شخصیت و تفاوت های فردی
سال:1391 | دوره:1 | شماره:1 |تعداد مقالات:8

این پژوهش با هدف بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی (توافق پذیری، وظیفه شناسی و روان - رنجورخویی) و ادراک عدالت سازمانی با در نظر گرفتن نقش میانجی عاطفه منفی اجرا گردید. شرکت کنندگان پژوهش شامل 227 نفر از پرستاران بیمارستان های وابسته به تامین اجتماعی استان اصفهان بودند که به روش تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسشنامه عدالت سازمانی (کالکویت، 2001)، پرسشنامه ویژگی های شخصیتی نئو (مک کری و کاستا، 1985) و مقیاس بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل (ون کاتویک و همکاران، 2000) بودند. اثر غیرمستقیم با استفاده از روش بوت استراپ در برنامه ماکرو پریچر و هایز (2008) مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان دادند که روان رنجورخویی با عدالت رویه ای، توزیعی، بین فردی و اطلاعاتی رابطه معناداری دارد (p<0.01). توافق پذیری و وظیفه شناسی فقط با عدالت بین فردی و اطلاعاتی رابطه معناداری داشتند (p<0.01). علاوه بر این نتایج حاکی از آن است که عاطفه منفی میانجی گر رابطه بین ویژگی های شخصیتی و ادراک عدالت می باشد. در پایان نتایج به دست آمده مورد بحث قرار گرفته اند.

همواره یک مناقشه قدیمی بین متخصصان رویکردهای شخصیتی برای ترجیح صفات یا تیپ ها نیز وجود داشته است. در حالیکه صفات شخصیتی افراد را بیشتر با ویژگی هایی معرفی می کند که آشکار نیست، تیپ ها افراد را بر اساس ترکیبی از ویژگی های متمایز کننده به گروه هایی تقسیم می کند که در زبان روزمره نیز قابل توصیف است. پژوهش حاضر با هدف معرفی تیپ شناسی تورگرسن و زمینه یابی اجتماعی تیپ های آن در شهر اصفهان انجام گرفته است. این پژوهش پس رویدادی بوده و از نوع توصیفی - مقطعی می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه افراد ساکن در شهر اصفهان در سال 1390 بودند. در این پژوهش از نمونه گیری طبقه ای نسبتی استفاده شد؛ که نمونه ای به حجم 3700 آزمودنی (1850 زن و 1850 مرد) انتخاب و بین آنها پرسشنامه ها توزیع گردید؛ 634 آزمودنی به علت عدم برگشت پرسشنامه و یا نقص در تکمیل کنار رفتند و تعداد گروه نمونه به 3066 آزمودنی (1533 زن و 1533 مرد) تقلیل یافت. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش برای استخراج تیپ های شخصیتی تورگرسن، پرسشنامه شخصیتی نئو بود که بر اساس ترکیب های بالا و پائین سه عمل روان رنجوری، وجدان گرایی و برونگرایی آن هشت تیپ شخصیتی نظاره گر بی تفاوت، ناایمن، تامل کننده، اندیشناک، لذت گرا، تکانشگر، کارگشا و پیچیده بدست می آید. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین فراوانی متعلق به تیپ شخصیتی کارگشا و سپس تیپ شخصیتی ناایمن است، و کمترین فراوانی متعلق به تیپ شخصیتی لذت گرا و تکانشگر می باشد. در فراوانی ها به تفکیک جنسیت نیز مشاهده گردید که کمترین فراوانی در میان زنان متعلق به تیپ لذت گرا، و در میان مردان متعلق به تیپ تکانشگر می باشد.

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش پیش بینی کنندگی نیاز به شناخت، نیاز به ساختار و نیاز به یقین در خصوص تفکر فعال روشنفکرانه به عنوان شاخص تمایلات فراشناختی بود. 223 دانشجوی دختر و پسر دانشکده های مختلف دانشگاه شیراز گروه نمونه این مطالعه را شکل دادند که از روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده بودند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس نیاز به شناخت کاچیوپو و همکاران، 1996، مقیاس نیاز به ساختار و نیاز به یقین (تامپسون و همکاران، 1992) و مقیاس تفکر فعال روشنفکرانه استانوویچ و وست (2007) بود. تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ، روایی و پایایی مطلوبی برای مقیاس ها گزارش کردند. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان بیانگر پیش بینی مثبت تفکر روشنفکرانه توسط نیاز به شناخت و پیش بینی منفی آن از طریق نیاز به ساختار بود. در ضمن نیاز به یقین، تفکر روشنفکرانه را پیش بینی نمی کرد. بحث یافته ها در مقاله ارائه گردیده است.

هدف این پژوهش بررسی و مقایسه ویژگی های شخصیتی زندانیان خودزن، غیرخودزن و افراد بهنجار است. پژوهش قصد مشخص ساختن این نکته را دارد که کدام ویژگی های شخصیتی می تواند افراد زندانی خودزن را از سایر افراد جدا سازد. روش این پژوهش از نوع توصیفی - مقایسه ای است که در آن نمونه ای شامل 150 نفر در سه گروه زندانیان خودزن، زندانیان غیر خودزن و آزمودنی های بهنجار مورد مقایسه قرار گرفتند. این سه گروه که از نظر ویژگی های جمعیت شناختی مشابه انتخاب شده بودند با استفاده از آزمون عوامل پنجگانه شخصیتی (NEO) مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) نشان داد که در عوامل روان نژندگرایی و برونگرایی، گروه خودزن با دو گروه دیگر تفاوت معنی داری داشت. در عوامل انعطاف پذیری، دلپذیر بودن و با وجدان بودن، گروه های خودزن و غیر خودزن تفاوت معنی داری نداشتند، اما تفاوت آنها با گروه بهنجار، معنی دار بود.

هدف از این پژوهش تدوین و آزمون یک مدل انگیزشی برای امید دانش آموزان بر مبنای نظریه تعیین گری شخصی بود. برای این منظور، از تحلیل معادلات ساختاری برای آزمودن مدل خاصی از روابط بین متغیرها استفاده شد. آزمودنی ها شامل 416 دانش آموز با دامنه سنی بین 15 تا 17 بودند. پرسشنامه های امید، نیازهای بنیادی روان شناختی و تنظیم رفتاری برای گردآوری داده ها به کار رفتند. نتایج حاصل موید برازش مدل پیشنهادی بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار لیزرل نشان داد که تصور ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی شکل های خود تعیین شده تری از تنظیم های رفتار را موجب می شود، که این نوع تنظیم های رفتاری نیز متقابلا به افزایش امید در دانش آموزان می انجامد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که تنظیم بیرونی نیز می تواند امید دانش آموزان را به طور مثبت پیش بینی کند. یافته ها بر اهمیت ارضای نیازهای بنیادی روان شناختی در ایجاد شکل های خود تعیین شده تر تنظیم های رفتاری و افزایش امید از طریق فراهم آوردن فرصت های انتخاب برای دانش آموزان، ایجاد احساس شایستگی در آن ها و برقراری روابط همدلانه و درک نگرانی های آن ها تاکید می کنند.

زندگی در خانواده پرتنش، موجب گسستگی پیوندهای میان فرد و خانواده شده و ممکن است باعث جستجوی نا آکاهانه فرد جهت رفع نیازهای روانی و مادی خود در بیرون از خانواده شود که این خود زمینه ساز آسیب های جدی روانی و اجتماعی است. تمرکز تحقیق حاضر بر بررسی مقایسه ای اختلالات شخصیت در زنان آسیب دیده اجتماعی با زنان عادی می باشد. به همین منظور، تعداد 92 نفر از زنان آسیب دیده اجتماعی و 154 نفر از زنان عادی بوشهری انتخاب شده به عنوان نمونه، آزمون بالینی چند محوری میلون 3 (ام. سی. ام. آی) را تکمیل نمودند. یافته های تحقیق حاضر نشان داد که زنان آسیب دیده اجتماعی در مقایسه با زنان عادی در 11 اختلال از 14 اختلال شخصیت و در همه 10 نشانگان بالینی شخصیت به طور معناداری اختلال بیشتری نشان داده ولی در سه اختلال شخصیت نمایشی، خودشیفته، و اجباری (وسواسی)، تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. نتایج، همچنین نشان داد که زنان آسیب دیده بیسواد یا دارای تحصیلات پایین در مقایسه با زنان آسیب دیده دارای تحصیلات بالاتر، در 8 اختلال شخصیت و 4 نشانگان بالینی اختلالات شدیدتری دارند. آموزش سبک های فرزندپروری مناسب به والدین، آموزش مهارت های زندگی به فرزندان، توجه به نیازهای مادی و عاطفی زنان در معرض آسیب، و ارائه خدمات مالی و روانشناختی به زنان آسیب دیده اجتماعی، موجب کاهش این معضل اجتماعی خواهد شد.

بهزیستی ذهنی احساس انسجام، پیوستگی در زندگی و رضایت کلی از زندگی است. و از سه مولفه تشکیل شده که عبارتند از رضایت از زندگی، عاطفه منفی و عاطفه مثبت. هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه متغیرهای پیش بین ویژگی های شخصیتی، سبک های شوخ طبعی و خلاقیت با بهزیستی ذهنی است. روش تحقیق حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه تحقیق حاضر شامل 200 نفر از دانشجویان دانشگاه خلیج فارس بوشهر بودند که به روش تصادفی چند مرحله ای از بین دانشکده های مختلف انتخاب گردیدند و از این تعداد 126 نفر دختر و 74 نفر پسر بودند. ابزارهای تحقیق شامل پرسشنامه های ویژگی های شخصیتی نئو، سبک های شوخ طبعی مارتین و همکاران، بهزیستی ذهنی داینر و خلاقیت عابدی بودند. نتایج تحقیق نشان داد که بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، برون گرایی، گشودگی و وجدانی بودن با بهزیستی ذهنی رابطه معنی داری بدست آمد. اما بین ویژگی شخصیتی توافق پذیری با بهزیستی ذهنی رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین از بین ابعاد چهارگانه خلاقیت فقط سیالی و بسط با بهزیستی ذهنی رابطه معنی داری داشتند. اما انعطاف پذیری و ابتکار با بهزیستی ذهنی رابطه معنی داری نداشتند. و بالاخره از بین سبک های شوخ طبعی، سبک های خودارتقایی، پرخاشگرانه و خودشکننده با بهزیستی ذهنی رابطه معنی داری به دست آمد اما سبک پیونددهنده با بهزیستی ذهنی رابطه معنی داری به دست نیامد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که رابطه چندگانه انواع ویژگی های شخصیتی، سبک های شوخ طبعی و ابعاد خلاقیت با بهزیستی ذهنی معنی دار می باشد. متغیرهای پیش بین 59 درصد واریانس متغیر ملاک را پیش بینی کردند.

صفات اوتیسم طیفی از نقایص در مهارت های ارتباطی - اجتماعی هستند. هدف کلی این پژوهش مقایسه نیمرخ شخصیتی دانشجویان دانشگاه یزد با صفات طیف اوتیسم بالا و پائین بود. روش تحقیق این مطالعه از نوع مقایسه ای بود. شرکت کنندگان 132 دانشجو (82 دختر و 50 پسر) در گروه دانشجویان با صفات طیف اوتیسم بالا و 140 دانشجو (73 دختر و 67 پسر) در گروه دانشجویان با صفات طیف اوتیسم پائین که به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب گردید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ضریب طیف اوتیسم بارون - کوهن و برای ارزیابی شخصیت از پرسشنامه MMPI-2 استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیری حاکی از معنادار بودن حداقل یکی از تفاوت ها بود (F=37.16، P<0.001) و تحلیل واریانس نشان داد که دانشجویان دارای صفات طیف اوتیسم بالا، نسبت به گروه دیگر، در تمام مقیاس ها به جز مقیاس هیپومانیا و هیستری نمره بالاتری داشتند.