سابقه و هدف: سرومرها نسل جدید کامپوزیت ها هستند دارای خصوصیات مقاومت سایشی زیاد، قابلیت ارتجاعی بالا، استتیک خوب، وزن کم و ترمیم آسان می باشند و با داشتن سختی نزدیک به مینای دندان باعث سایش دندان مقابل نمی شوند. گاهی استفاده از زیرساخت فلزی جهت پشتیبانی سرومرها اجتناب ناپذیر است. هرگونه ریزنشتی بین کوپینگ و ونیر می تواند باعث تغییر رنگ یا خوردگی در ناحیه سرویکال، طعم و بوی بد دندان بیمار و حتی جدا شدن ونیر شود. هدف از این مطالعه تعیین میزان ریزنشت سطح تماس بین آلیاژ نیکل کروم و سه نوع ماده سرومر Belleglass, Signum, Gradia بود. مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی، 21 کوپینگ فلزی با ضخامت 0.5 میلی متر از جنس آلیاژ نیکل کروم بر روی یک دای برنجی با تراش چمفر ساخته شدند. بیدزهایی به قطر 0.4 میلی متر در سطح ونیر شونده تعبیه شدند. کوپینگ ها به سه گروه 7 تایی تقسیم شده، بعد از آماده سازی 3 نوع ماده سرومر Belleglass, Signum, Gradia بر طبق دستورالعمل کارخانه بر روی آنها قرار داده شد. برای بازسازی محیط دهان، کوپینگ ها به مدت دو هفته در دمای 55 درجه سانتیگراد و 2000 سیکل در دستگاه ترموسیکلینگ قرار داده شده، سپس در محلول فوشین 0.5 درصد برای مدت 24 ساعت قرار گرفتند. سپس نمونه ها در آکریل شفاف گذاشته شده بعد از برش در امتداد پلن سرویکواینسایزال میزان ریزنشت با استفاده از اندازه گیری میزان نفوذ رنگ توسط میکروسکوپ dimensional محاسبه شد. از آزمون آماری Kruskal-wallis جهت تعیین اختلاف معنی دار بین گروه ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان دادند Signum دارای بیشترین میزان ریزنشت (1.4286±0.5345) بوده، کمترین ریزنشت متعلق به (0.4286 ± 0.7868) Belleglass بود. Gradia بین این دو قرار داشت (0.8571±0.3779). تنها تفاوت میان Belleglass و Signum معنی دار بود (P= 0.024). نتیجه گیری: با محدودیت موجود در این مطالعه، میزان گسترش ریزنشت سرویکالی بین کوپینگ فلزی و سرومر به نوع بخصوص ماده سرومر به کار رفته بر روی آن بستگی دارد. Belleglass دارای کمترین ریزنشت و Signum دارای بیشترین ریزنشت بود.