امروزه رهبران سازمان برای موفقیت در محیط های ملی و بین المللی به شایستگی ها و توانایی هایی نیاز دارند تا بتوانند به طور اثربخش به اجرای وظیفه ی خود بپردازند. یکی از این شایستگی ها، هوش است. رهبرانی که در بسیاری از زمینه های اجتماعی، فرهنگی، عاطفی، شناختی و. . . به طور هوشمندانه عمل می نمایند، می توانند موفق باشند. بنابراین هدف این پژوهش اندازه گیری هوش استراتژی رهبران در سازمان ها است. بدین منظور پرسشنامه ای تهیه و در میان کارکنان سازمان های دولتی استان کهگیلویه و بویراحمد توزیع گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان داد که هوش استراتژی رهبران از طریق ابعادی مانند هوش عملی، هوش هیجانی، هوش فرهنگی، هوش اجتماعی، خلاقیت، خرد و عقل، خود هدایت گری اندازه گیری می شود. از میان این متغیرها، خلاقیت و هوش عملی بیشترین تأثیر را در اندازه گیری هوش رهبران دارند. در این پژوهش مدیران مورد بررسی در تمامی ابعاد هوش استراتژی، از هوشمندی در حدی متوسط برخوردارند و در نتیجه هوش استراتژی متوسطی دارند. با افزایش سابقه ی مدیریتی و سطح تحصیلات نیز، نمره ی هوش استراتژی این مدیران افزایش می یابد.