روانشناسی نظامی
سال:1389 | دوره:1 | شماره:4 |تعداد مقالات:9

مقدمه: عموما بیماران افسرده از روابط بین فردی نامناسبی برخوردارند. شماری از دیدگاه ها دلیل روابط بین فردی نامناسب این بیماران را کندی پردازش اطلاعات مربوط به هیجان در چهره دیگران و شماری دیگر از دیدگاه ها دلیل آن را سوگیری در پردازش اطلاعات مربوط به هیجان های مثبت و منفی می دانند.روش: تحقیق به صورت علی - مقایسه ای، با دو گروه انجام شد. آزمودنی ها شامل 32 نفر مرد در دامنه سنی بین 40 تا 60 سال بودند. از این 32 نفر، 16 جانباز افسرده، از بین کسانی که در ماه های آذر 88 تا اردیبهشت 89 در بیمارستان اعصاب و روان جنت بستری بودند، انتخاب شدند. تمام این افراد تشخیص افسردگی اساسی را دریافت کرده بودند. در پرسشنامه افسردگی بک نمره بالاتر از خط برش را نیز داشتند. در گروه کنترل 16 فرد سالم جای گرفتند. افراد سالم از لحاظ سن، تحصیلات، جنس و تاهل با گروه بیمار همتاسازی شدند. بازشناسی هیجان با استفاده از آزمون بازشناسی هیجان چهره سنجیده شد.نتایج: تجزیه و تحلیل داده ها حاکی از آن بود که گروه جانبازان افسرده از نظر بازشناسی هیجان های مربوط به چهره، بدتر از افراد سالم عمل کردند که از نظر آماری تفاوت بین دو گروه معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد، جانبازان افسرده همانند گروه بهنجار در بازشناسی هیجان های شادی، غم، خشم و ترس عمل می کنند.بحث: یافته های پژوهش حاضر تبیین مناسبی از کندی بیماران افسرده در بازشناسی هیجان ارائه می دهد. بر اساس این یافته ها بیماران افسرده به طور کلی در بازشناسی هیجان کند عمل می کنند و در بازشناسی هیجان سوگیری خاصی را نشان نمی دهند. این یافته بر خلاف بعضی از نظریه های شناختی است که معتقدند بیماران افسرده در پردازش اطلاعات هیجانی نوعی سوگیری به نفع هیجان های منفی دارند.

مقدمه: اختلال استرس پس از ضربه، نوعی اختلال اضطرابی است که در افرادی که در معرض وقایع آسیب رسان روانی قرار گرفته اند بروز می کند. روش های درمان شناختی - رفتاری یکی از متداول ترین روش های درمان برای اختلال استرس پس از ضربه است. این مطالعه، با هدف مقایسه اثربخشی سه روش درمان شناختی - رفتاری شامل؛ آموزش مهارت حل مساله، مواجه سازی ممتد و روش ترکیبی (متشکل از دو روش آموزش مهارت حل مساله و مواجه سازی ممتد به صورت توام) بر بهبودی و کاهش علایم بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه انجام شده است.روش: جامعه آماری پژوهش، عبارت بودند از بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه ناشی از جنگ که از میان آنها تعداد 100 نفر از بیماران با استفاده از یک طرح تجربی با پیش آزمون و پس آزمون در سه گروه آزمایشی شامل: 1- گروه آموزش مهارت حل مساله 2- گروه مواجه سازی 3- گروه ترکیبی و یک گروه شاهد به طور تصادفی تقسیم شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش عبارت بود از چک لیست تجدید نظر شده نشانه های بیماری های روانی (SCL 90-R).نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که هر سه روش در درمان و کاهش نشانه های اختلال استرس پس از ضربه تاثیر معناداری (p<0.01) دارند. اما روش مواجه سازی ممتد بهتر از روش ترکیبی و روش ترکیبی بهتر از روش آموزش مهارت حل مساله بود.بحث: روان شناسان با به کارگیری روش های شناختی - رفتاری می توانند جهت درمان اختلال افراد مبتلا به اختلال استرس پس از ضربه تاثیرگذار باشند.

مقدمه: عملیات راپل به دلیل حساسیت و کاربردهای رزمی نیازمند جرات، جسارت و اعتماد به نفس است و اضطراب از میزان تمرکز، توجه، تفکر، تسلط و تصمیم گیری افراد می کاهد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر روش شناخت درمانی بر کاهش اضطراب حین عملیات راپل است.روش: تحقیق به شیوه آزمایشی انجام شد. بدین منظور تعداد 39 نفر که در پیش آزمون اضطراب بالا داشتند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایشی 6 جلسه تحت آموزش شناخت درمانی قرار گرفتند. برای تعیین رگه اضطراب، از SCAT، برای تعیین حالت اضطراب، ازCSAI-2 ، استفاده شد.نتایج: تفاوت میانگین های مربوط به متغیر پیش آزمون و پس آزمون در رگه اضطراب و حالت اضطراب معنادار است. اختلاف بین گروه آزمایشی و گواه در رگه اضطراب و حالت اضطراب معنادار است. همچنین نتایج سنجش اثرات درون گروهی نشان داد که تفاوت میانگین های مربوط به متغیر پیش آزمون و پس آزمون در اضطراب حالتی شناختی و بدنی و اعتماد به نفس معنادار است. اختلاف بین گروه آزمایشی و گواه در اضطراب حالتی شناختی و بدنی و اعتماد به نفس معنادار بود.بحث: آموزش شناخت درمانی تاثیر مثبتی در کاهش رگه اضطراب، حالت اضطراب، اضطراب حالتی شناختی و اضطراب بدنی و افزایش اعتماد به نفس حالتی حین عملیات راپل گروه آزمایشی داشته است.

مقدمه: هدف اصلی این مطالعه، ارایه و ارزیابی یک مدل مفهومی از رابطه میان مقاومت فردی در برابر تعهد به تغییرات برنامه ریزی شده سازمانی بوده است.روش: مدل مفهومی ارایه شده در این پژوهش متشکل از دو بخش مقاومت فردی با چهار بعد و 13 شاخص و تعهد به تغییرات سازمانی با سه بعد می باشد که در یک سازمان نظامی مورد آزمون قرار گرفته است. همچنین جامعه آماری این تحقیق متشکل از تمام مدیران و کارکنان سازمان مورد مطالعه و مشتمل بر 850 نفر بوده است که بر این اساس، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، 265 نفر تعیین گردید و در ادامه، بررسی یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی در سطح اطمینان 99 درصد مورد آزمون قرار گرفت.نتایج: مطابق نتایج به دست آمده در این پژوهش، مقاومت فردی در برابر تغییرات برنامه ریزی شده سازمانی، رابطه معنی داری با تعهد در برابر تغییرات سازمانی ندارد. همچنین همبستگی بین سطح تحصیلات و تعهد نسبت به تغییر، معکوس و همبستگی بین سابقه کار و مقاومت فردی مستقیم بوده است. فقدان پاسخ های خلاقانه نیز به عنوان مهمترین عامل مقاومت کارکنان و مدیران در برابر تعهد به تغییر شناخته شد.بحث: تنها متغیر جمعیت شناختی تاثیرگذار بر مقاومت فردی، سابقه کار بوده است. از این رو در فرایند تغییر سازمانی، توجه بیشتر به کارکنان با سابقه کاری بالاتر می تواند به کنترل و هدایت مقاومت آنها منجر شود. همچنین متغیرهای جمعیت شناختی تاثیرگذار بر تعهد نسبت به تغییر، نوع استخدام و سطح تحصیلات بوده است.

مقدمه: پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه میزان سخت رویی و دینداری و رابطه آنها در دانشجویان دختر عادی و بسیجی صورت گرفته است.روش: پژوهش حاضر یک طرح پس رویدادی و از نوع علی - مقایسه ای می باشد که از انواع تحقیق توصیفی به شمار می رود. در این پژوهش 100 دانشجوی دختر بسیجی با 100 دانشجوی دختر عادی که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند توسط دو پرسشنامه (زمینه یابی دیدگاه های شخصی کوباسا و دینداری خدایاری فرد ویژه دانشجویان) و با استفاده از مدل های آماری آزمونt ، تحلیل واریانس تک متغیری ANOVA، تحلیل واریانس چند متغیرهMANOVA  و ضریب همبستگی پیرسون مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند.نتایج: نتایج تحلیل های آماری نشان داده که میانگین سخت رویی و دینداری دانشجویان بسیجی بالاتر از دانشجویان عادی است همچنین بین سخت رویی و دینداری در دو گروه دانشجویان عادی و بسیجی رابطه معنادار وجود دارد.بحث: دانشجویان بسیجی نسبت به دانشجویان عادی از دینداری و سخت رویی بالاتری برخوردارند. همچنین با افزایش سخت رویی میزان دینداری در دانشجویان بسیجی، افزایش و در دانشجویان عادی، کاهش می یابد.

مقدمه: تعهد سازمانی به عنوان یک نگرش قادر است نرخ جا به جایی، کم کاری و بی مسوولیتی کارکنان را قبل از استخدام پیش بینی کند. با توجه به ماهیت و رسالت سازمان های نظامی کشور، کارکنان متخصص و متعهد، نقش قابل توجهی در موفقیت آن دارند. بنابراین توجه به تعهد سازمانی در این سازمان ها از اهمیت به سزایی برخوردار است.روش: برای این منظور کارکنان یک دستگاه نظامی به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای کارکنان آن دستگاه نظامی در تهران به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تعهد سازمانی پورتر و پرسشنامه صفات پنج گانه شخصیتی نئو (Neo) استفاده شد. و برای تحلیل اطلاعات گردآوری شده از آزمون های همبستگی و رگرسیون بهره بردای شد.نتایج: هدف این پژوهش تعیین ویژگی های شخصیتی پیش بینی کننده تعهد سازمانی است. این هدف به دنبال این مساله که چه افرادی با چه ویژگی های شخصیتی نسبت به سازمان متعهدتر هستند. مطابق یافته های پژوهش نشان داده شده که دو ویژگی شخصیتی باوجدان بودن و توافق پذیری پیش بینی کننده بهتری برای تعهد سازمانی هستند.بحث: در این پژوهش، ویژگی های شخصیتی کلیدی موثر بر تعهد سازمانی شناسایی گردید و مشخص شد که دو ویژگی شخصیتی باوجدان بودن و توافق پذیری پیش بینی کنندگان اصلی برای تعهد سازمانی می باشند. ویژگی شخصیتی برون گرایی را نیز با اندکی اغماض می توان به عنوان عامل پیش بینی کننده تعهد سازمانی کارکنان در نظر گرفت.

مقدمه: امروزه رسانه ها تلاش می کنند تصاویر ذهنی مورد نظر خود را، در جامعه، شکل دهند. آنان در واقع با تصویر ذهنی، افکار عمومی جهانیان را به سمت مورد نظر خود هدایت و مدیریت می کنند. رسانه ها در عملیات تصویرسازی ذهنی می توانند دو کارکرد متفاوت داشته باشند: به صورت سازنده با ارائه تصویر ذهنی مطلوب، امیدبخش و تقویت وحدت ملی و خنثی سازی و مقابله با اقدامات مخرب دشمن می توانند تولید کننده فرصت رشد و تعالی برای یک کشور باشند. یا با نقش مخرب در ارائه تصویر ذهنی نامطلوب، تولید ناامیدی و یاس در مردم، تخریب وحدت ملی و خنثی سازی و مقابله با اقدامات سازنده دولت های بومی به عنوان یک عامل تهدید کننده تلقی گردند. در این مطالعه به ارزیابی نوع و میزان اثرات رسانه های ماهواره ای در مقایسه با رسانه ملی در ایجاد تصویرهای ذهنی مردم تهران در خصوص شاخص های مورد مطالعه پرداخته ایم.روش: جامعه آماری این مطالعه کلیه ساکنان بالای 18 سال تهران بزرگ بودند که به صورت تصادفی چند مرحله ای نمونه ای معادل 900 نفر انتخاب و از طریق پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفتند. با استفاده از روش تحقیق علی مقایسه ای از نوع پس رویدادی دو گروه از مردم تهران که از تلویزیون های ماهواره ای و رسانه ملی به عنوان مهمترین منبع کسب خبر استفاده می کنند مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفتند.نتایج: این تحقیق نشان داده است که رسانه های ماهواره ای در حد زیادی توانسته اند بر تصویرهای ذهنی مخاطبین خود در حوزه های اعتماد عمومی مردم به نظام و ارکان آن (17.3)، اعتماد به نیروهای مسلح (28.7)، انسجام اجتماعی (16.4)، ترویج احساس ناامنی در جامعه (22.6) و کاهش باورهای دینی آنان (19.2) تاثیرگذار باشند.بحث: رسانه های ماهواره ای به عنوان یک ابزار تهدید نرم دشمن تلاش دارد با نفوذ در باورها و اعتقادات مردم زمینه کاهش سرمایه های اجتماعی جامعه و اعتماد عمومی مردم به نظام را کاهش دهند. نتایج تحقیق نشان می دهد که در سال های اخیر در این زمینه موفقیت هایی را کسب نموده اند. لذا لازم است مسوولین رسانه ای کشور به ویژه در سطح رسانه ملی با آگاهی از این تاثیر به مقابله اثربخش با رسانه های ماهواره ای پرداخت و ضمن پاسخ گویی به نیازهای رسانه ای مردم در اقشار و گروه های مختلف، مخاطبین خود را در برابر این تهاجم واکسینه نمایند.