هدف پژهش حاضر، فهم پدیدارشناسانة تجربة زیستة مادران دانش آموزان دوره ابتدایی شهرتهران از پیک نوروزی بود. پژوهش از نوع کیفی و به روش پدیدارشناسانه انجام شد. شرکت کنندگان تعدادی از مادرانِ دانش آموزان دوره اول ودوم ابتدایی شهرتهران بودند که مصاحبه ای نیمه ساختارمند با آنان انجام شد. تحلیل مصاحبه ها با روش تحلیل مضمون و تحلیل مقایسه ای صورت پذیرفت. اطلاعات پس از انجام گفت وگو با 8 نفر از مادران دانش آموزان به اشباع رسید. پس ازکدگذاری باز و تقلیل و ادغام کدهای مشابه، سه مقولهء اصلی و هفت مقولهء فرعی استخراج گردید. مقولة اول عدم تاثیرگذاری مطلوب تکالیف نوروزی بر یادگیری، مقوله ء دوم، نکات مثبت و منفی حذف پیک نوروزی برای دانش آموز و والدین و مقولة سوم، نیاز به بازبینی تکلیف جایگزین بود. مادران دانش-آموزان بر این باورند که تکالیف نوروزی کارایی و تاثیرگذاری کافی در یادگیری ندارند. نتایج نشان داد که والدین به تاثیر نامطلوب تکالیف نوروزی بر یادگیری معتقد بوده و به پدیدة حذف پیک نوروزی از دو جنبة مثبت و منفی (دوربودن ازمطالب درسی درایام عید/ آسودگی والدین ودانش آموزان) نگاه می کنند.