این پژوهش به منظور مقایسه دانشجویان دانشگاه امام حسین (ع) از لحاظ مسند مهارگذاری، باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خود نظم داده شده انجام گردیده است. نمونه مورد بررسی شامل 383 نفر از دانشجویان دانشکده های سه گانه دانشگاه می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. ابزار پژوهش شامل آزمون مستد مهارگذاری راتر، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری و پرسشنامه جمعیت شناختی بود. بطور همزمان توسط گروه نمونه تکمیل گردید. نتایج بررسی نشان می دهد دانشجویانی که دارای مسند مهارگذاری بیرونی هستند در مقایسه با درونی ها دارای باورهای انگیزشی کمتری هستند و در کل از راهبردهای یادگیری کمتری استفاده می کنند، همچنین تفاوت دانشجویان گروههای تحصلی مختلف (فنی مهندسی، علوم انسانی و علوم پایه) در باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خود نظم داده شده معنادار است، به نحوی که دانشجویان رشته های فنی و مهندسی نسبت به سایر دانشجویان دارای باورهای انگیزشی قوی تری هستند و از راهبردهای فنی مهندسی نسبت به سایر دانشجویان دارای باورهای انگیزشی قوی تری هستند و از راهبردهای یادگیری بیشتری استفاده می کنند و نیز بین میزان استفاده دانشجویان از باورهای انگیزشی و راهبردی یادگیری خود نظم داده شده و موفقیت تحصیلی آنان ارتباط مستقیم وجود دارد.