل استفاده گردآوری شد. نتایج حاصله حاکی از وجود رابطه آماری «مستقیم» بین ناکامی آموزشی و از خودبیگانگی و تایید فرضیه اصلی این پژوهش می باشد.

هدف کلی از انجام این تحقیق بررسی رابطه بین ارزش های بوروکراتیک و احساس دبیران از محیط مدرسه در دبیرستان های شهر شیراز بود که در ارتباط به بررسی رابطه پیوند بوروکراتیک با احساس دبیران، بررسی موثرترین بعد در بروز این احساس و نیز به بررسی تاثیر تعاملی ابعاد این پیوند بر احساس دبیران نیز پرداخته شد.ابزار تحقیق عبارت بود از پرسش نامه (سیاهه) ارزش های مدارس فرم I و پرسش نامه احساس معلمان (پانگ 1996). پرسش نامه های مذکور بین 418 نفر از دبیران دبیرستان های شهر شیراز که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده بود توزیع گردیده و با استفاده از روش های ضریب همبستیگ پیرسون، ضریب رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند عاملی و تک عاملی داده های به دست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که نتایج حاصله به شرح زیر است:1- رابطه منفی بین ابعاد پیوند بوروکراتیک با احساس دبیران وجود دارد.2- موثرترین بعد پیوند بوروکراتیک بر احساس دبیران، بعد عقلانیت بوروکراتیک است.3- تعامل ابعاد پیوند بوروکراتیک بر احساس دبیران تاثیر معناداری ندارد.

هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی میزان به کارگیری راهبردهای یادگیری توسط دانشجویان موفق و ناموفق دانشگاه آزاد اسلامی واحد لامرد می باشد. برای رسیدن به این هدف، به بررسی راهبردهای انگیزشی، نگرشی، مدیریت وقت، آرامش هیجانی، تمرکز، پردازش اطلاعات، انتخاب نکات اصلی، فنون مطالعه، خودآزمایی و امتحان دهی در بین دانشجویان موفق و ناموفق پرداخته شده است. برای انجام این کار از پرسش نامه LASSI استفاده شده و این پرسش نامه بین جامعه آماری که کلیه دانشجویان موفق و ناموفق کارشناسی در رشته های مدیریت بازرگانی، دبیری زبان انگلیسی، مهندسی شیمی، آموزش ابتدایی، علوم سیاسی، مدیریت صنعتی و زبان و ادبیات انگلیسی می باشد توزیع شده است پس از جمع آوری اطلاعات، با استفاده از روش های آماری توصیفی (جدول، فراوانی، نمودار) و آماری استنباطی (آزمونT ، تحلیل واریانس یکطرفه و دوطرفه، تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی) مورد تحلیل قرار گرفت و بر اساس نتایج تحقیق مشخص شد که در بین دانشجویان موفق و ناموفق در استفاده از مهارت ها تفاوت معنی دار وجود دارد. به عبارت دیگر میزان به کارگیری راهبردهای یادگیری در بین دانشجویان موفق، به طور متوسط بیشتر است.