استفاده از حیوانات در نقش نماد از گذشته تاکنون امری رایج و جهانی در آثار ادبی و هنری محسوب می شود. بی شک هر کشور در گنجینه فرهنگی-زبانی خود متناسب با تاریخ، اسطوره، دین، کهن الگو، تجربه زیسته و. . . برداشت بخصوصی از هر جانور دارد که در اذهان عمومی قالبی نمادین و معنایی گسترده تر از معنای اصلی به خود گرفته است. این تفاوت در نگاه، هنگام انتقال به سایر فرهنگ-زبان ها اغلب مشکلاتی را ایجاد می کند که از زبانی به زبان دیگر با توجه به ویژگی های هر زبان متفاوت است. هدف از نگارش این مقاله در واقع تاییدی بر این تفاوت-معنایی و تصویری-و تاثیر نادیده انگاشته شده آن بر خواننده ترجمه است، این که در جریان برگرداندن نمادها و معنای ضمنی آن ها چه مشکلاتی پیش روی مترجم قرار دارد. در ترجمه نمادهای یک ملت، مترجم از یک سو سفیری از زبان مبدا است که باید سایر ملت ها را از ویژگی های آن مطلع کند و از سوی دیگر باید معنا را با بیشترین جزئیات و استفاده از امکاناتی چون پانویس و. . . بازیابی نماید.